تحقیق و پژوهشی در باب حجاب اسلامی و بررسی فواید آن و نقد بد حجابی و آفت
های آن در اجتماع
عنوان مقاله : حجاب
و چالشهاي فقهي ـ حقوقي
«حجاب؛ مسئوليتها و اختيارات دولتاسلامي»
همانديشي «حجاب؛ مسئوليتها و اختيارات دولت اسلامي»، فعاليت خود
را از چه زماني آغاز کرد و چه اهدافي را دنبال ميکند؟
در مورد پيشينه برگزاري اين همانديشي بايد بگويم که در اواخر سال
1384، انجام پژوهشي در زمينه حدود مسئوليتها و اختيارات دولت
اسلامي در موضوع پوشش بانوان در دستور کار پژوهشکده فقه و حقوق
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قرار گرفت. پس از مدتي بحث و گفتوگو
به اين نتيجه رسيديم که انجام يک پژوهش به سبک و سياق ديگر پژوهشهايي
که در پژوهشکده صورت ميگيرد، در اين موضوع کفايت نميکند؛ زيرا
اين موضوع، زواياي گوناگوني دارد که شايد يک پژوهشگر به تنهايي از
عهده تبيين و توضيح آنها برنيايد. از اين رو، براي رسيدن به نتايج
مطلوبتر، تصميم گرفته شد يک همانديشي علمي برگزار شود. نخستين
قدم براي برگزاري اين همانديشي، با تشکيل شوراي علمي همانديشي در
دي ماه 1384 برداشته شد. اين شورا که متشکل از هفت نفر از چهرههاي
شاخص و صاحبنظران مباحث فقهي و حقوقي ويژه مسائل زنان بود، پس از
پنج جلسه بحث و گفتوگو، اهداف، سياستها و موضوعهاي همانديشي را
بررسي و تصويب کرد. از اوايل سال 1385 نيز کار ارسال فراخوان همانديشي
براي صاحبنظران حوزوي و دانشگاهي، مراکز علمي، آموزشي، پژوهشي و
دستگاههاي تقنيني، اجرايي و قضايي کشور آغاز شد.
مهمترين هدف اين همانديشي، تبيين مباني فقهي و حقوقي اختيارات و
مسئوليتهاي نظام اسلامي در زمينه ترويج فرهنگ حجاب و عفاف و
جلوگيري از بدحجابي در جامعه بود. با اين حال، چون تبيين دقيق اين
موضوع نيازمند پژوهشها و مطالعات فرهنگي و اجتماعي در مورد زمينهها
و علل و عوامل سياسي، فرهنگي، اقتصادي و... گسترش بدحجابي در سالهاي
اخير و ارزيابي سياستها، رويکردها و عملکردهاي نظام اسلامي در
زمينه گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در سه دهه گذشته بود، بررسي و تبيين
موضوعهاي يادشده نيز در دستور کار همانديشي قرار گرفت.
چه شد که پژوهشکده فقه و حقوق تصميم به برگزاري اين همانديشي گرفت؟
اگر شما روزشمار تحولات و رويدادهاي مرتبط با زنان در سه دهه گذشته
را بنگريد، ميبينيد که حجاب در تمام سالهاي پس از پيروزي انقلاب
اسلامي همواره يکي از موضوعها مورد توجه مطبوعات و محافل فکري و
فرهنگي جامعه ما بوده است. به بيان ديگر، از تير 1359 که بحث
الزامي شدن رعايت پوشش اسلامي در ادارهها مطرح شد، تاکنون موضوع
حجاب و پوشش بانوان دستمايه برگزاري همايشها، نشستها، سمينارها
و تجمعهاي مختلف بوده و همواره بحث و گفتوگوها، اعتراضها و
شکايتهايي در مورد بدحجابي در جامعه ما وجود داشته است. البته اين
بحث و گفتوگوها در دورههاي مختلف تاريخ انقلاب اسلامي، فراز و
فرودهايي داشته است. در دهه اول پيروزي انقلاب اسلامي به ويژه در
دوران دفاع مقدس، به دليل حاکميت شرايط ويژه فرهنگي و اجتماعي،
اگرچه در مورد حدود پوشش اسلامي، بحث و گفتوگوهايي وجود داشت، ولي
کمتر با معضلي به عنوان بدحجابي روبهرو بوديم. در دهه دوم انقلاب،
به دلايل مختلف سياسي، فرهنگي و اقتصادي، ناهنجاريهاي اجتماعي، از
جمله پديده بدحجابي در جامعه ما ظهور بيشتري يافت. در دهه سوم، اين
روند با سيري رو به افزايش، ادامه پيدا کرد.
