تحلیل و  بررسی مسائل مربوط به ازدواج و خانواده

         
عنوان مقاله
9 قدم تا ازدواج‏ ‏

 

 

هر انسان عاقل و بالغى به ازدواج تمايل دارد؛ زيرا فوايد روحى و جسمى متعددى را در آن مى‏جويد و خود را ناگزير از آن مى‏داند.

در ازدواج كه در واقع به يكى از دستورات صريح دينى و مذهبى ماست، موجبات رضاى خدا و دوستان خدا فراهم مى‏گردد و سنتى از سنت‏هاى نيكوى پيامبر خدا صلى الله عليه وآله - اجرا مى‏شود.

ازدواج آدمى را در مسير نظم آفرينش قرار مى‏دهد و به قانون زوج‏ها كه بر سراسر گيتى حكم فرمايى مى‏كند، مى‏پيوندد؛ زيرا خداوند جانداران را در همه رده‏ها و گونه‏ها، زوج و جفت قرار داد تا هستى استمرار يابد و جهان به نظم درآيد.

ما ازدواج مى‏كنيم؛ زيرا از لحاظ جسمى و جنسى، به آن نياز داريم. نيازى كه نه با سركوب آن مى‏توان آن را فراموش كرد و نه با لجام گسيختگى، مى‏توان به سعادت و كمال رسيد.

ازدواج، آرامش روانى پديد مى‏آورد،افكار مارا از تلاطم و آشفتگى نجات مى‏بخشد، به زندگى ما جهت مى‏دهد و بسيارى از بيمارى‏هاى ما را درمان و پيشگيرى مى‏نمايد. در واقع ازدواج در علم طب، يكى از راه‏هاى درمان و پيش‏گيرى در بسيارى از امراض جسمى و روحى به شمار مى‏آيد.

نگران رزق و روزى هم نباشيد، خداوند وعده داده است كه خود روزى خانواده را همراه با اقدام براى ازدواج خواهد فرستاد و از آن جايى كه شما گمانش را نمى‏كنيد، به شما رسيدگى خواهد كرد. نه نكته درباره ازدواج فراروى شماست؛ به اميد آن كه براى شما سودمند باشند:

 

قدم اول: سن ازدواج 

اين روزها حرف‏هاى زيادى درباره سن ازدواج مى‏شنويد؛ اين كه سن ازدواج بر طبق آمار بالا رفته است و به صورت ميانگين براى خانم‏ها بيست و شش سال و براى آقايان بيست و هشت سال مى‏باشد؛

اين كه بالا رفتن سن ازدواج، دليلى بر مشكلات اجتماعى و اقتصادى است و نه از روى تمايل و خواست جوانان و اين كه سن بلوغ فكرى و حتى بلوغ جنسى در گروه‏هاى مختلف اجتماعى تغيير پيدا كرده است.

هيچ يك از اينها اصل مطلب نيست؛ اصل مطلب اين است كه مناسب‏ترين سن ازدواج براى هر دو گروه جنسى، سنى است كه دو طرف از لحاظ جسمى، به بلوغ كامل رسيده باشند و از لحاظ روانى آمادگى پذيرش مسئوليت ازدواج را داشته باشند. اينها اساسى‏ترين و بنيادى‏ترين زمينه‏هاى تشكيل يك زندگى مشترك است. سن تقويمى هر چند بى اهميت نيست، اما مهم‏تر از آن سن عقلى است كه ضامن بقاى زندگى مشترك خواهد بود.

 

قدم دوم: رعايت آداب و رسوم 

پيش از هر صحبتى بايد درباره آداب و رسوم اجتماعى، قومى خانوادگى خود درباره ازدواج اطلاعات لازم را كسب كنيد و بدانيد كه بسيارى از آداب و رسوم ملى ما چنانچه منافاتى با شرع مقدس و عقل سليم آدمى نداشته باشد، حامل حكمت‏ها و اندرزهاى فراوانى است كه در زمان‏هاى طولانى و پر فراز و نشيب روزگارى سخت و پر حادثه، به دست ما رسيده است.

تعهدات ملى و قومى ما براى حفظ ميراث فرهنگى هر منطقه و راضى و خشنود نگاه داشتن خانواده و اقوام، حكم مى‏كند كه بر طبق آداب و رسوم خود عمل كنيم و تا آن جا كه مى‏توانيم مغايرتى با مصالح كلى زندگى شخصى و اجتماعى ما نداشته و در اجراى سنت‏ها كوشش كنيم.

