تحقیق و پژوهشی در باب حجاب اسلامی و بررسی فواید آن و نقد بد حجابی و آفت های آن در اجتماع

  

          عنوان مقاله : 
 
نگاهي دوباره به پوشش زنان جهان‏گرد  سهيلا صلاحي اصفهاني ـ اعظم فراست،
 

 


چکيده
حس حرکت و سفر براي ديدن پديده‏هاي ناشناخته و سرزمين‏هاي مختلف و مناظر جذاب طبيعت در نهاد انساني نهفته است. از ديرباز همواره گروه‏هايي از انسان‏ها براي ديدن ديگر سرزمين‏ها و آشنايي با اقوام و جوامع مختلف بشري و ديدار چشم‏اندازهاي دل‏فريب طبيعت و داد و ستد کالاهاي مختلف، رنج سفر را بر خود هموار مي‏کردند و با وجود خطرهاي مختلفي که زندگي آن‏ها را تهديد مي‏کرد، راهي مناطق دور و نزديک مي‏شدند.

سرزمين ايران نيز از سالياني دور تاکنون با داشتن جاذبه‏هاي فرهنگي و هنري هر ساله جهان‏گردان بسياري را از سراسر جهان به سوي خود فرا مي‏خواند و بي‏ترديد، زنان جهان‏گرد هم سهم قابل توجهي در اين سفرها دارند. در اين نوشتار تلاش شده است تا محدوده پوشش بانوان جهان‏گرد به ايران از ديدگاه فقهي و حقوقي تبيين شود. براي اين منظور، نخست به اجمال، ضرورت رعايت حجاب در همه اديان الهي، بيان و سپس برخي اسناد مبتني بر احکام فقهي و قوانين مدني مطرح شده است. در اين ميان، بايد دانست ضرورت اين بحث و بررسي حقوق و وظايف غيرمسلمانان (به ويژه بانوان) در سرزمين اسلامي بر کسي پوشيده نيست.

* * *

مقدمه
جهان‏گردي و سير و سياحت در زمين از جمله موضوع‏هايي است که در قر آن کريم و روايات معصومين(ع) بدان فرا خوانده شده است. از آن جمله مي‏توان به اين موارد اشاره کرد:

«افلم يسيروا في الارض، فينظروا کيف کان عاقبة الذين من قبلهم دمر الله عليهم و للکافرين امثالها؛

آيا در زمين نگشته‏اند تا ببيند سرانجام اقوامي که پيش از آن‏ها بوده‏اند و خداوند آن‏ها را زير و زبر کرد، چگونه بوده است و بدانندکه کافران ديگر هم امثال اين سرنوشت‏ها را دارند؟»

«افلم يسيروا في الارض، فتکون لهم قلوب يعقلون بها، او اذان يسمعون بها، فانها لاتعمي الابصار ولکن تعمي القلوب التي في الصدور؛

آيا در زمين گردش نکرده‏اند، تا دل‏هايي داشته باشند که به وسيله آن‏ها بينديشند يا گوش‏هايي داشته باشند که با آن‏ها بشنوند؟ زيرا چه بسا که چشم نابينا نيست، ولي دل‏هايي که در سينه‏هاست، نابينا مي‏شود.»

«قل سيروا في الارض ثم انظروا کيف کان عاقبة المکذبين؛

اي پيامبر! بگو در زمين بگرديد. آن‏گاه بنگريد که سرنوشت تکذيب کنندگان پيامبر خدا چگونه بوده است؟»

«قل سيروا في الارض فانظروا کيف کان عاقبة المجرمين»

اي پيامبر! بگو برويد و در زمين گردش کنيد و ببينيد سرانجام کار مجرمان چگونه است.»

«قل سيروا في الارض فانظروا کيف بدأ الخلق ثم الله ينشي النشأة الاخرة ان الله علي کل شي ء قدير؛

اي پيامبر! بگو در زمين گردش کنيد. سپس ببينيد خدا چگونه پديده‏ها را آفريد تا پي بريد که باز خداست که مي‏تواند نشئه آخرت را پديد آورد؛ چون خداوند بر هر چيزي قدرت دارد.»

«و قدرنا فيها السير، سيروا فيها ليالي و اياما آمنين؛

ما ميان آن قريه‏ها و شهرها را به گونه‏اي مقدور کرديم که سير و سياحت به خوبي انجام گيرد. پس شما شب‏ها و روزها را با امنيت در آن به سير و سياحت بپردازيد.»

