تحقیق و پژوهشی در باب حجاب اسلامی و بررسی فواید آن و نقد بد حجابی و آفت های آن در اجتماع

  

          عنوان مقاله : 
 
پوشش زن در اديان الاهي   علي محمد آشناني  
 

 


نظر اديان الاهي درباره پوشش زن چيست؟ آيا آنان نيز حجاب را بر زن لازم مي‏دانند؟

فهميه معمارزاده/پزشکي

پوشش و عفاف از آن جهت که يک امر فطري است و براي حيات اجتماعي انسان ضرورت دارد، در اديان و مذاهب الاهي داراي جايگاه خاصي است . تمام اديان آسماني، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشري را به سوي آن فراخوانده‏اند; زيرا حيا و لزوم پوشش به طور طبيعي در نهاد زنان به وديعت نهاده شده و احکام و دستورهاي اديان الاهي هماهنگ و همسو با فطرت انساني تشريع شده است .

بر اساس اصل لزوم هماهنگي و تناسب آفرينش و قانونگذاري، (1) خداوند لباس و پوشاک را در لابلاي نعمت‏هاي بيکرانش به بشر ارزاني داشت (2) و اشتياق دروني زنان به «حجاب‏» را با تشريع قانون پوشش مستحکم ساخت تا گوهر هستي «زن‏» در صدف پوشش صيانت گردد و جامعه از فرو افتادن در گرداب فساد و تباهي نجات يابد . بدون ترديد جهان بيني و انسان شناسي هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسي و مهمي در انتخاب نوع و کيفيت پوشش دارد . (3) بر اساس جهان‏بيني اديان الاهي که انسان خليفه خداوند و مرکز و محور جهان هستي است و رسالت کسب معرفت و تهذيب نفس و اصلاح جامعه را بر دوش دارد و حياتش در جهان آخرت نيز ادامه دارد، بايد جسم زن و چشم مرد پوشيده گردد تا غرايز شهواني مهار و کنترل شود و استعدادهاي معنوي و عقلاني بشر در پرتو رهيافت‏هاي فطري و هدايت‏هاي وحياني شکوفا گردد . گرچه انتخاب لباس و پوشاک برآيند انديشه و اراده آدمي است، ولي بر بينش و اراده انساني نيز تاثير مي‏گذارد و مي‏تواند به عنوان زمينه‏ساز تعالي يا انحطاط فردي و اجتماعي نقش آفريني نمايد .

در آيين زرتشت، يهود، مسيحيت و اسلام - که اين مقاله به بررسي آنها مي‏پردازد - حجاب بر زنان امري لازم بوده است . کتاب‏هاي مقدس مذهبي، دستورات و احکام ديني، آداب و مراسم و سيره عملي پيروان اين اديان چهارگانه، بهترين شاهد و عالي‏ترين گواه بر اثبات اين مدعاست .

حجاب در آيين زرتشت
نخستين مردمي که به سرزمين ايران آمدند، آريايي‏ها بودند . آنان به دو گروه عمده «مادها» و «پارس‏ها» تقسيم مي‏شدند . با اتحاد مادها، دولت «ماد» تشکيل شد . پس از مدتي پارس‏ها توانستند دولت ماد را از بين ببرند و سلسله‏هاي هخامنشيان، اشکانيان و ساسانيان را بنيانگذاري کنند . پژوهش‏ها نشان مي‏دهد که زنان ايران زمين از زمان مادها که نخستين ساکنان اين ديار بودند، داراي حجاب کاملي، شامل پيراهن بلند چين‏دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلي بلند بر روي لباس‏ها بوده‏اند . (4) اين حجاب در دوران سلسله‏هاي مختلف پارس‏ها نيز معمول بوده است . (5) بنابر اين، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ايراني از حجابي کامل برخوردار بوده‏اند . برابر متون تاريخي، در همه آن زمان‏ها پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر ايج‏بوده است و زنان هر چند با آزادي در محيط بيرون خانه رفت و آمد مي‏کردند و همپاي مردان به کار مي‏پرداختند، ولي اين امور با حجاب کامل و پرهيز شديد از اختلاطهاي فسادانگيز همراه بوده است .

