تحقیق و پژوهشی در باب حجاب اسلامی و بررسی فواید آن و نقد بد حجابی و آفت
های آن در اجتماع
عنوان مقاله : خودسازي و اهلسازي در پرتو عفاف و حجاب از منظر قرآن و کلام
شهيدان
اي پيامبر! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که جلبابهاي
خود (روسريهاي بلند) را بر خويش فروافکنند. اين کار براي اينکه
شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند، بهتر است و خدا آمرزنده و
مهربان است.
پوشش کامل زن، نشانه حيا و ايمان اوست. قرآن نيز با همين انگيزه و
هدف، پوشيدن جلباب را به زنان توصيه ميکند و رعايت آن را برخاسته
از پاکدامني و عفت ميداند؛ زيرا پوشاندن تمام بدن به شناساندن
چنين زناني به عنوان اهل حجاب و عفت و صلاح و پرهيزکاري کمک ميکند.
در نتيجه، وقتي با اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نميشوند و
اهل فسق و فجور مزاحم آنان نميشوند.
زمان و موقعيت اجتماعي نزول آيه نيز همين معنا را تأييد ميکند؛
زيرا در دوران جاهليت و سالهاي نخستين بعثت، کنيزان و زنان اهل
کتاب، بدون پوشاندن سر و گردن از منزل بيرون ميرفتند و برخي از
افراد هرزه و بيبندوبار، مزاحم آنها ميشدند. اگر زناني که تازه
مسلمان شده بودند، با همان رسم و بدون رعايت پوشش کامل رفت و آمد
ميکردند، چه بسا از شر مزاحمان فاسد احساس امنيت نميکردند. ازاين
رو، خداوند دستور ميدهد زنان مؤمن به طور کامل حجاب را رعايت کنند
تا در جامعه به عنوان زن مؤمن پاکدامن شناخته شوند و همانند زنان
بيعفاف اهل کتاب و کنيزان بيتعهد، مورد آزار و نگاههاي خائنانه
مردان بيگانه قرار نگيرند و بهانهاي به دست مزاحمان اهل فسق ندهند.
حجاب کامل، تأمين کننده امنيت و آسايش رواني زن و گوياي اين پيام
است که چنين زني هيچگاه نبايد توهين و مزاحمت ببيند. اين زني است
که حجاب به طور طبيعي او را حفظ ميکند و شايسته در امان بودن است.
پوشش اسلامي، زن را در سنگري نفوذناپذير و دور از تيررس نگاه و هوس
بيگانگان قرار ميدهد و از تشويش و نگراني نگه ميدارد. رهبر
فرزانه انقلاب، حضرت آيتاللّه خامنهاي در اينباره ميگويد:
پايبندي بانوان به حجاب، آنان را در رسيدن به مدارج عالي معنوي
کمک ميکند و از سقوط به پرتگاههايي که در سر راه آنان قرار دارد،
مانع ميشود. هيچ بحثي درباره پوشش زن، نبايد متأثر از هجوم
تبليغاتي غرب باشد. البته حجاب زنان به چادر منحصر نميشود، ولي
چادر بهترين نوع حجاب و نشانه ملي ماست و هيچ منافاتي با فعاليتهاي
زنان مسلمان در مسائل اجتماعي و فرهنگي ندارد.
در اين آيه جلباب به فتح و کسر جيم، وسيله پوشش معرفي شده است و آن،
لباس بلند مثل چادر و يا روسري بزرگ (چارقد) است که بخشهاي عمده
بدن، سر و گردن و سينه را ميپوشاند و بيشتر در بيرون از منزل
استفاده ميشود. بنابراين آيه، زنان بايد جلباب را طوري به خود
بگيرند که موي سر، زير گلو و سينههايشان را بپوشاند تا در انظار
نامحرمان پيدا نباشد که همگان و البته افراد شهوتران بيماردل و
هرزه، آنان را به حيا و عفت بشناسند و جرئت بياحترامي و تعرض به
آنان را به خود ندهند.
پيام متن:
1. پوشش زنان، محافظي در برابر نگاه ناپاکان و هرزگان؛
اي کساني که ايمان آوردهايد! بايد بردگان شما و آنها که هنوز به
حد بلوغ نرسيدهاند، در سه وقت از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز
صبح، هنگام ظهر که لباس از تن بيرون ميکنيد و بعد از نماز عشاء.