يكى از پسنديده‏ترين آداب ازدواج كه در همه مناطق ايران از دير باز جريان داشته است، رسم زيباى «خواستگارى» است. چنانچه تفاهمات عمومى و كلى برقرار باشد، زيباترين نوع و شيوه آغاز تفكر درباره يك مورد خاص براى ازدواج، آن است كه مرد به خواستن زن بپاخيزد و اولين قدم از سوى او برداشته شود و زن در پاسخ به اين طلب مؤدبانه و پسنديده، مختار به گفتن «آرى» يا «نه» باشد. در اين رسم ديرينه، حكمت‏هاى بسيارى نهفته است كه شايد برخى از جوانان پر شور و مبتكر امروزى كه دست به ابتكار جديدى در حذف پديده خواستگارى زده‏اند، از اين حكمت‏ها و دور انديشى‏هاى آن غفلت كرده باشند.

 

قدم سوم: شأنيت 

اولين قدم در انتخاب همسر به عنوان نقطه آغاز ازدواج، رعايت شأنيت يا همان كفويت است. كفويت چيست؟ اين كلمه كه در توصيه‏هاى اسلامى مستقيماً مورد تأكيد قرار گرفته است، عبارتست از آن كه دو همسر بايد از لحاظ دين، فرهنگ، خصوصيات عمومى در حد امكان خصوصيات ظاهرى و اجتماعى همتا و همگون باشند و چنانچه اختلاف فاحشى ميان هر يك از اين اوصاف وجود داشته باشد، ازابتداى زندگى منجر به بروز اختلاف و نا هماهنگى مى‏گردد و بهتر است از ابتدا مورد توجه قرار گيرند.

هم شأن بودن در روزگار ما، شامل علم و دانش و انديشه نيز مى‏گردد و بسيار تجربه شده است كه همسران همفكر و هم انديشه كه هر دو مراتب علمى را پيموده‏اند، در تفاهم بيشترى زندگى مى‏كنند و حرف همديگر را بيشتر و بهتر مى‏فهمند. اين امر مغايرتى با آمار بالاى طلاق در اقشار تحصيل كرده كه متأسفانه روز به روز در حال افزايش است ندارد؛ بلكه ما را متوجه اين امر مى‏كند كه اهل انديشه و خرد بودن، ارتباط مستقيم با تحصيل دانشگاهى يا مدارك رسمى ندارد. بنابراين آن چه بايد مورد توجه قرار گيرد، انديشه و خرد و قدرت عقلى همسر است و نه ميزان تحصيلات. كفويت در امر دين، امرى ضرورى و لازم است؛ اما ناديده گرفتن شأنيت‏هاى اجتماعى، فرهنگى، اخلاقى و حتى اقتصادى، موجب مى‏شود تا سختى‏هاى فراوانى بر سر راه زندگى مشترك پديد آيد. بدون شك خواهيد گفت كه چگونه مى‏شود فردى با همه هماهنگى‏هاى مذكور پيدا كرد؟ بله، اين يك پيش فرض است و شما بايد با دقت و تأمل ميان اين شئون، الويت بندى كنيد و چنانچه فردى از ميزان همگونى قابل پذيرش برخوردار باشد، مى‏توانيد از گروهى به خاطر گروه مهم‏تر چشم پوشى كنيد و در واقع سختى آن را به جان بخريد. در كتاب افكار جاويد از بالزاك آورده‏اند: عروسى‏هاى غير متناسب، مانند پارچه‏هاى پشمى - ابريشمى است كه بالاخره ابريشم، پشم را خواهد بريد.

 

4. تفاهم اخلاقى 

تفاهم اخلاقى، اصل اساسى زندگى آرام است.

شايد نتوان هيچ دو فردى را يافت كه كاملاً از لحاظ اخلاقى با يكديگر موافق و منطبق باشند؛ اما بدون شك مى‏توانند در صد بالايى از تفاهم به ويژه در اصول اوليه و كلى اخلاقى را به دست آورند. يكى از بزرگ‏ترين اشتباهات جوانان در مراحل اوليه آشنايى آن است كه سعى مى‏كنند به موافقت كامل با نظرات و اخلاق طرف مقابل - به خاطر محبتى كه نسبت به او پيدا كرده‏اند - تظاهر كنند و در واقع از اخلاق و تفكرات درونى خود چشم پوشى نمايند و خود را كاملاً هماهنگ و موافق با فرد مقابل نمايش دهند. بدون شك اين نمايش چندان طول نخواهد كشيد و دير يا زود، اخلاق اصلى فرد كه با گوشت و خون او پيوسته است، آرام آرام نمايان خواهد شد و اختلاف نظرها و عدم تفاهم‏ها وقتى كه كار از كار گذشت، تازه خود نمايى خواهد كرد.