در هر حال، گسترش پديده بدحجابي در جامعه ما، به ويژه در دو دهه
گذشته، سازمانها، نهادها و مراکز فرهنگي، اجتماعي، قضايي، انتظامي
و... را وادار به چارهانديشي براي مهار اين ناهنجاري اجتماعي و
مقابله با رشد و گسترش آن کرد. در اين ميان، هر دستگاه و سازماني
با نگاه خاص خود به اين موضوع پرداخته و به جنبهاي از جنبههاي
مختلف آن را توجه کرده است. با اين حال، به نظر ميرسد به جنبه
فقهي ـ حقوقي اين موضوع، به ويژه در حوزه حدود اختيارات ومسئوليت
دولت اسلامي در زمينه پوشش بانوان کمتر پرداخته شده است، در حالي
که اين يک بحث مبنايي و بنيادي است و ميتواند ديگر مباحث را تحت
الشعاع خود قرار دهد.
با توجه به آنچه گفته شد و با عنايت به مباحثي که در چند سال اخير
در مورد جايز نبودن دخالت دولت در زمينه حجاب و پوشش حجاب، به دليل
خصوصي بودن اين امر، مطرح ميشد، به اين نتيجه رسيديم که بايد
مطالعات و پژوهشهاي خود را به سمت تبيين حدود اختيارات و مسئوليتهاي
دولت اسلامي در زمينه گسترش فرهنگ حجاب و عفاف و مقابله با بدحجابي
هدايت کنيم تا ابعاد مختلف اين موضوع چنانکه بايد و شايد، روشن
شود.
چرا اين همانديشي، رويکرد و منظر فقهي و حقوقي را به مسئله حجاب
برگزيده است؟
به دو دليل ما اين رويکرد را در پرداختن به مسئله حجاب انتخاب
کرديم. دليل اول اينکه اين هم انديشي را پژوهشکده فقه و حقوق که
ماموريت اصلياش، تبيين موضوعها و مسائل فقهي ـ حقوقي مورد نياز
جامعه و نظام اسلامي است، برگزار ميکند و به طور طبيعي بايد تمرکز
همانديشي بر جنبه فقهي ـ حقوقي موضوع باشد.
دليل دوم اينکه درست است که ما قائليم براي اداره جامعه و برنامهريزي
اجتماعي صرفا آموزههاي فقهي ـ حقوقي اسلام کفايت نميکند و ما
بايد از مجموعه آموزههاي دين اسلام، اعم از آموزههاي اعتقادي،
اخلاقي و فقهي استفاده کنيم. با اين حال، بايد توجه داشت که وقتي
وارد حوزه تبيين بايدها و نبايدها و تعيين تکليف و وظيفه شرعي ميشويم،
آنچه حجت شرعي به شمار ميرود، فقه است. خواه تکليف و وظيفه شرعي
فرد مکلف باشد، خواه تکليف و وظيفه دولت و حکومت اسلامي. بنابراين،
وقتي بحث حدود اختيارات و مسئوليتهاي دولت اسلامي در زمينه حجاب و
عفاف و به بيان ديگر، تکليف و وظيفه شرعي دولت در اين زمينه مطرح
ميشود، به طور طبيعي، بايد به سراغ آموزههاي فقهي ـ حقوقي اسلام
رفت تا به حجت شرعي در اين موضوع دست يابيم.
پرسش ديگري که در اينجا مطرح ميشود اين است که چرا شما موضوع
تعيين حدود، اختيارات و مسئوليتهاي دولت اسلامي را در اولويت قرار
داديد؟ آيا فکر نميکنيد پرداختن به موضوعهايي همچون حدود،
چارچوب، فلسفه و چرايي حجاب، به ويژه براي جوانان و نوجوانان از
اولويت و اهميت بيشتري برخوردار است؟
به يقين، براي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه و پاسخگويي به
پرسشهاي گوناگون و متنوعي که در اذهان جوانان و نوجوانان ما در
مورد حجاب مطرح است، بايد کارهاي مختلفي صورت گيرد، هم در زمينه
تبيين حدود و چارچوب شرعي حجاب و هم در زمينه فلسفه و چرايي حجاب.