اين سه وقت، وقت خلوت شماست. در غير اين سه هنگام، بر شما و آنها
باکي نيست که آنان در کنار شما باشند و گرد هم رفت و آمد کنيد.
خداوند، آيات را اينچنين براي شما بيان ميکند و خداوند دانا و
حکيم است.
قرآن مجيد در آيههاي پيشين، شرايط ورود به خانه همديگر و ضرورت
اجازه خواستن از صاحبخانه را بيان کرده است. حال ميفرمايد بردگان
و فرزندان کوچک خود را که به حد بلوغ نرسيدهاند، ياد بدهيد تا
هنگامي که به جايگاه و حريم خصوصي شما وارد ميشوند، در سه وقت
اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح، وقتي که با لباس خواب از بستر برميخيزيد؛
هنگام ظهر، وقتي که استراحت ميکنيد و لباس معمولي خود را درميآوريد
و پس از نماز عشاء، وقتي که به بستر ميرويد. بنابراين:
1. مردان و زنان مسلمان بايد محل استراحت خود را از محل استراحت
فرزندان خود جدا کنند.
2. خدمتگزاران و کودکان خود را به اجازه گرفتن در وقتهاي سهگانه
مقيد کنند؛ بدين جهت که اين سه وقت، حريم خصوصي زندگي انسانهاست و
نبايد کسي در آنها دخالت کند.
از ديدگاه علم روانشناسي، اين حقيقت ثابت شده است که صحنههاي
تحريکآميز جنسي، بر نوجوانان و کودکان تأثير ويرانگري دارد و تا
پايان زندگي با آنان ميماند و آنها را دچار عقدههاي رواني و
انحرافات جنسي ميسازد. قرآن براي رعايت بهداشت رواني جامعه، حفظ
سلامتي روح و اعصاب نونهالان و براي پيشگيري از آفتهاي رواني،
رهنمودهاي ارزشمندي ارائه کرده است.
پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله اين موضوع را بسيار حساس دانسته و
فرموده است: «مبادا در حالي که کودکي در گهواره به شما مينگرد، با
همسر خود آميزش کنيد».
پيام متن:
1. اجازه خواستن فرزندان براي ورود به اتاق والدين؛
2. دقت و توجه والدين در پوشيدگي.
هشدار به فرزندان آدم عليهالسلام از خطر شيطان
يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّکُمُ الشَّيْطانُ کَما أَخْرَجَ
أَبَوَيْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما
لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراکُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ
حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ
لِلَّذينَ لايُوءْمِنُونَ. (اعراف: 27)
اي فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد؛ چنان که پدر و مادر شما را
از بهشت بيرون کرد، لباسشان را از تنشان بيرون آورد تا عورتشان
را به آنان نشان دهد. همانا او و همکارانش شما را ميبينند، از
جايي که شما آنها را نميبينيد. همانا ما شيطانها را سرپرست کساني
قرار داديم که ايمان نميآورند.
اگر چه اين آيه با خطاب به بنيآدم شروع شد، بر حسب معنا ادامه آيه
پيش است که در آن خداوند فرمود:
اي فرزندان آدم! ما بر شما لباسي فرو فرستاديم که عورتهاي شما را
ميپوشاند و نيز پوششي زيبا نازل کرديم و لباس تقوا بهتر است که آن
از نشانههاي خداست، شايد ايشان متذکر شوند. (اعراف: 26)
در حقيقت، مفهوم آيه چنين است: اي فرزندان آدم بدانيد که براي شما
معايب و نواقص باطني است که آشکار شدن آنها باعث رسوايي شماست،
همچون عورت ظاهري که آشکار شدنش باعث رسوايي و ننگ است و جز تقوا،
چيزي آنها را نميپوشاند. خداوند براي پوشاندن آنها، شما را به
وسيله فطرت و پيامبران، به لباس تقوا راهنمايي کرد تا با آن، زشتيهاي
باطني خود را بپوشانيد و مانع پديدار شدن آنها شويد. زنهار که
شيطان فريبتان ندهد و جامه فطري تقوا را که خدا بر شما پوشانده از
تنتان بيرون نکند، همانطور که از تن پدر و مادرتان (آدم و حوا)
بيرون کرد و عورتهاي مخفي آنها را بدانان نماياند.
جمله «او و همکارانش شما را ميبينند از جايي که شما آنها را
نميبينيد»، در واقع اخطاري براي تمام فرزندان آدم و تأکيد بر دوري
از فريب شيطان است و ميفهماند که راه نجات از فتنههاي ابليس،
بسيار باريک است؛ زيرا وي طوري به انسان نزديک ميشود و او را
ميفريبد که فريب خورده، نميفهمد.