در اين آيات، به انگيزه‏هاي گردش‏گري و نتايج حاصل از آن نيز اشاراتي شده است.

هم‏چنين پيامبر اعظم(ص) فرموده است:

«سافروا تصحوا و تغنموا؛

سفر کنيد تا تن‏درست گرديد و به غنيمت برسيد.»

«سافروا تصحوا و ترزقوا؛

به سفر برويد تا هم به سلامت مانيد و هم روزي يابيد.»

«سافروا مع ذوي الجدود و ذوي الميسرة؛

با مردم خوش برخورد و داراي رفاه و امکانات به سفر برويد.»

«سفرة في سبيل الله خير من خمسين حجه؛

سير و سفري انديشمندانه و عبرت‏آموز که در راه خدا باشد، بهتر از پنجاه مرتبه حج است.»

«حجّوا تستغنوا و سافروا تصحّوا؛

به زيارت خانه خدا برويد تا بي‏نياز گرديد و سفر کنيد تا سالم و شاداب مانيد.»

«الجار قبل الدار و الرفيق قبل الطريق و الزاد قبل الرحيل؛

همسايه پيش از خانه در خور شناخت است و رفيق راه پيش از خود راه و زاد و توشه پيش از حرکت.»

«ثلاث حق علي الله ان لا يرد لهم دعوة: الصائم حتي يفطر، و المظلوم حتي ينتصر، و المسافر حتي يرجع؛

سه نفر هستند که بر خداست تا دعايشان را بي پاسخ نگذارد: روزه‏دار تا آن‏گاه که افطار کند و ستم‏ديده‏تا آن‏گاه که ستم از سر او کم شود و دادش را بستاند و مسافر تا آن گاه که به وطن باز گردد.»

بي‏ترديد، سير و سفر و گردش در زمين آداب و احکام ويژه‏اي براي جهان‏گردان دارد که حوزه‏هاي بسيار وسيعي از روابط ملت‏ها و دولت‏ها با يکديگر تا احترام متقابل و حسن معاشرت را دربر مي‏گيرد.

از اين گستره وسيع، آن چه در اين نوشتار بدان پرداخته مي‏شود، بررسي آداب و احکام مربوط به پوشش زنان جهان‏گرد در کشورهاي اسلامي است. ابتدا چارچوب مفهومي اين موضوع در سه بخش لزوم پوشش در اديان، احکام فقهي پوشش زنان جهان‏گرد و احکام ثانوي پوشش در کشور اسلامي، ذکر و سپس درباره آن نتيجه‏گيري مي‏شود.

پرسش‏هاي پژوهش
در اين پژوهش تلاش شده است تا به دو پرسش اساسي پاسخ داده شود:

1. از ديدگاه فقه اسلامي، محدوده حجاب بانوان جهان‏گرد چگونه است؟

2. از ديدگاه قوانين مدني، محدوده پوشش زنان جهان‏گرد چگونه است؟

پاسخ‏گويي به اين پرسش‏ها به خوانندگان ياري مي‏رساند تا نسبت به شرايط حضور زنان جهان‏گرد در سرزمين اسلامي، از بينشي صحيح برخوردار شوند و دست‏اندرکاران صنعت جهان‏گردي را نيز به تهديدها يا فرصت‏هايي که از نظر فرهنگي با حضور زنان جهان‏گرد پديد مي‏آيد، آگاه مي‏سازد.

روش پژوهش
روش مطالعه، تحليل ثانويه تحقيقات و نوشته‏هاي موجود درباره پوشش زنان جهان‏گرد است. در اين پژوهش، مقاله‏ها و گزارش‏هايي بررسي شده‏اند که در آن‏ها به برخي احکام اوليه و نيز احکام ثانوي (حکومتي) درباره محدوده حجاب بانوان جهان‏گرد اشاره مي‏شود.

چارچوب مفهومي
1. پوشش زنان در اديان الهي
در اديان زرتشت، يهوديت، مسيحيت و اسلام، حجاب زن امري لازم و واجب شمرده شده است. در دوره زرتشت، زنان از لباس‏هاي بلند و روسري استفاده مي‏کردند. علاوه بر اين، حتي زنان اشراف در خارج از خانه، از روبند براي پوشاندن صورت استفاده مي‏کردند. زرتشت با پند و اندرزهاي خود، حجاب را تحکيم بخشيد و حتي پس از او، در زمان داريوش، حجاب با الزام بيشتري ميان زنان معمول بود.

