آخرين اشاره:
پس از گذراندن يك مقدمه, به شرح اصول پنجگانه فمينيسم پرداختيم.
مجددا تإكيد مى شود پديده ((زن ورى)) و ((زن گرايى)) در شكل افراطى
آن, مى تواند به عنوان انديشه و حركتى كه به چيزى فراتر از اصول
انسانى و خارج از فطرت, نياز و جايگاه صحيح زن, فرامى خواند, حركت
منطقى و اصيل دفاع از جايگاه و شخصيت انسانى زن را دچار خدشه و
ابهام نمايد. هرچند پيشتر نيز نوشتيم اين مقوله نيازمند بحثى به
مراتب جامعتر و عميقتر است و اين خود دعوتى براى دريافت ديدگاههاى
تكميلى و يا انتقادى ديگر است كه مى تواند فراروى مجله و خوانندگان
عزيز باشد. در اينجا ضمن سپاسگزارى از نويسنده محترم, توجه شما را
به آخرين قسمت اين مقاله جلب مى كنيم.
مسلمانان و فمينيسم نهادى
فمينيسم به صورت خودجوش و سازمان نيافته, در بين مسلمانان بى
سابقه نبوده است. ((إسمإ)) دختر يزيد از گروه ((إنصار)) روزى به
حضور پيامبر(ص) آمد. ياران گرد آن حضرت جمع شده بودند. اين زن به
نمايندگى از سوى زنان گفت: پدر و مادرم فداى تو باد. من نماينده
زنان هستم و بدان كه هيچ زنى در شرق و غرب جهان نيست جز آنكه همين
ديدگاه مرا دارد.
ياران به سوى اين زن متوجه و آرام شده همه سراپاگوش بودند تا
بفهمند اين زن باايمان چه مى گويد. اسمإ كه آزاد سخن مى گفت چنين
شروع كرد: خدا ترا به حق فرستاده به سوى مردان و زنان و ما نيز به
تو و به خداى تو ايمان آورديم. ولى اكنون ما زنان در تنگنا قرار
گرفته ايم و دستهاى ما (از همه چيز) كوتاه شده فقط در خانه ها مى
نشينيم و خواسته هاى جنسى شما را برمىآوريم و براى شما بچه مى
زاييم و شما اىمردان بر ما برترى جسته ايد. در نمازجمعه و جماعت
شركت مى كنيد, به عيادت مريض مى رويد, در تشييع جنازه حاضر مى شويد.
پشت سرهم به حج مى رويد و بالاتر از همه اينها در راه خدا جهاد مى
كنيد. هر مردى از شما به حج يا عمره يا جهاد (مرزبانى) برود ما (زنان)
اموالش را حفظ مى كنيم, عمامه هاى شما را مى بافيم و براى شما (فرزند)
مى پروريم, پس اى فرستاده خدا چرا نبايد با شما در پاداشها شريك
باشيم؟ (1)
إسمإ از زنان برجسته تاريخ اسلام است. او براى خود نقش يك مرد
را ترسيم نموده و تفاوتى ميان خود با مردان نمى ديد. ديدگاه خود را
نظر همه زنان دنيا مى دانست و معتقد بود زن و مرد برابرند و بلكه
فراتر از مرد, در گردش زندگى تإثير دارند. او در جنگ به ميدان رزم
رفت و نه نفر را از پاى درآورد.(2)
زنان از جمله همسر حضرت محمد(ص) (ام سلمه) و همسر جعفر (اسمإبنت
عميس) از كسانى بودند كه به محضر پيامبر اكرم(ص) عرض كردند: چرا
نام زنان در قرآن ذكر نمى شود.
تفسير فمينيستى!