جايگاه فرهنگي پوشش در ميان زنان نجيب ايران‏زمين به گونه‏اي است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامي که خشايارشاه به ملکه «وشي‏» دستور داد که بدون پوشش به بزم بيايد تا حاضران، زيبايي اندام او را بنگرند، وي امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر اين سرپيچي، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ايران‏» را از دست داد . (6)

در زمان ساسانيان - که پس از نبوت زرتشت است - افزون بر چادر، پوشش صورت نيز در ميان زنان اشراف معمول شد . به گفته ويل دورانت پس از داريوش، زنان طبقات بالاي اجتماع، جرات نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نمي‏شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي حتي پدر و برادرشان را ببينند . در نقش‏هايي که از ايران باستان بر جاي مانده است، هيچ صورت زني ديده نمي‏شود و نامي از ايشان نيامده است . (7)

تجليات پوشش در ميان زنان ايران چنان چشم‏گير است که برخي از انديشمندان و تمدن‏نگاران، ايران را منبع اصلي ترويج‏حجاب در جهان معرفي کرده‏اند . (8)

از آن‏جا که مرکز بعثت «اشو زرتشت‏» ايران بوده است و آن حضرت در زمينه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خويش کمبودي نمي‏ديده است، با تاييد حدود و کيفيت‏حجاب رايج آن دوران، کوشيد تا با پندهاي، خود ريشه‏هاي دروني حجاب را تعميق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواري حجاب معمول قرار دهد .

به پند و اندرزهاي «اشوزرتشت‏» بنگريد تا تلاش وي براي تعالي و آموزش مباني حجاب و بيان لزوم توام نمودن حجاب ظاهري با عفت‏باطني، روشن‏تر شود; او مي‏فرمايد:

اي نوعروسان و دامادان! . . . با غيرت، در پي زندگاني پاک‏منشي بر آييد . . . . اي مردان و زنان! راه راست را دريابيد و پيروي کنيد . هيچ گاه گرد دروغ و خوشي‏هاي زودگذري که تباه کننده زندگي است، نگرديد; زيرا لذتي که با بدنامي و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏اي است که با شيريني درآميخته و همانند خودش دوزخي است . با اين گونه کارها، زندگاني گيتي خود را تباه مسازيد . پاداش رهروان نيکي، به کسي مي‏رسد که هوا، هوس، خودخواهي و آرزوهاي باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خويش چيره گردد و کوتاهي و غفلت در اين راه، پايانش جز ناله و افسوس نخواهد بود .

فريب خوردگاني که دست‏به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختي و نيستي خواهند شد و سرانجامشان خروش و فرياد و ناله است . (9)

گفتني است که در دين زرتشت، لباس يا کيفيت‏خاصي براي حجاب زنان واجب نشده است; بلکه لباس رايج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش - يعني چادر يا شنلي بر روي آن - بوده است، مورد تقرير و تنفيذ قرار گرفته است . هر چند که استفاده از سدره و کشتي - لباس مذهبي ويژه زرتشتيان - توصيه شده است . (10) البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادي و نيايش، سر خود را بپوشاند . بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادي‏» پوشش زنان بايد به گونه‏اي باشد که هيچ يک از موهاي سر زن از سرپوش بيرون نباشد . در خرده اوستا، به طور صريح چنين آمده است: «نامي زت واجيم، همگي سر واپوشيم و همگي نماز و کريم بدادار هورمزد; (11) يعني همگان نامي ز تو بر گوييم و همگان سر خود را مي‏پوشيم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز مي‏کنيم‏» .

بر اساس آموزه‏هاي ديني، يک زرتشتي مؤمن، بايد از نگاه ناپاک به زنان دوري جويد و حتي از به کارگيري چنين مرداني خودداري کند . در اندرز «آذربادماراسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم را به معاونت‏خود قبول مکن (12) » .