در حال حاضر، نسل جوان ما با پرسشهاي فراواني در اين زمينهها
روبهروست و پاسخهايي هم که داده ميشود، چندان براي آنها قانعکننده
نيست. شما توجه کنيد که با گذشت بيش از چهل سال از انتشار کتاب
مسئله حجاب استاد شهيد مرتضي مطهري، هنوز اين کتاب، مرجع و منبع
اصلي ما براي مطالعه در اين زمينه است و اين شايسته جامعه علمي ما
نيست. بيترديد، ما نيازمند تبيين مسائلي همچون حدود و فلسفه حجاب،
با بهرهگيري از همه توانمنديهاي علمي، هنري و رسانهاي خود و
استفاده از قالبهاي جذاب نوشتاري، ديداري و شنيداري هستيم. در اين
ميان، بايد توجه داشت تا زماني که مباني فقهي ـ حقوقي مسئوليتها و
اختيارات دولت اسلامي در زمينه گسترش فرهنگ حجاب و عفاف و مقابله
با بدحجابي تبيين نشود و نظام اسلامي با يک برنامه جامع به اين
موضوع نپردازد، ديگر اقدامات، آثار چندان گسترده و ديرپايي نخواهند
داشت.
مطلب ديگري که در زمينه پاسخ اين پرسش بايد مطرح کرد، اين است که
اساسا تمام احکام شرعي را ميتوان از دو منظر و با دو فرض بررسي
کرد. فرض عدم حکومت اسلامي و فرض وجود حکومت اسلامي. به طور طبيعي،
بررسي موضوعها از هر يک از اين دو منظر، نتايج متفاوتي خواهد داشت.
به عنوان مثال، ممکن است يک خانم از مرجع تقليد خود درباره نظر شرع
مقدس در زمينه کار زنان بپرسد. مرجع تقليد هم بر اساس چارچوب تعيين
شده در شرع و با در نظر گرفتن شرايط، پاسخي به او بدهد که کاملا
جنبه فردي دارد. اگر همين پرسش را حکومت اسلامي از فقيهان بپرسد و
اين پرسش در معرض آموزههاي فقهي قرار گيرد، پاسخ به اين پرسش قدري
متفاوت خواهد بود؛ زيرا حکومت بر اساس مصالح مردم تصميم ميگيرد و
در حقيقت، دخالت و تصرف حکومت در شئون اجتماعي، همواره تابع مصلحتها
است. پس اگر يک حکم فقهي فردي از بعد اجتماعي بررسي شود، پاسخهاي
متفاوتي خواهد داشت.
بر اين اساس، پژوهشکده فقه و حقوق در تلاش است تا از اين منظر،
موضوعهاي مختلفي از جمله «حجاب» را بررسي کند. در حقيقت، اين
پژوهشکده به دنبال پاسخ اين مسئله است که اگر دولت اسلامي بخواهد
وارد عرصه سياستگذاري، برنامهريزي و قانونگذاري براي موضوع حجاب
شود، دايره اختيارات و مسئوليتهاي او چگونه است و در اين زمينه
بايد به چه نکاتي توجه کند تا مصالح عمومي به صورت کامل استيفا
شود.
مهمترين موضوعهايي که در حوزه مباحث فقهي ـ حقوقي در اين
همانديشي به آنها پرداختهايد، چيست؟
ما در حوزه مباحث فقهي ـ حقوقي، موضوعهاي متنوعي را البته با
محوريت بحث حدود اختيارات و مسئوليتهاي دولت اسلامي مورد توجه
قرار دادهايم که مهمترين آنها عبارتند از:
ـ مباني فقهي و حقوقي مسئوليتهاي نظام اسلامي در زمينه فراهم
آوردن شرايط مطلوب حجاب و عفاف در جامعه؛
ـ مباني فقهي و حقوقي اختيارات نظام اسلامي در زمينه جلوگيري از
بدحجابي در جامعه؛
ـ حدود بهرهگيري از راهکارهاي قضايي، انتظامي در جلوگيري از رشد
و گسترش پديده بدحجابي؛
ـ محدوده حجاب اقليتهاي ديني و اهل کتاب در جامعه اسلامي؛
ـ نقد و بررسي مباني فقهي و حقوقي سياستها و رويکردهاي نظام
اسلامي در زمينه گسترش حجاب و مقابله با بدحجابي، از ابتداي پيروزي
انقلاب اسلامي تاکنون؛
ـ نقد و بررسي الگوهاي معرفي شده در زمينه حجاب اسلامي در سه دهه
گذشته؛
ـ الگوي مطلوب رعايت حجاب و عفاف در ايران.
