دخترم: عمر، حقيقت يکبار مصرف است
عمر، حقيقت يکبار مصرف است، ساعتها و لحظههاي آن همچون ابربهاري
سريع ميگذرد و حتي يک لحظة آن نيز برنميگردد. با گذشت لحظات دورة
حساس جواني، قدرت و صلابت بدني، طراوت و زيبايي جواني، سلامت و
لذايذ طبيعي به تدريج از دست ميرود و کمکم آدمي به حاشيه زندگي
کشيده و سرانجام به خاموشي ميگرايد و زيرخاک پنهان شده و کارهايي
که انجام داده به او عرضه ميشود. پس قبل از آن که از قافله تکامل
عقب بمانيم و آه ندامت و حسرت ما را فراگيرد و صداي اجل مرگ، در
گوشمان طنين افکند، براي آيندهاي درخشان و آخرتي آباد تلاش کنيم
تا از اين حقيقتي که حضرت امامعلي(ع) به آن هشدار دادند مصون
باشيم:
اگر آنچه را که مردگانتان مشاهده کردهاند شما ميديديد وحشت
ميکرديد و سخنان حق را ميشنيديد و اطاعت ميکرديد، اما آنچه آنها
ديدهاند از شما مستور است و به زودي پردهها کنار ميرود و شما
نيز مشاهده خواهيد کرد.
درود بر زنان محجبه و عفيفه که در اثر شناخت گوهر وجود خويش، در
برابر حکم الهي تسليم شدند و با حجاب و پوشش اسلامي و رفتارهاي
عفيفانة خود، درس محبت و عطوفت و عفت و وقار و انسانيت به جامعه
ميآموزند نه درس شهوت و رذيلت؛ اينها به حق احياگران انسانيتاند
که مشمول آيه: (و من احياها فکانما احيا الناس جميعا) ميشوند
واحياگري آنها به منزله احيا و زنده کردن جامعه بشري است، لذا از
عظمت و منزلت والايي نزد پروردگار عالم و اهل حق برخورداند.
خواهرم!
اراده و مشيت و ربوبيت الهي براين است که انسانها را با آن عظمت
استعدادي و وجوديشان، در پرتو دستورهاي حياتبخش و کمال آفرين خود
پرورش داده و به قلههاي رفيع کمال و انسانيت برساند. رعايت نکردن
حجاب و پوشش مناسب و خودآرايي و معطرنمودن خويش در برابر نامحرمان
با عطرهاي محرک، علاوه بر دهن کجي و بياعتنايي به قرآن، توهين به
مقام شامخ ربوبي الهي و برخلاف اراده و مشيت و خواست اوست، زيرا
باعث فساد در زمين و عدم تحقق اراده او نسبت به بسياري از افراد
جامعه، بالاخص نسل جوان و نوجوان در رسيدن به انسانيت و هدف والاي
زندگي ميشود، و اين امر خشم و غضب الهي را بر ميانگيزاند.
در
حالي که فساد در شان بانواني مسلماني نيست که به سبب داشتن روح
شريف و پذيرش دين روانپرور اسلام، در موقعيت افراشته و باشکوه
قرار گرفته است، چرا که خداوند تبارک و تعالي فساد در جامعه و
مفسدين را دوست ندارد: (والله لا يحب الفساد) و (الله لايحب
المفسديم).
آنچه در شان والاي شما ميباشد حجاب کامل و رفتارهاي عفيفانه است
که مهمترين عامل اصلاح خويش، نسل و جامعه است و خداوند اصلاحگران
و نيکوکاران را دوست ميدارد: (ان الله يحب المحسنين) بنابراين اگر
به خود نياييد، روزي ميآيد که گرفتار عکسالعمل رفتارهاي ناشايسته
خود شده و به بطلان کردار خويش پي ميبريد ولي چه بسا دير شده باشد
و هيچ ثمرهاي جز حسرت و اندوه فراواني در پي نداشته و با دست تهي
از کارهاي خير و کولهباري از گناه بايد آماده سفر آخرت شويد.