هم‏چنين در يهوديت، پوشش مناسب از جايگاه والايي برخوردار بود و در اين دين، علاوه برحفظ حجاب، بر حفظ عفت ميان زنان بسيار تأکيد مي‏شد. زن يهودي بايد خود را فقط براي همسرش بيارايد و حق صحبت با مردان ديگر را نداشت مگر از پشت پرده. محل عبادت مردان نيز از زنان کاملاً جدا بود. در آيين يهود، به اشکال مختلف به حجاب اشاره شده است و ارزش حجاب را تا اندازه‏اي دانسته که در موردي براي تنبيه زنان خطا کار، به بازکردن موقتي حجاب آن‏ها دستور داده است.

بر اساس اصول يهود، حداقل حجاب براي دختران مجرد، پوشش موي سر هنگام برگزاري نماز و خواندن دعا، پوشاندن دست‏ها تا زير آرنج و پاها تا حدود ده سانتي‏متر زير زانوست. حجاب براي زنان متأهل يهودي، رعايت پوشش موي سر در مقابل افراد نامحرم، پوشاندن دست‏ها حداقل تا زير آرنج و پاها تا حد مچ پاست. کل پوشش به صورت استفاده از روسري يا کلاه بسته، به تناسب کشورها و فرهنگ‏هاي مختلف، متفاوت است.

در کتاب انجيل، بر داشتن عفت و آراستگي به حيا و لزوم پوشيدن لباس مناسب، به ويژه در مراسم عبادي تأکيد شده است. حواريون و پس از آن، پاپ‏ها و کاردينال‏هاي بزرگ، زنان را با پوشش نزد خود مي‏پذيرفتند و زنان مسيحي نيز تا قرن سيزدهم، در زمان عبادت، لباس بلند به تن مي‏کردند. در تصويرهايي که از مردم اروپا نشان داده شده است، زنان داراي لباس‏هاي مناسب و پوشش سر بوده‏اند. حتي زنان مسيحي ساکن ايران براي پوشاندن موهاي خود، از کلاه يا روسري نازک استفاده مي‏کردند.

تاريخ نشان مي‏دهد بيش‏ترين الزام پوشش در ميان اقوام سامي و از حدود 4000 سال پيش مطرح بود. پيروان ابراهيم(ع)، بني‏اسرائيل و اقوام عرب، همه از نسل سام بن نوح بوده‏اند که به دليل حضور پيامبران الهي در منطقه زندگي آن‏ها، وجود پوشش محرز است. از کتاب مقدس برمي‏آيد که در عهد سليمان(ع)، زنان علاوه بر پوشش بدن، برقع به صورت مي‏انداختند. نامزد اسحاق ابتدا که اسحاق را ديد، برقع بر صورت انداخت.

در قرآن کريم نيز آمده است:

«يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا يؤذين و کان الله غفورا رحيما؛

اي پيامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو که جلباب‏هاي (روسري‏ها) خويش را به خود نزديک سازند. اين‏کار براي اين که شناخته شوند، و آزار نبينند، نزديک‏تر است و خدا آمرزنده و مهربان است.»

2. پوشش زنان جهان‏گرد غير مسلمان در احکام اوليه
«براي شناخت حکم پوشش زنان غير مسلمان و يا وادار کردن آنان به [رعايت] پوشش اسلامي، هنگام حضور در جوامع اسلامي، بايد به دو نکته اساسي زير توجه داشته باشيم:

الف) با مطالعه قرار دادهايي که پيامبر اسلام(ص) با اهل ذمه داشته است، به اين نتيجه مي‏رسيم که آنان مي‏توانند بر اساس فرهنگ خودشان رفتار کنند و هيچ الزامي نسبت به پوشش اسلامي ندارند؛ زيرا با اين که در اين قراردادها، اهداف و مواد آن به گونه‏اي روشن تنظيم شده است، در عين حال، هيچ سخني از پوشش زنان آن‏ها به ميان نيامده است.

افزون بر اين، در قراردادهاي ذمه، فقهاي شيعه، دو گونه شرط را يادآوري کرده‏اند:

يک ـ شرايطي که بايد در متن قرارداد قيد گردد، از قبيل: جزيه، احترام به قانون‏هاي اسلام، پذيرش احکام جزايي و قضايي اسلام و...؛

دو ـ شرايطي که با توافق مسلمانان و اهل ذمه بهتر است در قرارداد گنجانده شود، از قبيل: خودداري از پيشنهاد ازدواج با زنان مسلمان، خودداري از تلاش‏هاي تبليغي و... .