پوشش موي سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانيان نيز ادامه يافته است . به اين نمونه بنگريد: پس از فتح ايران، هنگامي که سه تن از دختران کسري، شاهنشاه ساساني را براي عمر آوردند، شاهزادگان ايراني همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند . عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گيرند تا خريداران پس از نگاه، پول بيشتري مبذول دارند . دوشيزگان ايراني خودداري کردند و به سينه مامور اجراي حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند . عمر بسيار خشمناک شد; ولي امام علي (ع) او را به مدارا و تکريم آنان توصيه فرمود . (13)

حجاب در آيين يهود
همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان يهودي سخن گفته‏اند (14) . ويل دورانت مي‏گويد: گفت‏وگوي علني ميان ذکور و اناث، حتي بين زن و شوهر از طرف فقهاي دين ممنوع گرديده بود . . . . . دختران را به مدرسه نمي‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکي علم را به ويژه چيز خطرناکي مي‏شمردند . با اين همه، تدريس خصوصي براي اناث مجاز بود . (15) نپوشاندن موي سر خلافي بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق مي‏ساخت . (16) زندگي جنسي آنان، علي‏رغم تعدد زوجات، به طرز شايان توجه ، منزه از خطايا بود . زنان آنان، دوشيزگاني محجوب، همسراني کوشا، مادراني پرزا و امين بودند و از آن‏جا که زود وصلت مي‏کردند، فحشا به حداقل تخفيف پيدا مي‏کرد . (17)

بدون ترديد مبناي حجاب در شريعت‏يهود، آيات تورات بود که بر حجاب تاکيد مي‏نمود . کاربرد واژه «چادر» و «برقع‏» که به معناي روپوش صورت است، در آن آيات، کيفيت پوشش زنان يهودي را نشان مي‏دهد . تورات تشبه مرد و زن به يکديگر را نهي نموده، مي‏گويد: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد; زيرا هر که اين را کند، مکروه «يهوه‏» خداي تو ست . (18) بي‏حجابي سبب نزول عذاب معرفي شده است;

خداوند مي‏گويد: از اين جهت که دختران صهيون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه مي‏روند و به ناز مي‏خرامند و به پاي‏هاي خويش خلخال‏ها را به صدا مي‏آورند× بنابراين خداوند فرق سر دختران صهيون را کل خواهد ساخت و خداوند عورت ايشان را برهنه خواهد نمود× و در آن روز، خداوند زينت‏خلخال‏ها و پيشاني‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد× و گوشوارها و دستبندها و روبندها را × و دستارها و زنجيرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعويذها را × و انگشترها و حلقه‏هاي بيني را × و زخوت نفيسه و رداها و شال‏ها و کيسه‏ها را × و آينه‏ها و کتان نازک و عمامه‏ها و برقع‏ها را × و واقع مي‏شود که به عوض عطريات، فونت‏خواهد شد و به عوض کمربند، ريسمان و به عوض موي‏هاي بافته، کلي و به عوض سينه‏بند، زنار پلاس و به عوض زيبايي، سوختگي خواهد بود × مردانت‏به شمشير و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد × و دروازه‏هاي وي، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمين خواهد نشست . (19)

افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موي سر (20) لزوم پرهيز از زنان فريبکار و بيگانه (21) ، نهي از لمس و تماس (22) و واژه چادر (23) ، نقاب (24) و برقع (25) آمده است; به عنوان نمونه در مورد عروس يهودا مي‏خوانيم: پس رخت‏بيوکي را از خويشتن بيرون کرده، برقعي به رو کشيده و خود را در چادري پوشيد و به دروازه عينايم که در راه تمنه است، بنشست . (26)

در «تلمود» اصلي‏ترين کتاب فقهي که به گفته ويل‏دورانت، اساس تعليم و تربيت‏يهود (27) است، نيز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهيز از هرگونه آرايش براي ساير مردها (28) ، پرهيز از نگاه زن به مردان بيگانه، (29) اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم (30) و لزوم پرهيز از هر امر تحريک‏آميز، (31) تاکيد شده است .