بهتر است هر دو طرف در همان ابتداى آشنايى، با اخلاق واقعى خود آشكار شوند و اگر صفتى از صفات اخلاقى براى آنان بسيار مهم و تعيين كننده است، از همان ابتدا درباره آن صحبت كنند و اخلاق خود را نپوشانند يا وارونه جلوه ندهند تا پيش از پيشرفت كار، اين مسئله بسيار مهم مورد بحث و گفت گو قرار گيرد؛ زيرا اخلاق و رفتار از آن دسته صفات انسانى هستند كه در طول زمان شكل مى‏گيرند و در درونى‏ترين لايه‏هاى وجود انسان ريشه مى‏افكنند و تغيير يا حذف آنان بسيار مشكل و وقت گير است و بهتر است از ابتدا هماهنگى وجود داشته باشد؛ نه اين كه با وعده تغيير، پا در آزمونى ناموفق گذاشته شود. لازم نيست كه ما اخلاق را به صورت مطلق، به سفيد و سياه تقسيم كنيم تا هميشه طرفدار سفيد و مخالف سياه جبهه‏گيرى نماييم و اصل اين بحث را منتفى بدانيم. بسيارى از اخلاق و رفتارها خاكسترى اند؛ يعنى از بار منفى يا مثبت مطلق برخوردار نيستند و به عبارتى بيشتر به عادات فردى درامور مباح و روزمره بر مى‏گردند و آن چه در تفاهم اخلاقى مورد بحث است، همين گروه است و گر نه صفات رذيله اخلاقى و فضيلت‏هاى بارز اخلاقى كه جاى بحث ندارند.

 

5. مشاوره پزشكى 

در اولين مراحل انتخاب همسر، توصيه مى‏شود كه مشاوره پزشكى را فراموش نفرماييد. پيش از آن كه پيوند عاطفى جدى ميان دو طرف ايجاد شود و به قول معروف مسئله ازدواج جدى گردد، بهتر است كه اقدام به مشاوره پزشكى نماييد.

در مشاوره پزشكى شما قصد آن را داريد كه در مجموع دريابيد آيا اين دو نفر از لحاظ جسمى، جنسى، ژنتيكى و سلامت نسل، با يكديگر مشكلى دارند يا نه؟ در اولين مرحله، يك سرى از آزمايش‏ها، مانند آزمايش تلاسمى، هپاتيت، ايدز و... از تمام متقاضيان به عمل مى‏آيد و براى افرادى كه با يكديگر نسبت فاميلى دارند و خصوصاً فاميل نزديك محسوب مى‏شوند، آزمايش ژنتيك و بررسى تاريخچه بيمارى‏هاى ارثى و مادر زادى در هر دو خانواده، ضرورى و لازم است.

 

6. مسائل اقتصادى 

كسانى كه فكر مى‏كنند فقط با عشق مى‏توان زندگى كرد و به چيز ديگرى نياز نيست، احتمالاً هنوز در خواب به سر مى‏برند. به قول نغزگويى، هنوز گرسنگى نكشيده‏اند تا حرارت عشق از سرشان بيرون رود. بدون شك مسائل اقتصادى يك خانواده، از جمله مسائل مهمى است كه هر فرد پيش از تشكيل خانواده بايد به درستى درباره آنها فكر كند، براى آنها برنامه ريزى كند و گام‏هاى آغازين آن را بردارد تا از توانايى خود براى كنترل مالى يك خانواده اطمينان حاصل نمايد. نقش مرد به عنوان نان آور و در آمد آفرين و نقش زن به عنوان مسئول خرج و مدير مالى خانه پاياپاى و به يك اندازه مهم است و از اين رو آمادگى اقتصادى، فكر صحيح اقتصادى و تمرين‏هاى اقتصادى، همگى براى آغاز يك زندگى ضرورى است. هر چند كه صرف داشتن پول و امكانات، به تنهايى نمى‏تواند همه مشكلات را حل كند و خانواده را خوشبخت نمايد، اما تضمين شغلى و درآمد كافى، ضامنى اساسى براى تداوم عشق و محبت و آرامش در خانه و خانواده است. علم و هنر مديريت در جنبه‏هاى مختلف زندگى و از جمله مسائل مالى خانواده، از آن دسته آموزه هايى است كه بايد به همه جوانان آماده ازدواج توصيه نمود. علاوه بر اينها، همان گونه كه گفتيم، مسائل اقتصادى و سطح اقتصادى فرد يا خانواده او در انتخاب همسر نيز بايد در نظر گرفته شود؛ زيرا يكى از شاخه‏هاى شأنيت و كفويت، نزديكى سطح اقتصادى دو نفر به همديگر است تا در آينده اين اختلاف موجب بروز سختى و ناراحتى نگردد.