در هر دو بخش، اشاره‏اي به الزام زنان اهل ذمه به حجاب نيامده است. با اين که اگر از مواد اساسي بود و يا دست کم از مواردي بود که بهتر بود در قرار داد گنجانده شود، بايد جزو آن شرايط آورده مي‏شد.

ب) در شماري از روايات از پيامبر و امامان معصوم(ع) سؤال شده که نگاه کردن به سر و صورت و موهاي اهل ذمه چه حکمي‏دارد؟ از باب نمونه، در حديثي از امام علي(ع) آمده است: «لا بأس بالنظر الي رؤوس النساء من اهل الذمة؛ نگاه به سرهاي زنان اهل ذمه جايز است». در روايت ديگري امام صادق(ع) از پيامبر اسلام نقل کرده که فرمود: «لاحرمةٌ لنساء اهل الذمة ان ينظر الي شعورهن و ايديهن؛ حرام نيست که به موها و دست‏هاي زنان اهل ذمه نگاه شود».

از اين روايات به دست مي‏آيد که زنان اهل ذمه، فرهنگ پيش از اسلام را حفظ کرده بودند و به پوشش اسلامي پاي‏بند نبودند و الزامي هم براي آنان از سوي پيامبر(ص) و يا امامان معصوم(ع) همانند زنان مسلمان وجود نداشته است. پرسش مسلمانان نيز براي اين بوده که تکليف خودشان را در برخورد با آنان بفهمند.

از اين دو نکته به اين نتيجه مي‏رسيم که زنان اهل ذمه ملزم به حجاب و پوشش اسلامي نبوده‏اند. وقتي که زنان اهل ذمه ملزم نباشند، به طريق اولي، زنان ديگر کافران ملزم به پوشش اسلامي نيستند».

استاد مطهري نيز در کتاب مسئله حجاب، پس از استناد به اين دو روايت درباره زنان اهل ذمه، چنين نتيجه‏گيري مي‏کند: «در اين مسئله که نظر به زنان اهل کتاب جايز است، فقها و مجتهدين متفق مي‏باشند. الا اين که جمعي از فقها، قيدي را اضافه کرده‏اند و آن اين است که بايد به مقداري که در زمان پيغمبر اکرم(ص) بين خود اهل ذمه متداول بوده است، اکتفا کرد؛ يعني بايد ديد چه مقدار را در آن زمان‏ها نمي‏پوشانيده‏اند، نگاه کردن به همان مقدار جايز است. (آن هم بدون تلذّذ و ريبه) و اما اين اندازه که در اين زمان‏ها برهنه شده‏اند، نگاه به آن جايز نيست. ولي عقيده ديگران اين است: هر اندازه از بدن آن‏ها که معمولاً خودشان در ملأعام نمي‏پوشند، نظر به آن مانعي ندارد، هر چند در زمان پيغمبر اکرم(ص) کمتر از آن را باز مي‏گذاشتند».

«امام خميني (ره) نيز در تحريرالوسيله چنين نظر مي‏دهد: «نگاه کردن به زنان نامحرم غير مسلمان جايز است، بنابر احتياط واجب نمي‏توان به مواضعي که به طور معمولي‏پوشانند نگاه کرد، مشروط به آن‏که به قصد ريبه و تلذذ نباشد.» بنابراين، نگاه کردن به صورت و دست‏ها و موهاي زنان اهل کتاب و ديگر زن‏هاي غير مسلمان جايز است. البته اگر انسان ترسي از آن داشته باشد که با نگاه کردن به حرام بيفتد، نبايد نگاه کند. از اين فتاوا نيز مي‏فهميم که واداشتن آنان به پوشش لازم نيست.»

آشکار است وقتي وادار کردن زنان اهل ذمه به پوشش در حالي که ساکن سرزمين اسلامي هستند، ضروري و واجب نباشد، به طريق اولي، در مورد پوشش زنان جهان‏گرد، الزام و اجباري در کار نيست.

3. احکام ثانوي پوشش زنان جهان‏گرد
«از نظر حقوقي، رعايت قوانين داخلي کشور ميزبان توسط جهان‏گردان به همان اندازه ضروري است که رعايت طبيعي‏ترين و انساني‏ترين حقوق جهان‏گردان از سوي ميزبان».