برابر حکم سخت‏گيرانه تلمود، اگر رفتار زن فضيحت‏آميز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا (مهريه) طلاق دهد و زناني که در موارد زير به رفتار و کردار آنها اشاره مي‏شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهريه) به ايشان تعلق نمي‏گيرد; زني که از اجراي قوانين ديني يهود سرپيچي مي‏کند و في‏المثل بدون پوشاندن سر خود، به ميان مردان مي‏رود، در کوچه و بازار پشم مي‏ريسد و با هر مردي از روي سبک سري به گفت‏وگو مي‏پردازد . زني که در حضور شوهر خود، به والدين او دشنام مي‏دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صداي بلند درباره امور زناشويي صحبت مي‏کند و همسايگان او مي‏شنوند که چه مي‏گويد . (32)

برخورد حضرت موسي (ع) با دختران شعيب که به آنان فرمود تا پشت‏سر او حرکت کرده، از پشت‏سر، او را به منزل پدرشان هدايت کنند، و نيز سيره عملي يهوديان مبني بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکيک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنيسه، ناشايسته شمردن اشعاري که در تمجيد زيبايي زنان سروده شده است و ايراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بيانگر کيفيت‏شديد و سخت‏گيرانه حجاب نزد يهوديان است .

حجاب در آيين مسيحيت
مسيحيت نه تنها احکام شريعت‏يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلکه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گيري بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساخت; زيرا در شريعت‏يهود، تشکيل خانواده و ازدواج امري مقدس محسوب مي‏شد و طبق نوشته ويل دورانت، در سن بيست‏سالگي اجباري بود; (33) اما از ديدگاه مسيحيت قرون اوليه، تجرد، مقدس شمرده مي‏شد . (34) بنابر اين مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريک و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت کامل پوشش و دوري از هر گونه آرايش و تزيين فراخواند . برابر متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان - حتي براي خاتون‏هاي اشراف - ضروري بود و در اعياد نيز کسي آن را کنار نمي‏گذاشت; بلکه با طلا و نقره و پارچه‏هاي زربفت آن را تزيين مي‏نمودند و حتي براي تفريح نيز با حجب و حياي کامل در مجالس انس و يا گردش‏هايي دور از چشم نامحرمان، شرکت مي‏جستند .

انجيل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تاکيد و پيروانش را به تنزه از اعمال شهوت و عفاف فراخوانده است; در انجيل مي‏خوانيم: همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبت‏گو و نه بنده شراب زياده، بلکه معلمات تعليم نيکو× تا زنان جوان را خرد بياموزند که شوهر دوست و فرزند دوست‏باشند× و خردانديش و عفيفه و خانه‏نشين و نيکو و مطيع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود× (35)

در «کتاب مقدس‏» در مورد لزوم آراستگي به حيا و کنار نهادن آرايش ظاهري چنين آمده است: همچنين زنان، خويشتن را بيارايند به لباس مزين به حيا و پرهيز; نه به زلف‏ها و طلا و مرواريد و رخت گران‏بها× . . . زن با سکوت به کمال اطاعت تعليم گيرد× و زن را اجازت نمي‏دهم که تعليم دهد يا بر شوهر مسلط شود; بلکه در سکوت بماند× (36)

همچنين اي زنان، . . . × و شما را زينت ظاهري نباشد از بافتن موي و متحلي شدن به طلا و پوشيدن لباس × بلکه انسانيت‏باطني قلبي در لباس غير فاسد، روح حليم و آرام که نزد خدا گرانبهاست × زيرا بدين گونه زنان مقدسه در سابق نيز که متوکل به خدا بودند، خويشتن را زينت مي‏نمودند . (37)

افزون بر موارد پيشين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي، (38) لزوم سکوت به ويژه در کليسا، (39) با وقار و امين بودن زن (40) و نهي از نگاه ناپاک به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، مي‏گويد: کسي که به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است × پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز; زيرا تو را بهتر آن است که عضوي از اعضايت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود× (41)

دستورات ديني پاپ‏ها و کاردينال‏هاي مسيحي که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ نمودن گوش‏ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري رانشان مي‏دهد . (42)

