تحلیل و  بررسی مسائل مربوط به ازدواج و خانواده

         
عنوان مقاله : 
تصوير يك خانواده سالم   ( دكتر آذر آذرى, دكتر حسين برهانى)
 

 

موضوع تنظيم خانواده و كنترل جمعيت از جمله مسايلى است كه در سالهاى اخير مورد توجه صاحب نظران كشور بوده است. ارزيابى اين مساله در بخش كارشناسى و نيز دستورالعملهاى فقهى و دينى, كارها از طرف مراجع ذيربط انجام گرفته است ولى همچنان اين پرونده مفتوح است و مجله آماده است نقطه نظرات گوناگون در باره موضوع مذكور را طرح نمايد.

در نخستين قسمت, مفاهيم كلى بهداشت و سلامت را مطرح نموده, و به اين نتيجه رسيديم كه خانواده, اصيلترين بنيان اجتماع است و و روابط اعضاى آن بر مبناى عواطف عميق انسانى شكل مى گيرد. اگر بخواهيم جامعه اى سالم, مرفه, رو به رشد و تكامل داشته باشيم و در تمام مقاطع زندگى, به حاكميت ارزشهاى الهى, عينيت بخشيم, بايد يك ديد واقع بينانه, اقدام به برنامه ريزى به نيازمنديهاى انسان از ديدگاه اسلام بپردازيم و خانواده را در ابعاد مختلف, مورد توجه قرار دهيم. با اين بينش, خانواده, كانون امنى خواهد بود كه اعضاى آن از سلامت روحى, جسمى, اجتماعى, فرهنگى و اقتصادى برخوردار بوده, چنين انسانهايى مى توانند امتى نمونه باشند.

آغاز زندگى مشترك

كارشناسان بهداشت خانواده مناسبترين سن ازدواج دختران را بعد از هيجده سالگى توصيه مى كنند. دختران و پسران بايد با توجه به شرايط جسمى, فرهنگى, اقتصادى و اقليمى آمادگيهاى لازم را براى شروع يك زندگى مشترك كسب نموده و قابليتهاى خود را براى تشكيل يك خانواده سالم ارزيابى نمايند.

بديهى است كه منظور از سن ازدواج, رسيدن به سن تكليف نيست. چه بسا, دخترانى كه به بلوغ جنسى رسيده اند, اما فاقد تواناييهاى لازم براى مادر شدن هستند. آمار نشان مى دهد كه هر چه سن ازدواج, كمتر باشد, دوران حاملگى, سلامت فرزند و روند زايمان با خطرات بيشترى رو به روست. علاوه بر اين, سلامت روحى و جسمى خود مادر نيز در معرض خطر, قرار مى گيرد.

مناسب ترين سن براى اولين حاملگى

مناسب ترين سن براى اولين حاملگى, بعد از بيست سالگى است. آمار نشان مى دهد كه باردارى مادر, در سنين زير بيست سال, سلامت مادر و جنين را با مخاطراتى روبه رو ساخته و ممكن است زايمان به سختى, صورت گيرد.

حاملگى زير بيست سال, به دليل عدم رشد قابليتهاى علمى, آموزشى, روحى و جسمى مادر, سلامت خانواده را تهديد مى كند. در چنين خانواده اى كه مادر, به گونه اى زودرس و تحت شرايط خاص اجتماعى, تن به ازدواج داده است, در تصميم گيرى و برنامه ريزى خانواده نيز دخالتى ندارد و از شركت در فعاليتهاى اجتماعى و فرهنگى بازمانده و تبديل به وسيله اى جهت توليد و تكثير نسل مى گردد و سرانجام, در سنين جوانى, دچار پيرى زودرس مى شود.

زايمان مشكل, افزايش احتمال سزارين, تولد كودك كم وزن و افزايش مرگ و مير نوزادان از خطراتى است كه در حاملگيهاى زير بيست سال, اتفاق مى افتد. و به همين صورت, حاملگى بعد از 34 سالگى, ممكن است منجر به ناهنجاريهاى مادرزادى و افزايش مگر و مير مادر و جنين مى گردد.

در يك خانواده سالم, يك زوج جوان مى توانند با تفاهم يكديگر, در سالهاى اول ازدواج به وضع زندگى خود سر و سامانى داده و كليه تواناييها و امكانات خويش را براى تربيت فرزند خود, فراهم نموده و با آمادگى و برنامه ريزى مناسب, محيط خانه را براى استقبال از مهمان كوچك خود, آماده سازند. آيا مى شود چنين موضوع بااهميتى را به دست شانس و تصادف سپرد؟!