وزارت امور خارجه به عنوان يکي از متوليان امر جهان‏گردي در کشور درباره پوشش زنان در ايران چنين يادآور مي‏شود: «بر اساس اعتقادات اسلامي و اجتماعي که در ايران وجود دارد، زنان بايد با پوششي مناسب و روسري در جامعه حضور داشته باشند. مردان نيز با پوششي معمول و رايج در جامعه حضور دارند».

آيت الله معرفت(ره) در مقاله‏اي با عنوان «جهان‏گردي و جلب جهان‏گردان از ديدگاه اسلام» با تأکيد بر اين مطلب که بايد درهاي کشورهاي اسلامي، بر روي بيگانگان گشوده باشد تا حقايق اسلامي را از نزديک لمس کنند و با فرهنگ و تمدن اسلامي آشنا شوند، اضافه مي‏کند:

«يک مسئله مي‏ماند که بايد با هوشياري پي‏گيري شود و آن ناسازگار بودن وضع بيگانگان با فرهنگ حاکم در جوامع اسلامي است و اين که تا چه حدي بايد ناديده گرفت و تحمل کرد تا مبادا احيانا بر فرهنگ جامعه اسلامي، اثر ناروايي بگذارد يا حرمت آن مورد هتک قرار گيرد. البته با توجه به آزادي گسترده‏اي که اسلام براي پيروان اديان که در محيط و سايه حکومت اسلامي زندگي مي‏کنند قائل شده، مي‏توان در همان محدوده، ميهمانان را نيز پذيرفت. جهان‏گردان در ملأ عام بايد تابع مقررات اسلامي باشند، همان گونه که در هر کشوري، مقررات حاکم بر شهروندان و مسافران، يکسان حاکم است... .

در مسئله حجاب، آن‏گونه که شريعت اسلامي درباره زنان مسلمان، تشديد کرده، بر زنان غير مسلمان، چه ساکن و چه وارد، تشديد نکرده و مقررات حجاب درباره همه‏يکسان نيست. البته نبايد عفت عمومي جريحه دار گردد».

نويسندگان کتاب Iran درباره پوشش زنان مي‏نويسند: «بر اساس قانون، تمام زنان نه سال به بالا بايد حجاب داشته باشند. زنان در مجامع و مکان‏هاي عمومي با دو مدل متفاوت ديده مي‏شوند: چادر، پوششي که از سر تا پا را مي‏پوشاند يا يک مقنعه (روسري ساده‏اي که روي شانه‏ها مي‏افتد) و يک مانتو (کتي بلند) و شلوار.

اين روزها، «پليس مد» (حراست) به اندازه‏اي که در ابتدا مشغول بودند، فعال نيستند و زنان خارجي مي‏توانند با پوشش عادي باشند که سرشان را بپوشانند و نيز شانه‏ها و بازوهاي‏شان و پاها و بدن‏شان را از بالا تا پايين کاملاً بپوشانند و فرم بدن‏شان را نشان ندهند. لازم نيست حتما جوراب به پا داشته باشند.

شما در خيابان‏ها مي‏توانيد افرادي را ببينيد که جلوي موهايشان معلوم است. به عبارت ديگر، اگر در خيابان اصلاً روسري نداشته باشيد، مشکل‏دار مي‏شويد، در حالي‏که روسري بدون شک شما را اذيت نمي‏کند و به علاوه شما را در مقابل جلب توجه ناخواسته حفظ مي‏کند.

اگر کسي از پاکستان يا هند به ايران برود، لباس رسمي‏خودشان (يک لباس بلند روي شلوار) کاملاً مناسب مي‏باشد.

تنها جايي‏که زنان خارجي مجبور هستند چادر سر کنند، در مکان‏هاي مقدس مانند قم و مشهد است».

نکته قابل توجه، اشاره به ضرورت پوشش کامل براي جهان‏گردان در مشاهد مشرفه است. «درباره ورود کافران به مساجد و مشاهد مشرفه، ديدگاه‏ها يکسان نيست. اگر پذيرفتيم که ورود کافران به مساجد و مشاهد مشرفه جايز است و کفر به تنهايي سبب حرام بودن ورود آنان نيست، روشن است که ورود زنان نيز جايز است؛ زيرا در اين جهت، فرقي بين زنان و مردان نيست. آيا در اين صورت، حکومت اسلامي مي‏تواند به عنوان ثانوي يا بر اساس مصلحت، براي ورود آنان به طور عموم و براي زنان به طور ويژه محدوديت‏هايي را به اجرا بگذارد. از باب نمونه، دستور دهد در صورتي زنان غير مسلمان مي‏توانند به اين مکان‏هاي مقدس وارد شوند که حجاب کامل و يا دست کم با پوشش بدن و روسري باشند.

