تحقیق و پژوهشی در باب حجاب اسلامی و بررسی فواید آن و نقد بد حجابی و آفت
های آن در اجتماع
عنوان مقاله :
عفتورزى، محافظت از حريم خانواده
راه تحصيل عفت و حفظ پاكدامنى براى جوان، در اوج قدرت جنسى، چيست؟
اسلام به عنوان آيينى جاودانه و آسمانى كه حاوى دستوراتى سعادتبخش
براى بشر است، نهاد خانواده را به عنوان كانونى مقدس، پايدار،
عاطفى و پاك، ترسيم كرده است تا ميهمانى كه به عنوان همسر، وارد
عرصه زندگى مىشود، با آرامش، عزت، محبت و شادمانى، يك مجموعه رو
به گسترش را اداره كند. قرآن مجيد به پدران و مادران مسلمان دستور
مىدهد تا فرزندانشان را كه هنوز از نعمت تأهل برخوردار نشدهاند،
به اين امر مقدس تشويق كرده، زمينههاى زندگى سالم و حيات طيبه را
براى آنان فراهم سازند و اگر شرايط ازدواج براى كسى وجود نداشته
باشد، اسلام راهكار بسيار ارزشمندى را معرفى مىكند؛ راهكارى كه هم
اجرايى است و براى تحقق آن مانعى وجود ندارد و هم پشتوانه بزرگى
براى ورود به عرصه حيات اجتماعى در آينده است و آرامش را براى
اعضاى خانواده، مهيا مىسازد. اين راهكار مهم، عفتورزى است.
عفت ورزيدن براى يك انسان، ضرورت يك زندگى سالم، بانشاط و آرام است؛
ضرورتى كه تنها در سايه دين به دست مىآيد و در سايه خردمندى، رشد
و كمال مىيابد. انسان امروز، نيازمند اين آموزههاست و پشت كردن
به آنها، موجب سستى پيوند خانوادگى، نفوذ و حضور ديگران در عرصه
زندگى، اختلاف، عدم اعتماد به يكديگر، بيمارىهاى روحى - روانى،
وسواس، سوءظن و ... خواهد شد.
لازم به يادآورى است كه عفت و حجاب، دو مقوله جداگانهاند. در عفت
ورزيدن، هم رعايت پوشش ظاهرى خواهد شد و هم مراقبت از امور معنوى و
روحى و اين، موضوعى است كه هم كسانى كه رعايت پوشش دينى را مىكنند،
بدان نيازمندند و هم آنان كه كمى در پوشش خويش، سهلانگارى مىكنند.
1. عفت دل
يكى از موارد بسيار مهمى كه پيوند خانوادگى را پايدار مىسازد،
رعايت عفت دل است. خانهاى كه تار و پود آن از عشق و محبت ساخته
نشود، خانهاى پايدار در برابر طوفانهاى سهمگين و لرزشهاى فراوان
نيست. خانهاى كه در آن، افراد فراوانى حضور يابند و معشوق يا عاشق
احساس نكند كه آن خانه براى سكونت وى آماده است، ثبات نخواهد داشت.
همسر، بايد حريم دل را تنها براى همسرش بگشايد و غير از او، به هيچ
شخص نامحرمى اجازه ورود ندهد؛ چه رسد به سكونت در آن. كسانى كه قبل
از ازدواج، اين حريم را مىشكنند و با ديگران رابطهاى دوستانه و
محبتآميز برقرار مىكنند، پايههاى زندگى آينده را لرزان مىسازند.
شايد زندگى بشر صنعتى را اينگونه ترسيم كردهاند و طراحان ناصالح
جامعه انسانى كه حضور بىپرواى زن و مرد را در كنار هم و با برخى
بىبندوبارىها و عدم رعايت حريمها، رشد و ترقى بشر تلقى كردهاند
و انسان را در برآورده كردن غرايز جنسى آزاد گذاشتهاند، امروز،
نتيجه آن راهكار را در عدم ازدواج جوانان و فراوانى گسست و طلاق
خانوادهها - ديده باشند.
