تحلیل و
بررسی مسائل مربوط به ازدواج و خانواده
عنوان مقاله :
موارد همتايي و تناسب دختر و پسر
مردي ازپيامبر اسلام (ص) پرسيد : " با چه كسي ازدواج كنيم ؟ "ايشان
فرمودند :
" الاكفا ء"
او پرسيد :" كفوها چه كساني هستند؟ " حضرت فرمود:
"المومنون بعضهم اكفاء بعض "
مومنان ، كفو و هم شأن هم هستند.
1-
همتايي ديني و ايمانيزن متدين و پايبند به قوانين و اصول و فروع
اسلام ، بايد با انساني مانند خود ازدواج كند. البته تناسب صد در
صد امكان ندارد، اما هرچه به هم نزديك تر باشند و فاصله كمترباشد ،
بهتراست .
مي بينيم كه پيامبر اكرم ، معيار و زير بناي اصلي هم كفوي را "
ايمان " بيان فرمودند. انسان مؤمن ، اگر با همسر بي ايمان ازدواج
كند و نتواند او را متدين نمايد، يا بايد هم رنگ او شده و بي دين
شود و يا در برابر او مقاومت كند و دائماً نزاع و زد و خورد داشته
باشد؛ كه هر دو ، خسارت بزرگي است و فرزنداني هم كه محصول چنين
زندگي هاي آشوب زده اي باشند، به سعادت نمي رسند.
2-
همتايي وهماهنگي فرهنگي و فكريتفاهم و توافق فكري و فرهنگي ميان دو
همسر در زندگي مشترك ، نقش اساسي دارد . براي ايجاد يك زندگي پويا
و پربار، بايد معماران اين كانون بتوانند يكديگر را درك نموده و
مكنونات و محتويات دروني خود را به هم تفهيم كنند و در بسياري از
مسائل ، تصميم مشترك و يكسان گرفته و برمبناي آن عمل كنند و در
فراز و نشيب هاي زندگي ، ياور هم باشند و فرزندانشان را براساس يك
طرح هماهنگ تربيت كنند.
امام صادق (ع) مي فرمايند:
" العارفة لا توضع الا عند العارف"
زن عارفه ( فهميده ي فرزانه ) بايد در كنار مرد عارف ( فهميده ي
اهل معرفت) قرار گيرد ، نه غير آن .
3-
همتايي اخلاقهماهنگي و تناسب اخلاقي ، از مهم ترين موارد هم كفويي
و همتايي بين زن و شوهر است . ممكن است زن و شوهر از جهت " ديني "
كفو هم باشند اما از جهت اخلاقي نه.
4-
كفو هم بودن در تحصيلا ت علميبهتر آن است كه زن و شوهر از نظر
معلومات و تحصيلات علمي ، خيلي با هم فاصله نداشته باشند تا تفاهم
بيشتري در زندگي شان وجود داشته باشد.
البته اين خصوصيت را بايد با صفات و ويژگي هاي ديگر بررسي كرد. به
اين معنا كه مثلاً اگر " زن" تكبر و غرور بي جا دارد و كم ظرفيت
است ، نبايد سواد و تحصيلاتش بيش از مرد باشد ؛ زيرا – حتماً –
مشكلات فراواني در زندگي شان به وجود خواهد آمد. اما اگر متواضع
باشد، احتمال بروز اين مشكل كمتر است . در مورد " مرد " هم مسئله
به همين شكل است با كمي تفاوت.
5-
تناسب در زيباييتوجه به توازن و تناسب ميان دو همسر در زيبايي صورت
و اندام و قيافه ي ظاهري نيز لازم است . اگر يكي از آن دو، " زيبا
و خوش اندام و خوش تيپ " باشد و ديگري " زشت صورت و بد اندام "،
احتمال به وجود آمدن ناراحتي و مشكل براي هر دو، و عقده هاي رواني
و انحراف و بي عفتي و حسرت و ... برا ي فرد زيبا ، وجود دارد.
6-
تناسب سنيدر انتخاب همسر توجه به همتايي و تناسب در سن نيز لازم
است.
تفاوت سن بلوغ در دختر و پسر، يك امر طبيعي است . پسر، حدود 4 سال
ديرتر از دختر به بلوغ مي رسد، پس خوب است كه تفاوت سن آنان در امر
ازدواج نيز به همين مقدار باشد ( پسر، بزرگتر باشد) . كفو هم بودن
دختر و پسر از نظرسن ،" تفاوت سن" است ، نه " تساوي سن " . زيرا
اين تفاوت ، در آفرينش آنان قراردارد. البته رعايت اين تفاوت سن به
اين مقدار ( حدود 4 سال ) واجب نيست. بهتر است كه چنين باشد.