يك نكته قابل توجه ديگر نيز در مسائل اقتصادى ازدواج، آن است كه جوانان محترم در ابتداى زندگى، مخارج بيهوده و سنگين تشريفات و مراسم عقد و عروسى را بر خود تحميل نكنند و اين عادت نامناسب اجتماعى را با محاسبات عاقلانه اقتصادى در هم شكنند و از اين هزينه‏ها در زندگى آينده خود بهره بگيرند.

 

7. وفادارى و پاك دامنى 

يك عشق و يك همسر، ضامن يك ازدواج موفق است. عفت و پاسدارى از حريم خانواده و حراست از ناموس خانوادگى، پايه‏هاى يك ازدواج پايدار است. اين مطلب كاملاً دو طرفه است. پاك دامنى و احساس تعهد اخلاقى نسبت به همسر، هرگز به يك همسر - چه زن و چه مرد - تعلق نمى‏گيرد. اين مهم بايد از سوى هر دو طرف به خوبى و دقت رعايت گردد و در خفا و پنهان و آشكار و نهان، احساس تعهد و پايبندى به همسر و خانواده بر سراسر وجود فرد حكم فرما باشد.

وفادارى به همسر، وفادارى به عشق را به ارمغان مى‏آورد كه مسلماً به دنبال خود، رشد، تكامل و سعادت را نيز يدك مى‏كشد و ارتباط با زنان ديگر در قالب دوست بازى و معاشقه‏هاى خيابانى، اثرات مخربى چون بر انگيختن حس انتقام، از بين رفتن عشق و محبت عميق واصيل، تحريك به خيانت متقابل، ترويج فساد اخلاقى، تزلزل بنيان خانوادگى و خلاصه بسيارى از مفاسد فردى، خانوادگى و اجتماعى را به همراه دارد. ناگفته نماند كه حفظ وفادارى و پاكدامنى در عرصه اجتماعى كه روز به روز حجاب‏ها و حريم هايش بيشتر فرو مى‏ريزد و تحريكات جنسى و احساسى در آن به وفور خود نمايى مى‏كند، كارى بسيار مشكل است. از فيلم‏هاى مستهجن و عكس‏ها و مجلات نامناسب كه به راحتى در دسترس قرار مى‏گيرند تا سايت‏هاى اينترنتى و ايميل‏هاى ناخواسته ضد اخلاقى، همگى مزيد بر بى عفتى اجتماعى گشته، حفظ حريم خانواده را مشكل‏تر مى‏سازد.

نكته اصلى فقط يك كلمه و آن قناعت نفس است. اگر نفس خود را به تنوع‏طلبى عادت دهيم و آن را رها سازيم، بدون شك از همسر تكرارى خود خسته خواهد شد و به سراغ يك تجربه نو خواهد رفت؛ اما اگر به نفس خويش قناعت و خويشتندارى را بياموزيم، از آن چه خداوند نصيب ما نموده است، احساس رضايت و خوشبختى خواهيم نمود و به خانواده و همسر خويش وفادار خواهيم ماند. (تذكر اين نكته لازم و ضرورى است كه اين موضوع به هيچ عنوان منافاتى با تعدد زوجات كه يكى از مسلمات فقه اسلامى است و در قرآن مجيد به آن تصريح شده، ندارد و اين از حقوقى است كه با رعايت شرايط، خداوند حكيم براى مردان قرار داده است و زنان اگر به اين حكم اسلامى تمكين و تعبد نداشته باشند، از ضعف ايمان و عقيده آنها حكايت مى‏كند.)

 

8. آشنايى با حقوق خانواده 

تعدى به حقوق ديگران و ظلم و ستم به آنان، غالباً ناشى از عدم آشنايى طرفين به قوانين حقوقى است و اين نا آشنايى چه از طرف ظالم و چه از طرف مظلوم، هر دو عاملى مهم در بروز تعدى است.