بي‏شک، هر چند کفر را مانع از ورود کافران به مسجد ندانيم، ولي اين بدان معني نيست که در مساجد و مشاهد مشرفه، بي‏قاعده و برنامه به روي هر غير مسلماني باز باشد. مسجد، مکان عبادت، ارشاد، هدايت و تبليغ دين است. انجام هر کاري که با اين امور ناسازگار باشد، روا نيست، حتي براي مسلمانان، چه رسد به غير مسلمانان.

بر اين اساس، ورود کافران به مساجد در درجه نخست بايد انگيزه شرع‏پسند داشته باشد، مانند آشنايي با معارف اسلامي، شنيدن سخن وحي، آشنايي با آداب و رسوم عبادي مسلمانان و... يا دست کم انگيزه‏هاي عقلايي همانند مشاهده آثار و تمدن اسلامي بر جاي مانده در بناهاي مساجد.

با اين همه، حفظ شئون مسجد و مکان‏هاي مقدس نيز لازم است. به اين معني که از نظر پوشش و چگونگي رفت و آمد و نگه‏داشت ادب و احترام، رفتارها بايد به‏گونه‏اي باشد که بي‏احترامي به مسجد و حرم امامان(ع) و امام‏زادگان و هتک حرمت آن مکان‏هاي مقدس نشود که در اين صورت، بدون ترديد، جايز نيست».

اندرو برک به نکته‏هاي ظريف ديگري از موضوع حجاب اشاره مي‏کند: «اگر شما چادر را انتخاب کنيد، به وسيله زنان متجدد شهرهاي بزرگ در خطر قرار گرفتن به لقب «اُمُل» هستيد. اگر در شهرهاي کوچک باشيد، بايد پوشيده‏تر ظاهر شويد. يکي از زنان جهان‏گرد مي‏گويد که او و دوستش دو روز با چادرشان مشکل داشتند. (چادر هيچ زيپ يا دکمه‏اي ندارد و بايد آن را با دست يا دندان نگه داشت.) يک خانم تهراني به آن‏ها پيشنهاد داد که شما مي‏توانيد از مانتو استفاده کنيد. مجبور نيستيد که از چادر استفاده کنيد. يکي ديگر از زنان جهان‏گرد مي‏نويسد: ما به محض ورودمان، مانتو و روسري به قيمت 10 تا 20 دلار امريکا خريديم. دختر 18 ساله ام با يک مانتو کوتاه سفر مي‏کرد. اما براي خانمي‏در سن من (58 ساله) بهتر بود مانتوي تا روي زانو بپوشم. (اگر چه ما بلافاصله اپل‏هاي روي شانه را برداشتيم)... هر روسري را که بخواهيد، مي‏توانيد به سر کنيد. لباس‏هاي مردانه سايز بزرگ را نيز بدون دردسر مي‏توانيد استفاده کنيد. حتي لباس‏هاي خيلي کوتاه نيز شما را در موقعيت خطر قرار نمي‏دهد».

در مقاله‏اي با عنوان «نگاهي به حقوق‏گردشگران غير مسلمان در کشورهاي اسلامي» آمده است: «غيرمسلمانان در کشور و جامعه اسلامي، خواه به عنوان اقليت‏هاي مذهبي و شهروند يا به عنوان بازرگان، کاردار، سفير و جهان‏گرد، در برابر امت و جامعه اسلامي، محدوديت‏ها و وظيفه‏هايي دارند که ملزم به رعايت آن‏هايند و حق اقامت و مصونيت همه‏جانبه آنان، مشروط به نگه‏داشت اين آيين‏ها و وظيفه هاست و در صورت سرپيچي، برابر قانون مورد بازخواست قرار مي‏گيرند. از جمله اين وظايف اين است که ضمن برخورداري از آزادي در احوال شخصي و برگزاري مراسم مذهبي مانند ازدواج، طلاق، ارث، عبادت و ديگر اعمالي که در مذهب و آيين آن‏ها روا و جايز شناخته شده [است]، بايد حرمت حريم جامعه اسلامي را نگه دارند و در هيچ شرايطي مجاز نيستند کارهايي را که در آيين آن‏ها، جايز، ولي در شريعت اسلام، ممنوع و حرام است، آشکارا انجام دهند و در صورت تظاهر به اين‏گونه رفتارهاي ناهنجار اجتماعي، برابر قانون با آن‏ها برخورد خواهد شد.