دو نفر از مردان پيش عايشه آمده گفتند: ابوهريره از پيامبر(ص)
نقل مى كند كه فرمود شومى (و فال بد) در سه چيز است: زن, خانه و
چهارپا؟ عايشه برآشفت و گفت: به خدايى كه قرآن را نازل كرده, دروغ
گفته است. او اين حديث را از پيامبر(ص) نقل نكرده. مردم جاهلى مى
گفتند شانس بد در چهارپا, خانه و زن است.(3)
اسلام و برادرى
اسلام همه طبقات و اقوام بشرى را به يك ديده مى نگرد. در اين
دين قوميت, رنگ, سرزمين, شرافت خانوادگى و جنسيت نقشى ندارد. قرآن
نقش اول را به ايمان و سپس تقوى مى دهد. مراحل كمال براى همه افراد
بشر چه زن يا مرد, سياه يا سفيد, زرد يا سرخ, عرب يا غير عرب امكان
پذير است.
حضرت محمد(ص) فرمود: خدا به صورت و ثروت شما نمى نگرد. به دلها
و كردارتان مى نگرد.(4)
و فرمود(ص): امت من هلاك نمى شود مگر زمانى كه تمايل (جانب
گرايى) و تمايز (امتيازبندى جنسى و...) در ميان آنان رايج شود.(5)
پيامدهاى فمينيسم
مقوله فمينيسم داراى آثار مثبت و منفى چندى, بوده است. از سويى
فمينيستها نشان داده اند كه نوآور بوده اند. چه در قلمرو فلسفى و
چه ايستار زنان و چه در ايستارهاى اجتماعى نسبت به زنان. در قلمرو
ايدئولوژيك و علمى فمينيستها به افشاگرى پرداخته اند و سعى در حذف
ايدئولوژيهاى سياسى قديمى كرده اند... اصول موضوع مردم شناسى,
تاريخ, روانشناسى, روانكاوى و جامعه شناسى مورد روشنگرى و نقد
فمينيستها قرار گرفت.(6)
از سوى ديگر آمار تمام كشورهاى غربى مبين كاهش ازدواج و زاد و
ولد و همچنين افزايش طلاق به خصوص از سوى زنان است. و اين نشانه آن
است كه زنان همانند مادرانشان[ به تعبير فمينيستها] عجولانه به
ازدواج روى نمىآورند. آمار نشان مى دهد كه هرچه تحصيلات زنان بالا
مى رود, كمتر ازدواج كرده و بيشتر طلاق مى گيرند. توسعه ازدواج
آزاد, خانواده تك والدينى, جستجوى زندگى عاشقانه بدون ازدواج,
راههاى ديگرى به جاى ازدواج سنتى هستند كه فمينيستها در نوشته ها و
اعمال روزانه خود پيشنهاد كرده اند.(7)
اسنادى كه توسط خود آنان منتشر مى شود و آمارى كه فمينيستها خود
ارائه مى دهند, وضع زشت و فجيع زنان را بازگو مى نمايد. در آمريكا
كارگران زن يك كارخانه آرد آمريكايى روزنامه خاص خود را منتشر
كردند و در آن راجع به مدت زمان كار, عدم كفايت دستمزدها, سرعت
آهنگ كار و اجبار در همخوابگى به افشاگرى پرداختند.(8)
و بالاخره همانند غرب, زنان شوروى[ سابق] با ايفاى نقش دوگانه
يعنى كار در خانه و بيرون از خانه ازپا افتاده اند.(9)
از آثار سوء ديگر فمينيسم, افزايش سقط جنين, قانونى شدن آن و
كنترل مواليد است. با اين وصف هنوز فمينيستها از روند رو به رشد
سقط جنين راضى نبوده و مى گويند مادام كه حكومتها در كشورهاى
پيشرفته مفهوم ابزارى از زنان را حفظ كنند, جنگ سقط جنين هنوز
كاملا پيروز نشده است!(10)
مشكلات فمينيسم
فمينيستها براى رسيدن به اهداف خود بايد موانع و مشكلات عمده اى
را از مسير راه خود بردارند. پاره اى از اين مشكلات و موانع
عبارتند از:
1 ـ عدم حضور زنان در پستهاى كليدى و سطح رهبرى.
2 ـ اختلاف نظر و اختلاف رفتار خود فمينيستها.
3 ـ اقدامات سازمان يافته خشونتآميز مردان و حتى زنان برعليه
آنان.
4 ـ ناتوانى در تغيير مطلوب اوضاع و شرايط اجتماعى.
