تحقیق و پژوهشی در باب حجاب اسلامی و بررسی فواید آن و نقد بد حجابی و آفت های آن در اجتماع

  

          عنوان مقاله : 
 
حجاب­؛ لباس­ پايداري اجتماعي سيمين بهزادپور،
 

 


حجاب يك حكم ساده­ي اسلامي نيست، بلكه يك كل متشكل از مجموعه­هاي مرتبط با يكديگر است كه تمامي رفتار، نقش و وظايف زن را زير پوشش گرفته و جهت مي­دهد و به كنترل رفتار و سازگاري آن با ارزش­ها كمك مي­كند. امّا از آن­جا كه مقوله­ي حجاب مختص به زنان نيست, بلكه پديده­اي اجتماعي است كه مربوط به لايه­هاي مختلف جامعه­ مي­شود و بايد در سطح كلان محاسبه شود و همه­ي دستگاه­ها به نوعي در برنامه­ريزي­هاي خود به آن بپردازند.

باتوجه به كاركردهاي وسيع و مؤثر حجاب به بعضي از آن­ها اشاره مي­شود:

1. امكان ايجاد ارتباط سالم و سازنده و مشاركت زن در امور حياتي اجتماع، و توسعه­ي اخلاق و عاطفه­ي بشري.

2. از آن­جا كه به عنوان يك حكم عبادي, سياسي, اجتماعي حجاب بلكه خود داراي حيات است و علي­رغم توطئه­ها و حملات چهارده قرن دشمن، توانسته به حيات خود ادامه دهد، و شبكه­ي گسترده­تري از زنان را تحت پوشش گيرد, به گونه­اي كه مي­توان از آن به عنوان نماد حيات قطعي اسلام و معنويت در بخش­هاي گسترده­اي از جامعه نام برد، و پرچم سرافراز اسلام را در تمامي مناطق برافراشت و با آرامش و سكون در فعاليت­هاي اسلامي، مشاركت نمود، و اصول خود را به عنوان اصول زنده و حيات­بخش جامعه­ي انساني مطرح ساخت.

3. در صورت طراحي سيستم اطلاع­رساني جهت تقويت سطح آگاهي عمومي، كارآيي حجاب به سرعت در سطح اجتماع رشد كره و اثر بخشي آن افزوده خواهد شد.

همچنين براي تحقق امر اثربخشي([1]) توسعه­ي حجاب، بايد دانست كه اثربخشي، دربرگيرنده­ي متغيرهايي است؛ ممكن است يك عملكرد، كارآيي([2]) بالايي داشته باشد، اما اثربخش نباشد؛ لذا دوري يا نزديكي به هدف، يكي از شاخصه­هاي مهم در تشخيص ميزان بهره­وري هر عمل است.

اثربخشي را مي­توان با شاخصه­هاي مختلفي اندازه­گيري كرد:

الف. اثربخشي بر مبناي هدف؛
در اين روش، ابتدا بايد اهداف مورد نظر به صورتي روشن طراحي شده باشد تا در راستاي اجراي حكم، دريافت كه جامعه­ي اسلامي به چه اهدافي دست يافته است، يا در جريان اجرا, چه اهدافي دست يافتني تلقي گرديده و چه اهدافي از اذهان، مخفي مانده است. به عنوان مثال در توسعه­ي امر حجاب، كدام يك از اهداف سياسي، عبادي يا اجتماعي مورد نظر بوده است؟

ب . اثربخشي بر مبناي منابع؛
سؤال اين است كه آيا در طرح توسعه­ي حجاب، تمامي منابع و امكانات به كار گرفته شده است؟ آيا در اين راستا حيثيت اين منابع حفظ و نگه­داري شده است، تا اثربخش گردد؟ توانايي جامعه در جهت بهره­برداري و فعاليت اين منابع چقدر بوده است؟ و اصولاً آيا :

1. زنان توان بهره­برداري از منابع و امكانات فرهنگي محيط را براي توسعه و تسهيل امر حجاب داشته­اند؟

2. توان جامعه و زنان در ارائه­ي عكس­العمل مساعد به تغييرات و تهاجمات فكري حجاب چقدر بوده است؟

3. توان سيستم تصميم­گيري جامعه در درك و تفسير درست از حجاب و بهره­گيري از منابع براي توسعه­ي آن چقدر بوده است؟

4. فعاليت­زنان­درسيستم برنامه­ريزي براي آنان چقدر بوده است و آيا در طول زمان اين مشاركت افزايش يافته، يا كاسته شده است؟