در مورد سيره عملي زنان مسيحي، دائرة المعارف لاروس مي‏گويد: دين مسيحي، براي زن، خمار را باقي نهاد; وقتي وارد اروپا شد، آن را نيکو شمرد . زن‏ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند . در قرون وسطي، خصوصا قرن نهم، خمار رواج داشت . آستين خمار، شانه زن را پوشيده، تقريبا به زمين مي‏رسيد . اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود . (43)

ويل دورانت نيز در مورد سيره عملي زنان مسيحي چنين مي‏نويسد: ساق پاي زنان چيزي نبود که در ملا عام و يا رايگان به چشم خورد . . . . البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمي براي روحانيون بود که کاردينال‏ها، درازي جامه‏هاي خواتين را معين مي‏کردند . هنگامي که کشيشان چادر و روبند را يکي از ارکان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت‏ساختند . . . . (44)

تصويرهايي که از پوشاک مسيحيان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان مي‏دهد . (45)

حجاب در آيين اسلام
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بيگانه، يکي از ضروريات دين اسلام است . قرآن کريم مي‏فرمايد: «و به بانوان باايمان بگو چشم‏هاي خود را فروپوشند و عورت‏هاي خود را از نگاه ديگران پوشيده نگاه دارند و زينت‏هاي خود را، جز آن مقداري که ظاهر است، آشکار نسازند و روسري‏هاي خودرا بر سينه خود افکنند و زينت‏هاي خود را آشکار نسازند; مگر براي شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم‏کيششان، کنيزانشان و مردان سفيهي که تمايلي به زنان ندارند و کودکاني که از امور جنسي بي‏اطلاعند و پاهاي خود را بر زمين نکوبند تا زينت‏هاي پنهانشان آشکار شود و همگي به سوي خداوند توبه کنيد اي مؤمنان; باشد که رستگار شويد» . (46) افزون بر آن، در آيات ديگر، پوشيدگي کامل اندام، (47) نيک و شايسته، با وقار و بدور از تحريک سخن گفتن و دوري از آرايش‏هاي جاهليت نخستين، (48) توصيه شده است .

در روايات نيز پوشيدن جامه بدن‏نما و نازک نزد نامحرم (49) ، آرايش و استعمال عطر در خارج از خانه (50) ، اختلاط فساد برانگيز زن و مرد (51) ، دست دادن و مصافحه با نامحرم (52) و تشبه به جنس مخالف (53) منع شده است و مردان با غيرت، (54) به هدايت و کنترل همسر و دختران، عفت نسبت‏به زنان مردم (55) و دوري از چشم‏چراني توصيه شده‏اند .

پس معلوم شد که تفاوت اساسي حجاب اسلامي با حجاب اديان گذشته، در اين است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعديل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفريط، سهل‏انگاري مضر يا سخت‏گيري بي‏مورد به جامعه بشري ارزاني داشته است . حجاب اسلامي همچون حجاب مورد توصيه پاپ‏ها، به معناي حبس زن در خانه يا پرده‏نشيني و دوري از شرکت در مسايل اجتماعي نيست; بلکه بدين معناست که زن در معاشرت خود با مردان بيگانه، موي سر و اندام خويش را بپوشاند و به جلوه‏گري و خودنمايي نپردازد تا در جامعه، غريزه آتشين جنسي تحريک نگردد; بلکه در محيط خانواده، اين غريزه به صورت صحيح ارضا گردد .

پي‏نوشت:

1 . روم، آيه 30 .

2 . اعراف، آيه 27 .

3 . شهيد مطهري، جهان‏بيني توحيدي، ص 75 .

4 . جليل ضياءپور، پوشاک باستاني ايرانيان از کهن‏ترين زمان، ص 17 - 26 و ص‏51، 54، 56 . .

5 . جليل ضياءپور، پوشاک زنان ايران، ص 64 - 194 .

6 . فرهت قائم‏مقامي، آزادي يا اسارت، ص‏106; تورات، باب استر، آيه 1 .

7 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏1، ص‏552 .

8 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏2، ص‏78 و برتراند راسل، زناشوئي و اخلاق، ص‏135 .