حقيقت پوشش اسلامي اظهار فروتني در برابر دستور الهي، حاکي از
ايمان و دينداري و جلوهاي از عفت و فضيلت است.
فلسفه و راز حجاب زن در نماز
يکي از شرايط صحت نماز بانوان رعايت پوشش و حجاب مناسب است. خدايي
که به همه چيز انسان حتي نيات و درون او بينا و آگاه است، چه نيازي
است که زن در برابر او کاملاً پوشيده و محجبه باشد؟
آيا ميتوان کفت خداوند به زنان نامحرم است اما بيگانگان و مردان
جامعه به آنان محرمند، اين سوالي است که تاکنون بيپاسخ مانده و
هنوز بانوان مسلماني که مدهاي بدحجابي و خودنمايي را نشانه رشد و
شخصيت خود ميپندارند، نتوانستهاند يک جواب منطقي و به دور از
خودفريبي براي آن بيابند که بتوانند کيفيت پوشش و نمايش خود را با
آن توجيه و تصحيح نمايند!
از
مقدمهاي که بيان شد روشن ميشود که پوشش و حجاب عفيفانة زن در
نماز نيز فلسفه و راز حکيمانه و حيايت و سرنوشتساز ادارد، که با
اندکي تامل روشن ميشود. همانگونه که هر عبادتي از جمله نماز،
تعليم و تمرين است براي انسان که در همه حال به ياد خداوند سبحان و
بازگشت به سوي او در آخرت و تزکيه و تربيت خود براي يک زندگي ابدي
باشد، حجاب زن درنماز نيز آموزش، تمرين و تذکر پوشش عفيفانة اوست
که در غيرنماز هم بايد همان پوشش در حال نماز باشد، يعني همان پوشش
مناسب و مقدار حجاب او درنماز، بايد درغيرنماز در برابر نامحرم هم
رعايت شود، زيرا نماز آموزشگاه مهمترين معارف و نيازهاي حياتي
انسان و پرورشگاه ايمان و تقوا و اخلاق انساني و الهي از جمله عفاف
و حجاب است، لذا نماز مظهور حقيقت و سيماي ملکوتي دين اسلام
ميباشد. نماز مرآت و آيينه دين الهي است. خداوند حکيم تمام معارف
و قوانين مهم و ريشهاي و مسائلي که حيات معنوي و اخلاقي و سعادت
دنيوي و اخروي انسان و جامعه را تامين ميکند، به طور اجمال و کلي
در تماز مقرر فرموده است.
بنابراين حکمت و سر اين که لباس نازک و بدننما يا پوشيده نبودن
بعضي از اندام زن حتي يک تارموي او در نماز، در صورتي که آگاهانه
و عمدي باشد، حرام و باطلکننده نماز است، اين است که بيبندوباري
و بدحجابي و نپوشاندن بعضي از اندام يا مو از سوي زن دراجتماع و
مجالس نامحرمان همچون زمان جاهليت، حرام ميباشد که به تدريح مهر
باطل به زن ميزند و اساساً از آن جا که نماز شناسنامة دين و مظهر
اسلام است، لذا همانگونه که نمازي که حجاب صحيح در آن رعايت
نشود، مورد قبول خداوندمتعال نخواهد بود، زناني که حجاب صحيح
اسلامي را در جامعه رعايت نميکنند، نيز دينشان مورد قبول و رضايت
الهي نخواهند بود.