مرد شايسته، عرصه دل را در اختيار زن شايسته قرار مىدهد و جز او
را به اين حرم راه نمىدهد و فضاى انديشه و دل را معطر به صفاى او
مىكند؛ زن شايسته نيز چنين مىكند و اگر چنين شد، خداوند، از فضل
خويش، آنان را بىنياز خواهد كرد و اين وعده خدا، حتمى است كه
فرمود: زنان پاك، براى مردان پاك هستند».1
2. عفت نگاه
قرآن مجيد به دين باوران دستور مىدهد كه چشمان خويش را بىپروا بر
هر كس نگشايند. «به چشمانت بياموز كه هر كس، ارزش ديدن ندارد»؛
زيرا چشم انسان، عرصه واردات دل و فكر او را فراهم مىسازد.
نگاه به نامحرم كه زمينه فساد را فراهم مىكند، حرام شمرده شده است؛
چه تصوير باشد و چه فردى در كنار انسان و عجيب است كه انسانها را
مىتوان از روى چشمهاى عفيف و غيرعفيف، شناخت. چشمان عفيف،
ارزشمندند و چشم دريده، ادب نگاه نمىدارد.
انسان موفق، بر هر آنچه مىرسد، بىپروا، چشم نمىگشايد و نگاه
خويش را محدود مىسازد. اگر كسى عفتِ نگاه نداشته باشد، چه بسا كه
به بىعفتى در عرصههاى ديگر دچار شود. اين عفت، خاص مردان نيست؛
بلكه زن هم بايد عفت را رعايت كند. گر چه بيمارى چشمچرانى، در
مردان بيشتر شيوع دارد و مردان، با چشمانشان به دام مىافتند و
زنان، با گوشهايشان.
3. عفت كلام
عفت نگاه، پرهيز از نگاههاى آلوده است كه نتيجه اين پرهيز، پاكى
دل و انديشه، از واردات ناشايست است؛ ولى عفت كلام، پاك ساختن عرصه
صادرات دل است. آنان كه بىمحابا از هر چه بخواهند، سخن مىگويند،
هر واژهاى را بر زبان مىآورند و در پردازش كلمات خويش، محاسبه
دقيقى ندارند، نه ارزش خويش را حرمت مىنهند و نه ارزش مخاطب را.
بسيارى از افراد، نمىتوانند برخى از واژههاى ناشايست شنيده شده
را بيان كنند و با نگفتن آن، شادمانترند كه اين، از سلامت روح و
بهداشت روانشان حكايت دارد و در مقابل، كسانى يافت مىشوند كه
بسيار مشتاقند تا هر واژگانى را به كار گيرند و از هر موضوعى - حتى
ناشايست - سخن گويند كه اين، نشان از عدم تربيت درست دارد.
انسان مؤمن، حق ندارد ديگران را مسخره كند؛ لقب زشت دهد؛ تهمت
ناروا زند؛ افترا بندد؛ صداى خويش را بىاندازه بلند كند و يا از
واژگان ناشايست، استفاده كند. چنين انسانى، از عرصه دين، فرو مىافتد
و به خشم الهى، دچار مىشود.
4. عفت دامن
يكى از مؤلفههاى مهم عفت، عفت دامن است. پاكدامنى، از نوجوانى و
جوانى سرچشمه مىگيرد و در دوران ميانسالى و كهنسالى، ثمرهاش به
بار مىنشيند. بدترين خيانتها، خيانت در اين عرصه است و غريزه
جنسى، اگر درست در اختيار قرار نگيرد، انسان را به ورطههاى خطر مىكشاند.
در قرآن آمده است: «به زنا، نزديك نشويد»؛2 نه اين كه زنا نكنيد؛
يعنى حتى بايد از لغزشگاههاى اين خطر مهلك، پرهيز كرد.