نقش تحصيلات مادر, در يك خانواده سالم

در جامعه اسلامى ما بانوان نيز همچون مردان مى توانند به عاليترين مدارج علمى حوزه يا دانشگاه برسند. دختر جوانى كه تا سن هيجده سالگى, فرصت تحصيل دارد, مى تواند با كسب آگاهيهاى آموزشى و تربيتى لازم, مادر موفق آينده باشد. مطالعات انجام شده, نشان مى دهد كه مرگ و مير كودكان زير يك سال به عنوان شاخص يك جامعه پيشرفته در مادران باسواد نصف مرگ و مير كودكان زير يك سال در مادران بى سواد است. اين رقمم نشانگر آن است كه مادران باسواد به دليل استفاده از كتابها و مجلات آموزشى در مراقبت و نگهدارى از فرزند خود, دقت بيشترى دارند, در حالى كه بيش از 30% زنان شهرى و بيش از 80% زنان روستانشين به طور كلى باسواد نيستند.

انتخاب فواصل بين فرزندان

نوزاد بايد از بدو تولد تا دو سالگى از شير مادر تغذيه كند. بنابراين, ضرورى است كه مادر, در دو سال اول, جز رسيدگى به كودك خويش, مجبور به انجام كار مشكل ديگرى نباشد. همچنين طفل, در دو سال اول طفوليت, بيشتر از سالهاى بعد, مورد تهديد بيماريهاى عفونى قرار مى گيرد. پس او نياز به مراقبت بيشترى دارد.

كودك در دو سالگى از نظر عاطفى بيشترين وابستگى را به مادر خود پيدا مى كند و در اين دوران است كه شخصيت او به تدريج, شكل مى گيرد. اين وابستگى عاطفى تا زمانى كه طفل سه ساله مى شود, همچنان وجود دارد. كودك سه ساله به طور طبيعى, مى تواند چند روز از مادر خود جدا باشد. در اين دوران, كودك نخستين گامها را به سوى استقلال برمى دارد.

بنابراين, نتيجه بحث اين خواهد شد كه مادر نبايد در سه سال اول تولد كودك باردار شود; در غير اين صورت, فرزند اول, رشد مناسب جسمى و روانى پيدا نمى كند و در مراحل بعدى رشد, انسانى ضعيف, عقده اى و بدين, بار خواهد آمد. خود مادر نيز به علت حاملگى و شير دادن مكرر, دچار سوتغذيه مى شود و در صورت حاملگى مجدد, سوتغذيه او شدت يافته و جنين نيز از رشد و سلامت كافى برخوردار نخواهد شد.

نتيجه اينكه والدين بعد از رسيدن كودك اول به سن سه سالگى, مى توانند صاحب فرزند دوم شوند.

فاصله كمتر از سه سال بين كودكان, آنها را از نظر روانى, عاطفى و جسمى متاثر و آسيب پذير مى كند.

يك خانواده سالم چند فرزند دارد؟

بر اساس آمار و اطلاعات, حاملگى و زايمان پس از 34 سالگى خطرات زيادى براى مادر و كودك, به همراه دارد. احتمال مرگ و مير كودكان, مرگ و مير مادران, زايمانهاى مشكل, خطر تولد نوزاد غير طبيعى و ناهنجاريهاى جنينى, پس از 34 سالگى افزايش مى يابد. بنابراين, مناسب ترين سن حاملگى, سنين بيست تا 34 سالگى است و با رعايت فاصله گذارى مناسب و با توجه به ساير عوامل موثر در سلامت مادر و فرزند در اين محدوده سنى هر زنى صاحب سه فرزند خواهد بود. گفتنى است كه بسيارى از خانواده ها, خود تصميم مى گيرند كه داشتن دو فرزند, كافى است.

فاصله گذارى مناسب (حداقل سه سال بين فرزندان) به پدر و مادر, اين امكان را مى دهد كه كودكان خود را به طور همه جانبه و مطلوب, مراقبت نمايند و اين مراقبتها شامل تغذيه صحيح, آموزش و تربيت فرزندان مى باشد. ناگفته نماند كه در ارتباط با محدوديت تعداد فرزندان, تفريط نيز جايز نيست; همان گونه كه تعداد زياد فرزندان, آنها را از نظر روحى و جسمى, آسيب پذير مى سازد, داشتن تنها يك فرزند نيز به سلامت روحى, جسمى و اجتماعى كودك يكدانه ضربه مى زند.

ماهنامه پيام زن ـ شماره 1 ـ فروردين 71
 


 منبع مقاله :