5 ـ شيوه برخورد با مسايل مورد توجه اقوام, اديان و مكاتب بشرى.
6 ـ داشتن صفاتى مانند دشمنى بى جا, كينه, لجاجت و ستيز كه همه
از يك برخورد احساساتى و حماسى برمى خيزد و از روى عقل و تدبير
نيست.
7 ـ توسل به شيوه هاى غيرمعقول و تفسير يكجانبه به سود خود بدون
توجه به واقعيات. در اين نمونه تنها يكى از موضوعات يادشده را
اندكى توضيح مى دهيم:
واكنش خشن
اين عبارت از سوى فمينيستها درباره افرادى به كار مى رود كه
مانع فعاليت آنها مى باشند.
فمينيستها براى خود صحنه يك نبرد همه جانبه اى را با مردان,
ترسيم مى كنند و براى اظهارات خود از واژه هايى بهره مى جويند كه
در صحنه هاى نبرد خونين كاربرد دارد. به تعبير يكى از اينها,
پيروزيها و شكستهاى زنان را مى توان با اصطلاحات نظامى بيان كرد;
پيروزى در نبرد, شكست در نبرد, فتح قلمروهاى تازه و تسليم آنها...
(11)
در مقاله ((سوزان فالودى)) به عبارتهايى از اين دست, فراوان
برمى خوريم:
دوطرف مخاصم, دوسوى خطجبهه, دفاع از خود, مقاومت اين نيرو, ضربه
اى خاص, نيروى مقابل...(12)
ذهن فمينيست از واژه هاى خشن نظامى پرشده است و ديدگان بى فروغ
او را غبار بدگمانى چنان كدر و تار كرده كه جايى را نمى بيند و
چنين نگاهى از خشونت خودساخته خودشان, تصوير زنده اى به دست ما مى
دهد و ثابت مى كند اين فقط مردان نيستند كه خشن رفتار مى كنند بلكه
اين ذهن فمينيستها است كه تصويرهاى مغشوش مخابره مى كند. در هر حال,
فمينيستها خود را با نيروى قدرتمندى مواجه مى بينند كه در تمامى
عرصه ها كار را بر آنان سخت و طاقت فرسا نموده است. از ديدگاه
اينها, مردان از زنان مى ترسند و گاهى به دنبال موفقيت آنان گر مى
گيرند و از نظر اينها هرچند ترس و انزجار از فمينيسم به صورت دايمى
و ماندگار در فرهنگ[ آمريكا] وجود دارد[ اما] هميشه درحالت بحرانى
نيست. نشانه هاى آن به شكل ادوارى فروكش مى كند و دوباره ظاهر مى
شود و اين تجديد موضع گيرى را مى توان دقيقا واكنش خشن در مقابل
پيشرفت زنان خواند[ .درنظر آنان] اگر اين وقايع را در تاريخ آمريكا
پى بگيريم, مى بينيم كه اين گرگرفتنها معمولا تصادفى نيست هميشه
وقتى درست يا غلط, به اين نتيجه برسند كه زنان پا از گليمشان
درازتر كرده اند آتش زبانه مى كشد.(13)
اقدامات واكنش خشن
بعداز جنگ اول جهانى در كشور شوروى سابق, كارهايى انجام شد كه
به تعبير فمينيستها, اعمال خشونت محسوب مى گرديد. مديران كارخانه
ها از افزايش مهدكودك و ايجاد تسهيلات لازم براى مادران خوددارى
كردند. از سال 1930 (1380) مقدمات بازگشت به خانواده سنتى فراهم
آمد. حق مالى مادر مجرد براى دريافت كمك مالى از پدر فرزندش, از
طريق دادگاه حذف شد. طلاق پرخرج و دشوار, و همجنس گرايى جرم و
خيانت شناخته شد.