لذا به منظور عوامل تقويت­كننده و نگه­دارنده­ي امر توسعه­ي حجاب، جامعه بايد به امور ذيل نيز توجه نمايد:

الف . آيا زنان به عنوان مجري حكم حجاب، توان بهره­برداري از امكانات اجتماعي را در تحصيل، بودجه، مهارت، اشتغال و ... داشته­اند؟ امتيازات فردي كه به آنان اختصاص يافته، يا موانعي كه در راه استفاده از امكانات براي آنان ايجاد شده، چه بوده است؟ تا آن گاه توان آنان در توسعه­ي مشاركت اجتماعي تخمين زده شده و ارزيابي گردد.

ب . آيا زنان توان تصميم­گيري در درك و تفسير هر چه بهتر حجاب و پاسخگويي به شبهات را داشته­اند؟ آيا در جهت تقويت قدرت تحليل مجرياني كه مهم­ترين حكم عبادي _ اجتماعي به آن­ها سپرده شده است، كاري صورت پذيرفته است، تا قدرت تفكر اين پرچم­داران افزون شود؟!

ج . آيا در جهت تقويت، پشتكار و كارآيي زنان در منزل، يا محيط اجتماعي، كاري صورت گرفته است تا بر ميزان فعاليت و مشاركت حقيقي آنان اثرات مثبتي نهد؟ آيا در جهت كنترل اموري كه نيروي زن را به هدر داده و فضاي فعاليت­ها­ي به­جا و مناسب با شأنيّت را براي او مسموم مي­سازد و وي را به سوي كورسوهاي شعارگونه مي­كشاند، كاري صورت گرفته است؟

د . آيا در جهت طراحي هر چه بهتر شيوه­هاي واكنش مساعد و برخورد مناسب با زنان در محيط و ايجاد تعادل رفتاري از طريق افزايش اطلاعات و آگاهي، كاري صورت پذيرفته است، يا آن كه زنان با مددگرفتن از شيوه­هاي حمايتي مختصر، خود شخصاً وارد اين مبارزه­ي نابرابر شده­اند و به اين سبب واكنش صحيحي را نتوانسته­اند در رفتار و گفتار از خود بروز دهند، تا رسالت جهت­دهي اخلاقي به سوي ارزش­ها را بر عهده گيرند؟!

آيا تصميم­گيري زنان در محيط بر اساس منابع اطلاعاتي دقيق بوده است؟!

يا بايد نظام در برنامه­ريزي­هاي آينده, ضمن بازنگري به فعاليت­هاي گذشته در جهت تحقق امور ذيل كوشا شود؟!

1. توسعه­ي روحيه­ي همكاري و وفاداري به حكم حجاب در جامعه و زنان

2. توسعه­ي اعتماد و اطمينان و تفاهم ميان اقشار مختلف در مورد حجاب

3. تصميم­گيري­براي طرح توسعه­ي فرهنگ حجاب براساس منابع صحيح اطلاعاتي

4. توسعه­ي همدردي و همدلي و ارتباط ميان زنان و جامعه

5 . طراحي برنامه­ي رشد براي زنان محجبه

6 . برنامه­ريزي در حل تضاد و تعارض­هاي موجود در مورد حجاب

7 . بازنگري در برنامه­هاي گذشته و تشخيص نقاط ضعف و قوت

8 . طراحي ساختار جامعه براي كنترل خود به خود امر بدحجابي و بي­حجابي

9 . هدايت فرهنگ از طريق ارتقاي سطح آگاهي براي طرد برنامه­هاي ضعيف و بازدارنده­ي طرح توسعه­ي حجاب

10. برنامه­ريزي جامع براي آموزش و اطلاع­رساني امر حجاب

11. برنامه­ريزي توسعه­ي شجاعت صحيح زنان در دفاع از حجاب

12. توجه به ارتقاي كيفيت در كليه­ي برنامه­هاي زنان و حجاب

13. توسعه­ي امر مشاركت صحيح زنان

14. هدايت فرهنگ در مورد زنان از بخش شعاري به بخش محتوايي

پي­نوشت:

[1]. اثر بخشي يعني ميزاني كه هر فعاليت به اهداف خود نايل شده باشد.

[2]. كارآيي به مفهوم كمّي كار است كه با معادله­ي ميزان داده بر ستانده سنجيده مي­شود.

 مجله نامه جامعه