9 . يسنا، ص‏53، پندهاي 5 - 8; به نقل از: آموزشهاي زرتشت پيامبر ايران; رستم شهرزادي، آموزش گات‏ها، انجمن زرتشتيان، آبان 67 .

10 . «سدره‏» از نه پاره پارچه سفيد و نازک دوخته شده و در زير پيراهن، چسبيده به بدن پوشيده شود . سدره که در اوستا (ستره) ناميده شده، به معناي آن نيز هست . علماي اسلام نيز براي بيان حکم حجاب از واژه ستر استفاده کرده‏اند . «کشتي‏» ، کمربند باريکي است که از پشم گوسفند بافته شده و بايد پيوسته آن را بر روي سدره به کمر بندند; مؤبد موبدان، رستم شهرزادي، دين و دانش، انجمن زرتشتيان تهران، سال 1357 .

11 . خرده اوستا، فصل آفرينگان دهمان .

12 . سالنماي 1372، چاپ انجمن زرتشتيان تهران، ص‏10 .

13 . وشنوه‏اي، حجاب در اسلام، ص‏59، به نقل از السيرة الحلبيه، ج‏2، ص‏49 .

14 . عبدالرسول عبدالحسن الغفار، المراه المعاصره، چاپ سوم، ص‏40 .

15 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏12، ص‏66 .

16 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏12، ص‏62 .

17 . همان، ص‏63 .

18 . تورات، سفر تثنيه، باب 22، فقره 5 .

19 . تورات، کتاب اشعياء نبي، باب سوم، فقره 16 - 26 .

20 . تورات، سفر اعداد، باب 5، فقره 18 .

21 . تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره 8 - 10 .

22 . تورات، کتاب امثال سليمان نبي، باب ششم، فقره 1 - 10 و 20 - 26 .

23 . همان مدرک، باب سوم، فقره 15 .

24 . تورات، کتاب اشعياء نبي، باب 47، فقره 1 و 2 .

25 . تورات، کتاب غزل‏هاي سليمان، باب 4، فقره 1 .

26 . تورات، سفر پيدايش، باب 38، فقره 14 و 15 .

27 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏12، ص‏34 .

28 . همان، ص‏31 .

29 . همان، ج‏1، ص‏492 .

30 . همان، ص‏30 .

31 . همان، ج‏12، ص‏28 .

32 . راب اماکهن، گنجينه‏اي از تلمود، ص‏186، ميشناکتوبوت 6 : 7 .

33 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 1، ص 439 .

34 . شايان ذکر است که اکنون مسيحيت، ازدواج را براي تمام مسيحيان مقدس مي‏شمرد و تنها آن را براي پاپ و اسقف‏هاي کليسا ممنوع مي‏داند .

35 . انجيل، رساله پولس بتيطس، باب دوم، فقره 1 - 6 .

36 . انجيل، رساله پوليس به تيموناؤس، باب دوم، فقره 9 - 15 .

37 . انجيل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6 .

38 . انجيل، رساله اول پولس رسول به قرنتيان، باب يازدهم، فقره 1 - 17 .

39 . همان، باب چهاردهم، فقره 34 - 36 .

40 . انجيل، رساله پولس رسول به تيموناؤس، باب سوم، فقره 11 .

41 . انجيل متي، باب اول، فقره 28 - 30 . و باب هجدهم، فقره 8 - 10 .

42 . دکتر حکيم الاهي، زن و آزادي، ص 53 .

43 . مهذب، زن و آزادي، ص 65 .

44 . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 13، ص 498 - 500، با اندکي تصرف و تلخيص .

45 . براون و اشنايدر، پوشاک اقوام مختلف، ص 116 .

46 . سوره نور (24)، آيه 31 .

47 . احزاب، 59 .

48 . احزاب، آيه 32 .

49 . سنن ابي‏داوود، ج‏2، ص‏383 .

50 . مجلسي، بحارالانوار، ج‏103، ص‏243 .

51 . ناسخ التواريخ، ج‏2 .

52 . همان، ص‏163 .

53 . مجلسي، همان، ج‏103، ص‏258 .

54 . نهج‏الفصاحه، ص‏143 .

55 . شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، ج‏14، ص‏138و141 .