از نظر استالين ساخت جامعه سوسياليستى متوقف برنقش سنتى زن و
مرد بود و داشتن فرزند زياد, كار زياد تشويق شد.(14)
در كشورهاى آلمان, ايتاليا وضع عوض شد. آلمان شعار كودك,
آشپزخانه, كليسا را تقويت و اولين كشورى بود كه تمامى زنان شاغل در
مشاغل عمومى را اخراج نموده اقداماتى به عمل آورد تا دختران جوان
از آن فرهنگ دور شوند و از ورود آنان به مدارس مختلط جلوگيرى كرد و
آنان را به مدارسى وارد نمود كه نقش زنانه و خانه دارى بياموزند.
زنان اسپانيايى هرچه در رژيم جمهورى (مثل حق سقط جنين و حق رإى)
به دست آورده بودند از كف دادند.(15)
بعداز جنگ دوم جهانى در ايالات متحده براى بازگردانيدن زنان به
خانه, جدالى درگرفت زيرا مسوولان مجبور بودند مردان ازجنگ برگشته
را مجددا در بازار كار وارد كنند اما اخراج بى رحمانه زنان كارگر,
مدت زمان طولانى آنچنان كه انتظار مى رفت و به كمال صورت نگرفت.(16)وزير
كار انگلستان در دسامبر 1945 ( 1323) اعلام داشت:
((زنان در طول جنگ كارى بس سترگ و شايان تحسين انجام دادند و
امروز هم به همان اندازه به آنها نياز داريم.)) با اين همه زنان را
به خانه فرستادند تا جايى براى مردان ازجنگ برگشته باز شود.(17)
در انگلستان و ايالات متحده, تمامى تجهيزات جمعى (مهدكودكها,
كودكستانها, غذاخوريهاى مدارس و كارخانه ها) كه به منظور تسهيل كار
زنان ايجاد شده بود از ميان رفتند.(18)
وضع زنان بعداز جنگ دوم جهانى در كشور ايتاليا و فرانسه بهتر از
انگلستان و ايالات متحده نبود.(19)
حاصل كار فمينيستها
جنبش زنان از آغاز تاكنون با عكس العملها و ارزيابيهاى مثبت و
منفى فراوانى مواجه بوده است. عده اى عقيده دارند نتايج بدست آمده
مطلوب بوده و در زندگى اجتماعى تإثير مثبتى برجاى گذاشته است. اين
عقيده كه عمدتا (يا به تعبير ديگر انحصارا) ادعاى خود فمينيستها مى
باشد از سوى سياستگزاران, كارگردانان امور اقتصادى, دانشمندان و
ارباب جرايد و رسانه هاى گروهى مورد انكار واقع شده است. فمينيستها
نيز در جبهه گيرى جديد خود با اين ارزيابى مدعى مى شوند چنين عقيده
اى براى سركوب جنبش زنان تدارك ديده شده است. به هرحال, در اين بخش
مرورى بر كارنامه فمينيسم آمريكايى داريم تا خواننده را به اندكى
از نتايج و ارزيابيهاى كار فمينيستها آشنا نماييم.
((نيويورك تايمز)) نوشته است: ((زنان بدون فرزند, افسرده و
سرگردان هستند و روز به روز نيز بر تعدادشان افزوده مى شود)).
((نيوزويك)) مى نويسد: ((زنان مجرد عصبى هستند و در زير بحران
عميق عدم اعتماد به نفس, خرد مى شوند.))(20)
در كتاب راهنماى توصيه هاى بهداشتى آمده است: ((زنانى كه صاحب
پستهاى مهم هستند, گرفتار شيوع بى سابقه اختلالهاى هيجانى, ريزش مو,
ناراحتيهاى عصبى, الكليسم و حتى حمله هاى قلبى هستند.))(21) و پاره
اى از متون روانشناسى نوشته اند: ((امروزه تجرد زنان مستقل, نشانه
يك بيمارى عمده عصبى است.))(22)
نشريه ((نشنان ريويو)) طى مقاله اى نوشت: ((آزادى زنان, به
جبران فسادها و تباهيهاى خود, درآمد بيشتر, سيگار مخصوص زنان,
اجازه داشتن بچه بدون شوهر, روابط آزاد جنسى, اعتبارات بانكى شخصى
و زنان متخصص بيماريهاى زنان به نسل من عطا كرده است. در ازإ موجب
اصلى خوشبختى زنان را, از ما دزديده است: ((مرد را))(23)
در برنامه تلويزيونى ((تودى)) گفته شد: ((علت به وجود آمدن زنان
جيب بر و باج گير آزادى آنها است.))(24) و در نشريه ((بالتيمورسان))
نوشتند: ((زنان فمينيست باعث افزايش توليد فيلمهاى مبتذل سينمايى
شده اند.))(25)
در كتاب روانشناسى ((زن بودن)) اظهار شده: ((فمينيسم كه وعده
كرده بود به زن احساس خودشناسى نيرومندى بدهد نتوانست از عهده
برآيد.))(26) و در كتاب ديگرى در همين زمينه اعلام شده: ((پريشانى
و اندوه زنان پيامد ناگوار فمينيسم است زيرا اين افسانه كه
خودشناسى تنها در سايه خودمختارى, استقلال و شغل و حرفه مقدور مى
باشد, از ابداعات فمينيسم است.))