اشاره کرديد که در اين همانديشي، به مباحث فرهنگي ـ اجتماعي نيز
پرداختهايد. از اين منظر، چه موضوعهايي مورد توجه بوده است؟
چنانکه پيش از اين نيز گفته شد، محور اصلي همانديشي، مباحث فقهي
ـ حقوقي مرتبط با حدود اختيارات و مسئوليتهاي دولت اسلامي در
زمينه حجاب و عفاف است. از باب مطالعات موضوعشناسانه و
مسئلهشناسانه، به ابعاد فرهنگي ـ اجتماعي اين موضوع نيز توجه
کردهايم. بايد توجه داشت که وضعيت موجود حجاب در ايران يک شبه شکل
نگرفته و برآيند عوامل مختلف سياسي، فرهنگي، اقتصادي و رويکردها و
عملکردهاي مختلفي است که در سه دهه گذشته ظهور يافته است.
بنابراين، اگر ما به دنبال چارهجويي براي حل اين معضل، تبيين شيوه
برخورد دستگاههاي مختلف با آن و همچنين بيان ديدگاه فقهي ـ حقوقي
همهجانبه هستيم، بايد در درجه اول، از آنچه تاکنون اتفاق افتاده
است، تحليل جامعي داشته باشيم. با توجه به آنچه گفته شد، در
زيرمجموعه سرفصل فرهنگي ـ اجتماعي همانديشي به اين موضوعها
پرداختهايم:
ـ آسيبشناسي عملکرد دستگاههاي پژوهشي، آموزشي، تبليغي و فرهنگي
نظام اسلامي در زمينه توسعه و ترويج فرهنگ حجاب و عفاف؛
ـ ارزيابي و تحليل سياستها و رويکردهاي نظام اسلامي در زمينه
گسترش حجاب و مقابله با بدحجابي، از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي
تاکنون؛
ـ بررسي و تحليل زمينهها و عوامل سياسي، فرهنگي، اقتصادي و...
گسترش بدحجابي در سالهاي گذشته؛
ـ نقد و بررسي گرايشهاي موجود در زمينه چگونگي برخورد با پديده
بدحجابي؛
ـ گزارش تحليلي وضعيت موجود حجاب در کشور؛
ـ بايستههاي فرهنگي و اجتماعي توسعه و ترويج فرهنگ حجاب و عفاف در
جامعه؛
ـ آسيبهاي بهرهگيري از راهکارهاي قضايي، انتظامي در برخورد با
پديده بدحجابي؛
ـ بررسي مقايسهاي شيوههاي گسترش حجاب اسلامي در ايران و ديگر
کشورها؛
ـ بررسي آثار و پيآمدهاي فرهنگي ـ اجتماعي گسترش بدحجابي در جامعه
ـ وظايف و مسئوليتهاي نهادها، سازمانها و مؤسسات مختلف دولتي و
غير دولتي در زمينه ترويج و گسترش حجاب و عفاف و مقابله با بدحجابي
شامل:
2. سازمانها و نهادهاي آموزشي (وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم،
تحقيقات و فنآوري، دانشگاه آزاد اسلامي و...)؛
3. مراکز و مؤسسات فرهنگي، تبليغي و ترويجي (وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامي، سازمان تبليغات اسلامي، دفتر تبليغات اسلامي و...)؛
4. رسانههاي ديداري، شنيداري و نوشتاري (صدا و سيماي جمهوري
اسلامي، سينما، مطبوعات و...)؛
5. سازمانهاي غير دولتي (احزاب، تشکلها، انجمنها و کانونهاي
سياسي، فرهنگي و مذهبي)؛
6. مراکز و مؤسسات اجرايي و سياست گذاري خاص زنان (شوراي فرهنگي
اجتماعي زنان، مرکز امور زنان و خانواده و...)؛
7. سازمانهاي قضايي و انتظامي (قوه قضاييه، نيروي انتظامي، بسيج و
گروههاي مقاومت).
چه نهادها و مراکزي در برپايي اين هم انديشي با شما همکاري
داشتهاند؟
در ابتداي فعاليت دبيرخانه هم انديشي تلاش کرديم که از توان علمي،
پژوهشي و اجرايي همه نهادها و مراکز مسئول استفاده کنيم که در
نهايت با مرکز امور زنان و خانواده رياست جمهوري، شوراي فرهنگي ـ
اجتماعي زنان، دفتر امور بانوان وزارت کشور، دفتر مطالعات و
تحقيقات زنان و مرکز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما به توافق رسيديم.