قانون مدنى صريحاً بيان مى‏كند كه وقتى زوجين به سن قانونى ازدواج رسيده‏اند، بايد دقيقاً با حقوق و تكاليف زناشويى - چه از نظر شرعى و چه از لحاظ اجتماعى - و مسئوليت‏ها و انتظارات هر يك در اين امر و چگونگى اجتناب از رفتارهاى مشكل ساز آشنا گردند. اين آشنايى مقدماتى با قوانين و حقوق خانواده، موجبات يك ازدواج موفق را فراهم خواهد كرد.

از همان آغاز زندگى و پس از آشنايى كامل با حقوق يكديگر، طرفين بايد با يكديگر عهد ببنديد كه تحت هيچ شرايطى، هر قدر هم كه خشمگين باشيد، اين حقوق را پايمال نكنيد و به عنوان يك اصل محترم بداريد تا مطمئن شويد كه آرامشى مطبوع زندگى مشترك شما را حمايت خواهد كرد. بهتر است كه حقوق مهم خانوادگى به زبان ساده در بدو ازدواج، توسط مشاوران ازدواج، در اختيار جوانان قرار گيرد تا طرفين نقش خود را در تحكيم عادلانه زندگى بهتر ايفا كنند. علاوه بر حقوق رسمى و قضايى، حقوق ديگرى نيز در هر زندگى وجود دارد و آن احترام به ارزش‏ها و باورهاى همسر است. اگر سعى كنيم ارزش‏هاى طرف مقابل را از ابتدا به خوبى بشناسيم و به آنها احترام بگذاريم و تحت هيچ شرايطى آنها را پايمال نكنيم، زندگى آرام‏تر و با ثبات‏ترى خواهيم داشت.

 

9. شكيبايى و گذشت 

گذشت در زندگى مشترك يك اصل اساسى و ستون خيمه گاه ازدواج است. بدون شكيبايى و صبر و گذشتن از حق خود، هيچ يك از مشكلات زندگى حل نمى‏شود و يك قدم به سوى كمال و رشد موعود برداشته نخواهد شد. ناگفته پيداست كه زيبايى امر در گذشت دو طرفه و همراهى دو طرفه در صبر و شكيبايى است و گذشت‏هاى يك سويه، نه تنها بسيار سخت و دشوار، بلكه بسيار كم اثر است.

عاشق بودن، شيرين‏تر از حق داشتن است. اگر در زندگى مشترك، همواره بر اين اصرار كنيد كه حق به جانب من است، عشق و گذشت را فراموش خواهيد كرد. كانون زناشويى، محلى براى بخشش و گذشت است؛ كانونى براى خوشبخت كردن همسر و نه جايى براى به دست آوردن امتيازات بيشتر.

پيش از آنكه وارد زندگى مشترك شويد، اين حس را در خود تقويت كنيد و به اين باور برسيد كه در بسيارى از اوقات نيازى نيست كه انسان حتماً ثابت كند كه حق با اوست. بگذاريد ديگران هم از لذت حق داشتن بهره‏مند شوند. بگذاريد لذت خانوادگى آرامش، جايگزين لذت فردى پيروزى گردد. اجازه دهيد همسرتان احساس كند كه حق او را درك كرده‏ايد؛ حتى اگر فكر مى‏كنيد كه حق با شماست. در اين صورت شما چيزى را از دست نخواهيد داد و فقط روح شما بزرگ‏تر خواهد شد.

صبر و شكيبايى نيز در زندگى زناشويى از همين اهميت برخوردار است. با صبر، برج و باروى قلعه‏هاى خوفناك مشكلات و مصائب را فتح كنيد و هنگامى كه هر يك از سختى‏ها را پشت سر گذاشتيد، به پشت سر نگاه كنيد و از عظمت شكيبايى خود احساس غرور كنيد.

 

 

منابع 

1. اسدالله داستانى بنيسى، چگونه و با چه كسى ازدواج كنيم، انتشارات علامه بنيسى، قم  1379.

2. سيد مهدى شمس الدين، داستان ازدواج و تربيت، انتشارات شفق، قم  1368.

3. غلامعلى حسينى، ازدواج، گوهر منظوم، تهران  1381.

4. جمعى از نويسندگان، نه عامل براى يك ازدواج موفق، صندوق جمعيت ملل متحد.

5. جلال اشجع، جمعى از نويسندگان، بلوغ جنسى، نشر مرتضى، قم  1376.

 

 

 

 

 


 منبع مقاله :