جامعه شناسان مدعى اند: ((اصلاحات قانونى ملهم از فمينيسم مانع
برخوردارى زنان از حمايتهاى قانونى ويژه مى شود.)) و اقتصاددانان
عقيده دارند: ((خانواده هاى زنان شاغل با دستمزدهاى بالا, در وضعيت
ناپايدارترى قرار دارند. )) و متخصصين آمار با ارائه گزارشهايى
درباره ميزان گرايش به بارورى درميان دوجنس, گفته اند: ((به كمك
آمار و ارقام مى توان ثابت كرد كه تساوى حقوق زن و مرد با ازدواج و
مادرشدن سازگار نيست.))(27)
مإموران بررسى مسايل غيراخلاقى ايالات متحده اظهار كرده اند: ((پيشرفت
شغلى زنان حتى مى تواند مسبب بالارفتن درصد تجاوز باشد[ .زيرا به
نظر آنان] با بيشتر شدن تعداد زنان در كالجها و محلهاى كار, امكان
مورد تجاوز قرارگرفتنشان نيز بيشتر شده است.))(28)
يك كلانتر پليس كاليفرنيا اعلام كرده: ((امروزه زنان از آزادى
بيشترى برخوردارند و لذا جرايم بيشترى مرتكب مى شوند.))(29)
اعترافات
از قول ((بتى فريدن)) كه از بنيانگذاران فمينيسم است نقل شده كه
گفته است: ((امروزه زنان از بحران هويت و مشكلات تازه اى رنج مى
برند كه نامى ندارد.))(30) و ((اليزابت مهرن)) نويسنده پرطرفدار
نشريه ((لوسآنجلس تايمز)) مى گويد: ((نسل ما را چون قربانى, در راه
جنبش زنان سربريدند. زنان ساده لوحى چون من فريب فمينيسم را خوردند.))(31)
مشابه اين عبارت را ((كى ابلينگ)) نويسنده مجله ((نيوزويك))
اظهار كرده كه: ((زنان نسل من يعنى سردمداران فمينيسم قربانيان
اصلى بودند)).(32)
مجله مد و زيبايى ((هارپرزبازار)) نوشته است[)) :جنبش زنان]
باعث شد تا به جاى كسب موقعيت تازه, موقعيتهاى موجود را هم از دست
بدهيم))(33) و سرانجام, ((فيت ويلسى)) زنى كه در زمان ((ريگان))
سخنگوى كاخ سفيد بوده در سخنرانى خود با عنوان ((فمينيسم پيشرو
درحال عقب نشينى)) اظهار داشت كه فمينيسم ((استريت جكت)) زنان است.