جمله پاياني آيه پيش، يعني «انّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ اَولِياءَ
لِلّذينَ لا يُؤْمِنوُن»، پاسخ اين پرسش است که خداوند دادگر و
مهربان، چرا دشمني قدرتمند را بر انسان مسلط ساخته است، در حالي
که هيچگونه موازنهاي ميان توانايي انسانها و قدرت او نيست. هرجا
که بخواهد ميرود، بدون اينکه کسي حضورش را احساس کند؟ و پاسخ اين
آيه اين است که شيطانها را سرپرست و ولي افراد بيايمان قرار
داديم، يعني امکان ورود شيطان به قلب و حکومتش بر اعضا، به دست خود
انسانهاست. شيطان فقط وارد روح و قلب افراد بيايمان ميشود.
بنابراين، براي او در وجود بندگان خالص خدا و مؤمنان، جايي نيست.
پيام متن:
1. لباس تقوا، پوشاننده زشتيهاي باطني.
2. شيطان در خانه دل افراد بيايمان نفوذ ميکند، نه مؤمنان و
بندگان خالص.
مسئوليت در برابر خانواده
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْليکُمْ
نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِکَةٌ
غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ
ما يُوءْمَرُونَ. (تحريم: 6)
اي کساني که ايمان آوردهايد، خود و خانوادهتان را از آتشي که
هيزم آن مردم و سنگ است، نگه داريد. فرشتگاني درشت گفتار و سختگير
بر آن آتش گماشته شدهاند. هرچه خدا فرمانشان دهد، نافرماني
نميکنند و به آنچه دستور يافتهاند، عمل ميکنند.
مهمترين وظيفه و بزرگترين مسئوليت انسان، خودسازي و اصلاح نفس
است. تا انسان آنگونه که شايسته خلقت اوست، در تربيت خويش نکوشد،
نميتواند ديگران را به درستي تربيت کند. بنابر سيره تربيتي اسلام
نيز مصلحان بايد پاک و رستگار باشند. به همين دليل، اين آيه شريفه،
نخست خودسازي و سپس اهل سازي را مطرح ميکند. دقت در روش تبليغي
پيامبر اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم نيز ما را به اين حقيقت
رهنمون ميکند که بايد ابتدا اصلاح را از خود شروع کرد و سپس به
اصلاح خانواده و پس از آن، اقوام و عشيره و آنگاه جامعه همت
گمارد.
نگهداشتن خود و خانواده، به فرمايش امام صادق عليهالسلام به اين
معناست که آنها را امر به معروف و نهي از منکر کند.
تهاجم فرهنگي بر ضد باورهاي ديني و اسلامي انکارناپذير است. به نظر
ميرسد يکي از بهترين راههاي مقابله با تهاجم فرهنگي استکبار،
توجيه خانوادههاست تا مراقب خانواده باشند و محيط خانواده را به
تربيتکدهاي اسلامي تبديل کنند. اگر خانواده که مهمترين هسته
اجتماع است، اصلاح شود، تمام جامعه اصلاح خواهد شد و برعکس، اگر
خانوادهها صالح نباشند، جامعه پاک و سالم نيز نخواهيم داشت. توجه
به آموزههاي ديني موجود درباره عفاف و حجاب فرزندان، براي واکسينه
کردن آنها جايگاه ويژهاي دارد و نميتوان به سادگي از کنار آنها
گذشت.
پيام متن:
1. در اسلام، خودسازي در کنار اهلسازي اهميت دارد؛
2. توجه به حجاب و عفاف فرزندان بسيار سفارش شده است.
الگوهاي مثبت و منفي در قرآن
خدا براي کافران، زن نوح و زن لوط را مثال زد که هر دو در نکاح دو
تن از بندگان صالح ما بودند و به آن دو نفاق و خيانت ورزيدند.
ارتباط با اين دو (پيامبر) سودي به حالشان (در برابر عذاب الهي)
نداشت و گفته شد با ديگران به آتش درآييد و خدا براي کساني که
ايمان آوردهاند، زن فرعون را مثل ميزند.