بر مسئولان نظام اسلامي است که با دقت و خردورزي کامل،آن‏چه را که به صلاح و سود جامعه و امت اسلامي است، بدون اين‏که در حق غير مسلمانان ظلم و اجحاف باشد، در متن قانون و قرارداد، قيد و شرط کنند که بي‏گمان به حکم لزوم وفاي به شرط، نگه‏داشت آن مواد، لازم و سرپيچي از آن‏ها ممنوع خواهد بود».

به طور کلي، «هر جهان‏گرد براي اعمال اختيار و مطالبه حق خود که در قوانين و مقررات مختلف پيش‏بيني شده و يا مطابق عرف و عادت مسلّم هر جامعه مدني شناخته شده است، متقابلاً تکاليفي بر عهده دارد که بايد بدان عمل کند. برخي از اين تکاليف عبارتند از: مراعات قوانين و نظامات کشور ميزبان، احترام به فرهنگ و آداب و رسوم کشور ميزبان».

بنابراين، از آن‏جا که رعايت حجاب و پوشش مناسب، بخشي از قانون، فرهنگ و ادب کشور اسلامي ايران است، احترام به آن براي بانوان جهان‏گرد نيز لازم است. در مقابل، کشور ميزبان نيز وظيفه دارد حقوق غير مسلمان را محترم بشمارد و از جمله اينکه: «غيرمسلماناني که به کشور اسلامي مي‏آيند، از آزادي در انجام وظايف مذهبي و نيز برگزاري مراسم ملي و ديني برخوردارند. آن‏ها مي‏توانند در معابد و مراکز مذهبي خود که وجود و بقاي آن‏ها از نظر قانون رسميت دارد، حضور يابند و به شرط حفظ حرمت حريم جامعه اسلامي، فرايض و مراسم مذهبي خود را آزادانه انجام دهند. هم‏چنين در انجام احکام و اعمال شخصي برابر آييني که دارند، آزادند مثلاً در نوشيدن شراب، خوردن گوشت خوک و... به شرط اين‏که پنهاني و در محيط‏هاي بسته ويژه خودشان باشد و اما اگر آشکارا به اين‏گونه رفتارهاي ناهنجار دست زدند و در جامعه و حضور مردم مسلمان انجام دادند، برابر مقررات اسلامي با آن‏ها برخورد مي‏شود.»

در سوگندنامه جهان‏گردان نيز به عنوان يکي از تعهدات آنان آمده است که: «حرمت همه فرهنگ‏ها و آداب و رسوم مردماني را که با آن‏ها روبه‏رو مي‏شوم، نگه دارم.»

«اگر سيستم جهان‏گردي را متشکل از جهان‏گردان و آداب و سنت‏ها و رفتارها و کنش‏هاي آنان بدانيم، اين سيستم قادر است بر محيط خود که کشور ميزبان است، اثر گذارد و در آن تغييراتي به وجود آورد و بر اساس رابطه تعاملي، محيط نيز قادر است اين مجموعه را تحت تأثير قرار دهد و آن را دگرگون سازد. نظر گروهي از مخالفان جهان‏گردي، بر آن است که ورود جهان‏گردان به کشورمان، موجب مي‏شود آنان با فرهنگ و آداب خاص خود، فرهنگ ما را تغيير دهند و آن را به سمت و سويي که مصلحت نيست، بکشانند. اين تفکر مبتني بر اين پيش فرض است که آنان اثرگذار و غالبند و ما اثر پذير و منفعل. از آن جا که چنين پيش فرضي نمي‏تواند صحيح باشد، ادعاي اين گروه، چندان منطقي به نظر نمي‏آيد.... در مقابله و مواجهه فرهنگي، فرهنگ و آداب و رسومي غلبه مي‏کند که غني‏تر، جذاب‏تر، مستحکم‏تر و استوارتر باشد و اگر ما مدعي چنين فرهنگي هستيم که واقعا چنين است، نبايد از آمدن جهان‏گردان، هراسي به خود راه دهيم.