قرآن مجيد براى جلوگيرى از خطر فساد جنسى، راهكارهاى زير را ارائه
كرده است:
الف) تربيت جنسى از دوران كودكى و رعايت دستورات اخلاقى خانوادگى و
زناشويى، از آغاز تولد كودك تا بلوغ.
ب) رعايت حريم ميان نامحرمان و پوشش مناسب.
ج) عدم اختلاط نامحرمان در هر محيطى.
د) مراقبت از لغزشگاههايى كه انسان را به عرصه بىعفتى مىكشاند.
ه) محدود كردن بعد عاطفه در خانواده و عدم دلبستگى به نامحرم در
جامعه.
5. عفت شكم
يكى از عوامل بدبختى انسانها، بىپروايى در خوراك است؛ يعنى اين
كه انسان هر چه بيابد، بخورد و از هر راهى، كسب ثروت كند. غذاى
حرام موجب شد كه مسلماننمايان، در كربلا، در مقابل فرزند رسول خدا
صلىاللّهعليهوآله صفآرايى و به كشتن او افتخار كنند. امام حسين
عليهالسلام فرمود: «اگر نبود طعامهاى حرامى كه شكمهايتان پر از
آن گشته است، چنين بىپروا، در قتل من تلاش نمىكرديد».
اگر نفس انسانى را در دو بعد مادى و ملكوتى ترسيم كنيم، تلاش
افرادى كه فقط براى پروار جسم مىكوشند، فربهسازى نفس مادى را در
پى دارد. آنان، همه همتشان اين است كه چه بكنند، تا بيشتر ثروت
اندوزند و شعله شكم افروزند و جسم خويش را در ناز نگهدارند. به قول
استاد علامه حسنزاده آملى: «آنجا كه شكم داير است، دل باير است».
امام على عليهالسلام فرمود: «من كه امير بر شمايم، به قرصى نان جو
بسنده مىكنم و بدا به حال كسى كه به خاطر شكم به دوزخ در افتد».
عفت شكم نيز در عفت دل، تأثير فراوانى دارد. طعام آلوده، جسم را مىآزارد
و طعام ناپاك، روح را. غذاى حرام، روح را از پرواز باز مىدارد و
حريم زندگى را بر خطرها مىگشايد؛ پس بايد در غذايى كه مىخوريم،
دقت كنيم.
جامعه امروز، هم در سن ازدواج، هم در نوع زندگى اجتماعى و تحصيلى،
هم در بافت خانوادگى و هم در زمينه فراوانى زمينههاى گناه، با
جامعه ديروز، متفاوت است. نوجوان ديروز، مىتوانست بدون شغل و
تحصيلات عالى، ازدواج كند و در كنار خانواده خويش، روزگار بگذراند.
ديروز، زمينههاى آلودگى صوتى و تصويرى و... آن قدر فراوان نبود؛
شرايط دورى از خانواده و اختلاط ميان دو جنس، اين قدر شايع و
دسترسى به نامحرم، بدين صورت آسان نبود.
دوست عزيز! انسان شايسته، در هر عصر و زمينه، بايد در مقابل
آسيبها و خطرها، قد برافرازد و ناملايمات را هموار سازد. راهكار
عفت براى جامعه امروز، ديروز و فردا، كارگشاست.
پرهيز از گشادهدستى در چشم دوختن، اجتناب از سخن ناروا گفتن يا
شنيدن، دورى از اختلاط بىجا و بىمورد، خوددارى از خودنمايى و
بدننمايى، مواظبت از جسم، روزهدارى براى تقويت اراده و كنترل نفس
و تربيت جنسى صحيح، راهكارىهايى هستند كه غفلت از آنها، در همه
زمانها، انسان را به سقوط مىكشاند.
راهكار اصلى، پرهيز از شيطان و تلاش دائمى در بندگى خداست كه اين،
صراط مستقيم سعادت و نجات است؛ «الا تعبدوا الشيطان و ان اعبدونى
هذا صراط المستقيم».3