آنگاه که گفت: پروردگارا، براي من در بهشت نزد خود خانهاي بنا کن
و مرا از فرعون و عملش نجات ده و مرا از مردم ستمکار برهان و مريم،
دختر عمران را که دامان خويش را از آلودگي نگهداشت و ما از روح
خود در آن دميديم و او کلمات پروردگار خود و کتابهايش را تصديق
کرده است و از فرمانبرداران بود. (تحريم: 10 ـ 12)
قرآن کريم پس از بيان ماجراي همسران دو پيامبر و توصيه مؤمنان به
مراقبت از خود و خانواده و نيز پس از دستور به شدت عمل با کافران و
منافقان که از افشاي اسرار دروني خانه پيامبر و بُروز مشاجره در
ميان همسران پيامبر خوشحال شده بودند، به منظور هشدار به دو همسر
پيامبر صلياللهعليهوآله جريان دو تن از همسران پيامبران پيشين،
يعني زن حضرت نوح عليهالسلام و زن حضرت لوط عليهالسلام را به
عنوان الگوي کافران مطرح ميکند و ميفرمايد: آن دو به خاطر خيانت
به همسرانشان جهنمي شدند و نسبت آنها با پيامبران، نتوانست
نجاتشان بخشد و به آنان گفته شد: همراه ديگر جهنميان بدون هيچ
امتياز و تفاوتي وارد جهنم شويد.
اين خود، درسي است براي همگان که فقط صفات انساني و ايمان و عمل
خالص ملاک است و نسبت داشتن با بزرگان و اصل و نسب و موقعيت
اجتماعي و سمت و عنوان، در صورت سرپيچي از دستورهاي الهي و عمل به
گناه، بيارزش است و بر کمال آدمي تأثيري ندارد.
از سوي ديگر، آسيه همسر فرعون، به عنوان الگو معرفي ميشود. او
همسر يکي از جبارترين چهرههاي تاريخ بود و در عين حال، مرفهترين
زندگي را داشت و از همه امکانات مادي بهرهمند بود، ولي به همه
اينها پشت کرد و با زبان و عمل، قرب پروردگار را طلبيد تا اينکه در
اين راه به شهادت رسيد. او ميتواند در هر دورهاي، بهترين الگو و
بهترين منادي آزادي واقعي زن از بند انواع اسارتها باشد.
همچنين، حضرت مريم جايگاه ويژهاي را در قرآن کريم به خود اختصاص
داده است. او تنها زني است که نام او دوازده بار مستقل و 22 بار به
عنوان مادر حضرت عيسي عليهالسلام ، در قرآن آمده است. در اين آيه،
حضرت مريم عليهاالسلام به خاطر عفت، ايمان، اطاعت و تواضعش در
برابر خداوند، تمجيد شده است.
پيام متن:
1. تنها وسيله نجات آدمي، تقوا و عمل صالح است، نه موقعيت اجتماعي،
اصل و نسب و عنوان.
2. معرفي الگوهاي برجسته قرآني، از جمله حضرت آسيه و حضرت مريم
عليهماالسلام .
توصيه به حجاب از نگاه شهيدان
«و تو اي خواهر دينيام، چادر سياهي که تو را احاطه کرده است، از
خون سرخ من کوبندهتر است».
شهيد عبداللّه محمودي
«حجاب تو سنگر توست. تو از داخل حجاب، دشمن را ميبيني و دشمن تو
را نميبيند».
سردار شهيد رحيم آنجفي
«حفظ حجاب، همچون جهاد در راه خداست».شهيد محمدکريم غفراني
«از تمامي خواهرانم ميخواهم که حجاب، اين لباس رزم را حافظ
باشند».
شهيد سيدمحمدتقي ميرغفوريان
«خواهرم! همچون زينب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن».
شهيد محمدجواد نوبختي
«يک دختر نجيب، بايد باحجاب باشد».
شهيد صادق مهديپور
«تو اي خواهرم، حجاب تو کوبندهتر از خون سرخ من است».
شهيد ابوالفضل سنگتراشان
«شما خواهرانم و مادرانم، حجاب شما جامعه را از فساد به سوي معنويت
و صفا ميکشاند».
شهيد علي رضائيان
«مادرم، من با حجاب و عزتنفس و فداکاري شما رشد پيدا کردم».
شهيد غلامرضا عسگري
«اي خواهرم، قبل از هر چيز، استعمار از سياهي چادر تو ميترسد تا
سرخي خون من».
شهيد محسن جعفرزاده
«خواهران ما در حالي که چادر خود را محکم برگرفتهاند و خود را
همچون فاطمه و زينب عليهماالسلام حفظ ميکنند، هدفدار در جامعه
حاضر شدهاند».