اين خصوصيت را بايد با مجموعه ي صفات و خصوصيات دختر و پسر بررسي
كرد . ممكن است دختري سنش به اين مقدار كمتر از سن پسر نباشد، اما
امتيازات ديگري داشته باشد كه آن را جبران كند.
7-
تناسب ماليقاعده ي عامي را كه مي توان دراين باره مطرح كرد اين است
كه : صلاح نيست دختر و پسر و خانواده هايشان ، از نظر " مالي و
ثروت " تفاوت زيادي داشته باشند.
اگر ما كسي هستيم كه با مقداري ثروت و توانگري ، خود را گم مي كنيم
و تكبرها، غرورها، منت گذاشتن ها ، تحقير كردن ها و... به سراغمان
مي آيد ، چرا خود را فريب دهيم ؟ ! معمولاً چنين است كه اگر پسري
فقير يا متوسط از نظر مالي ، با خانواده اي ثروتمند وصلت كند، بايد
" نوكر و برده ي " آنان شود. و اگر دختري فقير، عروس خانواده اي
ثروتمند شود، بايد " كنيز " آنان گرد د! البته استثناهايي نيز وجود
دارد.
8-
تناسب خانوادگيازدواج با يك فرد، مساوي است با پيوند با يك خانواده
و فاميل و نسل!
در مسئله ي " انتخاب همسر" ، معقول نيست كه انسان بگويد: " من مي
خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كاري به خانواده و خويشان و
فاميلش ندارم " زيرا:
1- اين فرد، جزئي ازهمان خانواده و فاميل ، و شاخه اي از همان درخت
است. و اين شاخه ، ازريشه هاي همان درخت، تغذيه كرده است . مسلم
است كه بسياري از صفات اخلاقي ، روحي ، عقلي و جسمي آن خانواده و
فاميل ، از راه وراثت و تربيت و محيط و عادات ، به اين فرد منتقل
شده است.
پيامبر اسلام (ص) در اين باره مي فرمايند: تَزّوجوا في الحِجرِ
الصالح ، فاِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ
"با خانواده ي شايسته ، وصلت كنيد؛ زيرا عِرق ( ژن و خصوصياتي كه
به وسيله ي نطفه و وراثت از پدران و مادران به فرزندان و نسل هاي
بعدي منتقل مي شود. ) تاثير مي گذارد".
2 - اگر تو با آنان كار نداشته باشي، آنان با تو كار دارند! هرگز
نمي تواني همسرت را از آنان و آنان را از همسرت جدا كني . خودت هم
نمي تواني رابطه ات را با آنان قطع كني . يك عمر بايد با آنها
معاشرت و زندگي نمايي.
اگر خانواده و خويشان همسر، ناباب و فاسد باشند، انسان را " زجركش
" مي كنند و از دخالت هاي آنان در زندگي و از ارتباط با آنان نمي
شود به كلي جلوگيري كرد.
3 - بدنامي يا خوشنامي آنان ، تا آخر عمر همراه انسان است و در
زندگي تأثير مي گذارد. تحمل بدنامي آنان ، بسيار مشكل خواهد بود.
4 - صفات و خصوصيات آنان، در فرزندان آينده ، تأثير دارد.
پيامبر اكرم (ص) در اين باره مي فرمايند:
" بنگريد چه كسي را به همسري برمي گزينيد ، زيرا فرزندان ، شبيه
دايي هايشان مي شوند".
9-
تناسب اجتماعيكسي كه اهل علم و تحقيق و پژوهش است و مي خواهد عمر
وزندگي اش را در راستاي مسائل علمي و تحقيقي بگذراند و بافت زندگي
اجتماعي و خانوادگي اش اين گونه بافتي است و روحيه اش كاوش گرانه
است، هرگز نبايد با فرد و خانواده اي وصلت كند كه روحيه ي اجتماعي
شان ، روحيه ي تجملاتي و تشريفاتي و اشرافي است و اهل خوشگذراني ،
مهماني هاي ريايي، شب نشيني هاي بوالهوسانه، مسافرت هاي تفريحي
افراطي و تفريحات پياپي هستند. افراد فراواني را سراغ داريم كه
دچاراين اشتباه و غفلت شده و به بدبختي و فلاكت گرفتار شده اند.
البته پرداختن به جنبه هاي تفريحي زندگي ، لازم و ضروري است وهمان
كسي هم كه اهل مطالعه و تحقيق است ، بايد از اين جنبه غفلت نكند.
اما اين غير از بنا نهادن زندگي بر مباني عيش و نوش ، مهماني ،
خوشگذراني ، شب نشيني ، مسافرت، تفريح و... است.