در مشارکت اين نهادها و مراکز چه ضرورتي وجود داشته است؟
به يقين، براي رسيدن به طرحي همهجانبه در زمينه گسترش فرهنگ عفاف
و حجاب در جامعه، نيازمند بهرهگيري از توان همه دستگاههاي
سياستگذار، برنامهريز، فرهنگساز و مراکز اجرايي هستيم؛ چون يک
مرکز پژوهشي به تنهايي نميتواند قدم مؤثري در اين زمينه بردارد.
از اين رو، در اين همانديشي تلاش بر اين بوده است که از امکانات
همه نهادها و مراکز مسئول استفاده کنيم. البته اين که در عمل تا چه
حد موفق بودهايم، جاي بحث و گفتوگو دارد.
چنانکه گفته شد، در اين همانديشي، مرکز امور زنان و خانواده
رياست جمهوري که بزرگترين نهاد رسمي متکفل مسائل زنان کشور است؛
شوراي فرهنگي ـ اجتماعي زنان (وابسته به شوراي عالي انقلاب فرهنگي)
که بالاترين نهاد سياستگذاري در اين حوزه است؛ دفتر امور بانوان
وزارت کشور که از طريق کميسيونهاي امور بانوان استانداريها حضوري
گسترده در سراسر کشور دارد، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان (وابسته
به مرکز مديريت حوزههاي علميه خواهران) که تنها مرکز مطالعاتي و
پژوهشي ويژه زنان در حوزه علميه قم است و مرکز پژوهشهاي اسلامي
صدا و سيما که حلقه واسط ميان صدا و سيما و حوزههاي علميه است،
مشارکت دارند. اگر همه اين مراکز حضوري فعال داشته باشند،
همانديشي بهتر به اهداف خود خواهد رسيد.
ميزان استقبال از فراخوان همانديشي چگونه بوده است؟
استقبال بسيار خوب بود، به ويژه از سوي دانشگاهيان، حوزويان و
فرهنگيان محترم. در اينجا لازم ميدانم از همه آنها به ويژه
خواهران محترم فرهنگي، دبيران و مربيان پرورشي در سراسر کشور که
حضوري بسيار گسترده در همانديشي داشتند، سپاسگزاري کنم.
در مجموع تاکنون 350 مقاله به دبيرخانه همانديشي رسيده است که از
ميان آنها 90 مقاله به مرحله اول ارزيابي و 35 مقاله به مرحله دوم
ارزيابي راه يافتهاند که در مجموعه مقالات همانديشي عرضه خواهند
شد.
آيا اين همانديشي علاوه بر مجموعه مقالات، آثار ديگري هم خواهد
داشت؟
در کنار مجموعه مقالات، مجموعهاي از گفتوگوها را هم منتشر خواهيم
کرد که شامل سيزده گفتوگو با صاحبنظران مسائل فرهنگي، اجتماعي،
مسئولان مراکز، نهادها و سازمانها و نهادهاي دولتي مرتبط با مباحث
زنان است.
آيا نتايج اين همانديشي ميتواند وظيفه دستگاههاي دولتي را در
زمينه ترويج فرهنگ عفاف و حجاب و مقابله با بدحجابي روشن کند يا
خير؟
تلاش بر اين است که برآيند اين هم انديشي دربرگيرنده ديدگاههاي
انديشمندان و فرهيختگان جامعه در حوزههاي مختلف فقهي ـ حقوقي و
اجتماعي باشد. معتقديم اگر خروجي همانديشي حاصل کار انديشمندان در
حوزههاي مختلف باشد، به يقين، دولت نميتواند نسبت به اين خروجي،
بياعتنا باشد. البته به اين نکته هم بايد توجه داشت که ميان
دستگاههاي سياستگذار و برنامهريز با حوزههاي پژوهشي فاصله وجود
دارد. در واقع، اين دستگاهها فقط زماني به سراغ حوزههاي پژوهشي
ميروند که دچار بحران شده باشند. همين مسئله سبب شده است تا حوزه
پژوهش ما نيز در طراحي پژوهشها، عنايتي به حوزه اجرا نداشته باشد.
اين آسيب دو طرفه موجب ميشود خوشبين نباشيم که خروجي چنين
پژوهشهايي در عمل مورد استفاده قرار گيرد. البته اين بار با توجه
به استقبال دستگاههاي دولتي از اين همانديشي شده، به استفاده از
نتايج اين همانديشي در برنامهريزيهاي اجرايي کشور خوشبين
هستيم.