نتيجه اين که لزوم پوشش و حجاب کامل زن در نماز بيانگر حقانيت حجاب
عفيفانه و وجوب رعايت آن در برابر نامحرمان ميباشد. بنابراين
واقعيت حجاب عفيفانة زن شعار حقطلبي و حقيقتخواهي است همچنان که
فريادي است عليه جاهليت و خودآرايي و خودنمايي جاهلي. لذا بانوان
مسلماني که حجاب اسلامي را رعايت نميکنند، يا بايد قائل شوند که
حجاب در نماز واجب نيست و بدون آن نماز بخوانند و يا خداوند سبحان
را نامحرم و مردان را محرم خود بدانند! پاسخ آنان در اين باره
بستگي به ميزان معرفت و ديانت و حقيقتجويي آنها دارد؛ اگر واقعاً
طالب حقيقت باشند، با روشن شدن حقانيت حجاب، بايد توبة نصوح کرده و
گوهر خود را در صدف ارزشمند حجاب و عفاف حفظ نمايند، در غيراينصورت
نمازشان مقبول درگاه خداوند نخواهد بود، چون نشانه قبولي نماز در
فرهنگ وحي آن است که انسان را از گناهان و رذيلتها باز دارد.
در
روايتي نبيگرامي اسلام(ص) ميفرمايند:
من
لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم يزد من الله الا بعداً؛ کسي
که نمازش او را از زشتيها و گناهان باز ندارد، بهرهاي از نماز-
جز دوري از خداوند نبرده است.
البته چنين نمازي از جهت فقهي در صورت وجود شرايط، صحيح است و
تکليف را از انسان ساقط ميکند، اما نمازي نيست که او را به خداوند
سبحان نزديک کندو از ساير برکاتش نيز بهرهمند گردد؛ همانگونه که
معيار سنجش قبولي و عدم قبولي اعمال ديگر انسان نيز پذيرفته شدن
نماز يا عدم پذيرش آن است؛ امام باقر(ع) فرمودند:
ان
اول مايحاسب به العبد الصلاه فان قبلت قبل ماسواها؛ اول چيزي که در
قيامت از انسان حسابرسي ميشود، نماز است پس اگر قبول شود بقية
اعمال نيک هم مقبول خواهد شد.
چرا که اهتمام به نماز با آن ويژگيهايش نشانة اهتمام به ساير
اعمال که از جهت عظمت و فضيلت در رتبةبعد از نماز قرار گرفتهاند
ميباشد. ضمن اين که نماز و تکرار آن در شبانه روز، روح اخلاص که
پايه قبولي عمل است- را در انسان زنده ميکند و همين امر موجب
ميشود که ساير اعمال با خلوص و قصد و تقرب انجام شود.
بنابراين اگر زنان مسلمان، نماز را با توجه به اسرارش، به ويژه سر
حجاب در آن، به پا ميداشتند شاهد عفتورزي بيشتر و رعايت حجاب
اسلامي از سوي آنان بودمي و آنها هرگز به خود اجازه نميدادند آن
رفتارهاي ذليلانه را مرتکب شوند.
خواهرم:
آيا آرايش صورت واندام و نمايش و خودنمايي در برابر نامحرمان با
حقيقت و راز شستن صورت و دستها در وضو سازگار است؟
آيا کسي که واقعاً وضو بگيرد و دهان و چشمهاي خود را با آب وضو از
گناهان تطهير و پاک نمايد، باز هم به سخنان باطل و حرام و کلام
غيرعفيفانه و صحبت نامشروع با نامحرمان و چشمچراني ميپردازد؟
آيا کسي که با مسح پاها، در حقيقت به خداي خويش عرض ميکند که هر
گناهي با اين پا کردن و با آن به مجلس گناه يا نز د دوست نامحرم
رفتم، آن را پاک کرده وتوبه مينمايم وتوفيق عطا فرما که کوشش من
در اعمالي باشد که مورد رضايت تو باشد، باز به طرف گناه ميرود و
عملي انجام ميدهد که موجب خشم الهي گردد؟ آيا خودنمايي و بدحجابي-
که نشانة هواپرستي است- با گفتن (اياک نعبد)؛ خدايا تنها تو را