يعنى فمينيسم لباسى است مانند لباس ديوانه ها كه از آن خفت مى بارد.(34)
دفاع از لباس بى ريخت
ما نمى گوييم فمينيسم چون لباسى خفتآور ويژه ديوانگان است اما
نمى توانيم آن را جامه اى فراخور كرامت و شخصيت انسانى يك زن
بدانيم. فمينيسم لباسى بى ريخت و مندرس است. لباسى كه از جامه
دانهاى عصر فرعونيان بيرون كشيده شده و بر اندام زن عصر جديد بسيار
ناموزون است. دفاع طرفداران فمينيسم در برابر موج افشاگريهاى علمى
و آمارى مستند و اعترافات خود فمينيستها و زنان سرشناس آنان, تلاشى
براى رضايت خاطر خودشان محسوب مى شود زيرا اگر داده هاى علوم
روانشناسى, اقتصاد, جامعه شناسى, آمار و تجربه هاى سران پليس و قوه
قضائيه و اعترافات فريب خورده ها و نوشته هاى جرايد و افشاگريهاى
راديو و تلويزيون, همه مردمدارانه يا خلاف واقع باشد, اين ديدگاه
بدبينانه و بدون دليل در مورد افكار و اعلانات فمينيستى نيز صادق
خواهد بود. از كجا بدانيم روانشناس فمينيست درست مى گويد؟ چگونه
ثابت مى كنند مخالفان دروغ گفته اند؟ تجربه فمينيسم در كشورهاى
زيادى مثل آمريكا سياستگزاران را وادار نموده تا بار ديگر به نقش
خانواده پى ببرند و بر سلامت خانواده (پدر, مادر, فرزند) اصرار
ورزند.
تنزل نرخ حضور زنان در پستهاى سياسى از 13درصد به 10درصد و
تإكيد بر تبديل مرخصى والدين به جاى مرخصى مادرى(35), نشان مى دهد
دنيا درصدد احياى نقش خانواده است. در برنامه هايى كه سازمان ملل
متحد به مناسبت سال جهانى خانواده (1994) (1373) اعلام داشته,
خانواده به عنوان هسته مركزى جامعه مورد تإكيد قرار گرفته است.
نتيجه
فمينيسم به لحاظ ايجاد ترديد و بدبينى, ناديده گرفتن حقوق
ديگران, ايجاد روحيه ستيزه جويى, خودخواهى و خودپرستى, بى تفاوتى و
سقوط اخلاقى, و به لحاظ اشتمال بر نقض اصول پذيرفته شده خود, مسلكى
غير انسانى است.
از نقطه نظر دينى با اشكالات فراوانى مواجه است و از اين نظر در
كشورهاى اسلامى قابل اجرا نمى باشد. در بينش دينى, اعتقاد به
فمينيسم ـ به گونه اى كه در اين مقاله طرح گرديد ـ خروج از
چارچوبهاى پذيرفته شده دينى است .
پىنوشتها:
1 ـ مجله نورالاسلام, چاپ بيروت, شماره 3506, ص26 و 27.
2 ـ الاصابه, چاپ بيروت, ج4, ص240,229.
3 ـ زوجات النبى(ص) و اولاده, اميرمهناالخيامى, بيروت موسسه
عزالدين, چاپ اول, ص138.
4 ـ لسان العرب, ماده ((نظر)).
5 ـ النهايه ابن اثير, چاپ قاهره, ج4, ص135.
6 ـ جنبش اجتماعى, ص5 ـ 124.
7 ـ همان, ص126.
8 ـ همان, ص83.
9 ـ همان, ص133.
10 ـ همان, ص119.
11 ـ زنان, شماره 13, ص16.
12 ـ همان.
13 ـ همان, ص15.
14 ـ جنبش اجتماعى, ص108.
15 ـ همان, ص109 ـ 108.
16 ـ همان, ص113.
17 ـ همان.
18 ـ همان, ص114.
19 ـ همان.
20 ـ زنان, شماره 12, ص19.
21 ـ همان.
22 ـ همان.
23 ـ همان.
24 ـ همان.
25 ـ همان.
26 ـ همان, ص20.
27 ـ همان.
28 ـ همان.
29 ـ همان.
30 ـ همان, ص19.
31 ـ همان.
32 ـ همان.
33 ـ همان.
34 ـ همان, ص20.
35 ـ پيشرفت ملتها, تهيه شده از سوى مديريت يونيسف, (لندن) ترجمه
توسط زهره قاينى, چاپ تهران, تابستان 1373, ص
|