فرهنگ قومي و توانا، فرهنگي است که در آن، اکثر قريب به اتفاق اعضا، ارزش‏هاي خاص مورد نظر را بپذيرند و بدان باور قلبي داشته باشند. اين باور مي‏بايست در عمل و رفتار آنان منعکس شود و از عمل به ارزش‏هاي فرهنگي، خرسند و از عمل نکردن به آن‏ها نگران و محزون باشند و احساس گناه کنند... فرهنگ قوي، تازه واردان را خيلي زود جذب مي‏کند و آن‏ها را هم‏رنگ جماعت مي‏سازد. در چنين فرهنگي، جامعه‏پذيري به سرعت رخ مي‏دهد. فرهنگ قوي به اندازه‏اي جذاب و دل‏رباست که الگوي رفتاري عام و خاص شده، نوعي وحدت و يگانگي در جامعه مي‏آفريند. فرهنگ قوي، فرهنگ‏هاي ضعيف را در خود حل مي‏کند».

از آن‏جا که حجاب و پوشش اسلامي، يکي از نمادهاي فرهنگ ديني ماست، اگر زنان مسلمان جامعه ميزبان به زيبايي و با علاقه‏مندي، حجاب خود را رعايت کنند، بدون نياز به وضع قوانيني ويژه براي الزام به داشتن پوشش خاص، جهان‏گردان نيز به اختيار، خود را به رعايت حجاب ملزم مي‏سازند. بي‏شک، فقه پوياي شيعه به چنين نکته ظريفي بي‏توجه نبوده است.

نتيجه‏گيري
به هر حال، آن‏چه را به عنوان نتيجه بحث مي‏توان ياد کرد، چنين است:

1. در پاسخ به پرسش اول نوشتار مي‏توان گفت که در فقه اسلامي، ضرورتي در داشتن پوشش ويژه‏اي براي بانوان جهان‏گردان غيرمسلمان نيست.

2. در پاسخ به پرسش دوم بايد گفت تا زمان نگارش اين پژوهش، بر اساس قوانين مدني، بانواني که از خارج وارد کشور مي‏شوند، از نظر پوشش در مجامع عمومي بايد حداقل عرف جامعه را رعايت کنند.

به اين ترتيب، حضور زنان جهان‏گرد، نه تنها تهديدي براي جوانان و بانوان جامعه اسلامي نيست، بلکه باتوجه به آن‏چه گفته آمد، حتي مي‏تواند فرصت مناسبي را نيز براي انتقال ارزش‏هاي فرهنگي فراهم آورد و اميد که چنين باشد.

منابع
1. الواني، سيد مهدي، «جهان‏گردي، اثرپذيري يا اثرگذاري فرهنگي»، مجموعه مقالات نخستين همايش جهان‏گردي و جمهوري اسلامي ايران، سازمان منطقه آزاد کيش، 1377.

2. الواني، سيد مهدي و شاهرخ زهره دهدشتي، اصول و مباني جهان‏گردي، معاونت اقتصادي و برنامه ريزي بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامي، 1373.

3. حسيني، سيد احمد، «نگاهي به حقوق گردشگران غيرمسلمان در کشورهاي اسلامي»، مجموعه مقالات نخستين همايش جهان‏گردي و جمهوري اسلامي ايران، سازمان منطقه آزاد کيش، 1377.

4. کرمي فريدني، علي، پرتوي از پيام پيامبر (برگردان نهج الفصاحه)، چاپ چهارم، حلم، 1385.

5. محقق داماد، سيد مصطفي، «حقوق جهان‏گرد و سير تحولات تاريخي آن»، مجموعه مقالات، سازمان منطقه آزاد کيش، 1377.

6. مطهري، مرتضي، مسئله حجاب (مجموعه آثار جلد اول)، تهران، صدرا.

7. معرفت، هادي، «جهان‏گردي و جلب توجه از ديدگاه اسلام»، مجموعه مقالات، سازمان منطقه آزاد کيش، 1377.

8. يزدان پناه، محمد رضا، «متن سخنراني در منطقه آزاد کيش»، مجموعه مقالات، سازمان منطقه آزاد کيش، 1377.

9. Burke, Andrew and marke Elioote, Iran, naseeme Danesh, 4002.

10. www.balagh.net/persian/fegh/magalat/honar/.

11. www.chn.ir/news.

12. www.iranjewish.com/Essay/hejab.htm.

13. www.sharghian.com/magazine/archive.

14. www.mfa.gov.ir.

15. www.qomieis.com/farsi/shobehat.

پيام زن