ميپرستم، منافات ندارد؟ آيا طلب هدايت از خداوند در نماز با فاصله
گرفتن از لباس عفاف و حيا-پوشش و حجاب ديني- که انحراف و فاجعه
بزرگ بوده و از روشهاي انحرافي دنياي مادي غرب و غربزدگان است،
رفتاري دوگانه و تناقضآميز نيست؟
آيا از يک سو از خداوند بخواهيم که ما را در مسير اسوههاي آسماني
و الگوهاي عالي انساني هدايت نموده و سنت و سيرة معنوي، اخلاقي و
عملي آنها را سرمشق زندگي ما قرار دهد، و از سوي ديگر، در پوشش و
رفتار خود از الگوهاي کاذب و ساختگي و گمراه کننده تبعيت و پيروي
کنيم؛ چگونه اين دو قابل جمع است؟ و آيا منجيان بزرخ و شفيعان
قيامت که همة ما اميد شفاعت آنها را داريم، آن اسوههاي راستين
هستند يا اين الگوهاي دروغين؟
اين است دليل و نشانههاي حق بودن حجاب عفيفانه اسلامي، اما غير آن
به فرموده خداي سبحان چيزي جز ضلالت نيست: (فماذا بعد الحق الا
الضلال). حال خود دانيد، حسم يا سوء انتخاب شما دراين زمينه روشنگر
شخصيت فکري و اخلاقي و ايماني و ميزان رشد عقلي و روحي شما
ميباشد.
اکنون زمان آن فرا رسيده که جامعة زنان عظمت و شرافت خود را
دريافند و حرمت خداي خويش را پاس دارند و به عزت حق تعالي سرافرازي
جويند و به قدرت و قوت او توانمند شوند و به جمال و جلال بيانتهاي
او محبوبيت و شکوه پيدا کنند، تا هر روزشان بهتر از ديروز و
آخرتشان برتر از دنيايشان باشد؛ اين همان راز فرزانگي در اين عالم،
و رستگاري در آن سراست.
خداوندا!
معرفت خود و آيين سعادت بخش خويش را به ما ارزاني فرما و لذت و
حلاوت مناجاتت را به ما بچشان و ما را از نمازگزاران راستين و
احياکنندگان ارزشهاي دين خود مقرر بفرما و قلب مبارک ولي عصر،
حضرت حجه بنالحسن العسکري(عج) را از ما راضي و خشنود بگردان، و
اين نوشتار را که از توفيقات و فضل و رحمت واسعة تو سرچشمه
گرفته-قبول بفرما.
بهترين و بدترين زنان
رسول خدا(ص) فرمودند:
«خيرنسائکم الولود الودود الموسيه المواتيه اذا اتقين الله، و شر
نسائکم المتبرجات المتخيللات و هن المنافقات لايدخل الجنه منهن الا
مثل الغربا الاعصم».
يعني بهترين زنان شما، زناني هستند که بچهآور، مهربان، غمخوار
شوهر و مطيع او. اين گروه بهترين زنان هستند، به شرط اين که تقوا
داشته باشند.
و
بدترين زنان، زناني هستند که براي اشخاصي غير از شوهر خود آرايش
ميکنند و در برابر شوهر متکبر و خودخواه هستند. اين گروه از زنان
منافق هستند حتي به اندازة کلاغي که خط سفيد به گردن دارد، به بهشت
نميروند. (کنايه از اينکه اين گروه به زودي به بهشت راه
نمييابند)
زن
ديندار و باتقوا و شايسته، زني است که براي شوهرش آرايش کند و در
برابر او متواضع و خدمتگزار و در برابر مردنامحرم پوشيده و باوقار
باشد، و از هرگونه حرکات زننده و پوشيدن لباسهاي تحريکآميز
خودداري کند.
در
مقابل، زني که براي شوهرش آرايش نميکند و خودخواه و متکبر است و
در برابر نامحرمان زينت و عشوهگري مينمايد و خود را متواضع نشان
ميدهد، اين زن دورو مانند منافقين است. زيرا در ظاهر دوست و در
حقيقت دشمن ميباشد. از اين نوع زنان بسيار کم به بهشت ميروند،
مگر آنکه توبه از ته دل کنند.
|