ضوابط و شرايط حضور زنان در اجتماع
پوشش:
(يا ايها النبي قل لازوجک و بناتک و نساء المؤمنين يدنين عليهن من
جلبيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلا يوذين و کان الله غفورا رحيما)
اي
پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو:
«جلبابها[=روسريهاي بلند] خود را بر خويش فرو افکنند، اين کار
براي اين که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر
تاکنون خطا و کوتاهي از آنها سرزده توبه کنند) خداوند همواره
آمرزنده رحيم است.
زماني که زنان مسمان براي اقامه نماز جماعت پشت سرپيامبراکرم(ص) به
مسجد ميرفتند هنگام برگشت از مسجد، بعضي از جوانان هرزه و اوباش
برسر راه آنها مينشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار
ميدادند و مزاحم آنان ميشدند. آيه فوق نازل شد و به آنها دستور
داد حجاب خود را کامل رعايت کنند تا به خوبي شناخته شوند و کسي
بهانه مزاحمت پيدا نکند.
در
اين که منظور از (جلباب) در آيه چيست مفسران و ارباب لغت چند معني
ذکر کردهاند:
الف- چادر و پارچه بزرگي که از روسري بلندتر است و سرو گردن و
سينهها را ميپوشاند.
ب-
روسري
ج-
پيراهن گشاد
گرچه اين معاني با هم متفاوت هستند ولي قدر مشترک همه آنها اين
است که بدن را به وسيله آن بپوشاند/.
نکتهها:
1- حکم پوشش زنان از احکام اوليه اسلام بوده است زيرا
در اين آيه توصيه به حجاب کامل شده است. در حقيقت اين آيه با
بدحجابي مبارزه کرده است.
2- در مبارزه با مفاسد اجتماعي، ربرهان مذهبي و
شخصيتهاي فرهنگي جامعه بايد در صف اول مبارزه باشند زيرا جامعه به
رفتار آنان بعنوان الگو نگاه ميکند. در اين آيه ابتدا همسران
پيامبراکرم سپس دختران او و بعد زنان باايمان مورد خطاب قرار
گرفتهاند.
3- پوشش زنان در جامعه مانعي براي فعاليتهاي اجتماعي
آنان نيست و محدوديتي ايجاد نميکند بلکه براي زن، حجاب مصونيت است
و او را اذيت و مزاحمت افراد پليد حفظ ميکند و جامعه را از آلودگي
جنسي محافظت مينمايد و لذا، اين آيه نميگويد زنان وارد اجتماع
نشوند بلکه ميگويد با حجاب کامل در عرصههاي گوناگون جامعه از
برکات آنان بهرمند شود ولي اگر حضور آنان بدون رعايت حجاب باشد
حضور آنان نه تنها فايدهاي نخواهد داشت بلکه زمينه انحطاط و سقوط
فرهنگي و انساني را بوجود ميآورد.
4- در مبارزه با مفاسد اجتماعي ابتدا بايد مسلمانان و
مومنان دستورات رعي را رعايت کنند که بهانهاي بدست فاسدان ندهند
سپس بايد براساس اصول تربيتي به سراغ فاسدان رفت.
(و
قل للمومنت يغضضن من ابصرهن و يحفظن فروجهن و لايبدين زينتهن الا
ما ظهر منعها و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن و لايبدين زينتهن الا
لبيولتهن او ابائهن او اباء بعولتنه او ابنائهن او ابنا بعولتهن او
اخوتهن او اوخنهن او بني اخونهن او بني اخوتهن او نسائهن او ما
ملکت ايمنهن او التبعين غير اولي الاربه من الرجال او الطفل الذين
لم يظهروا علي عورت النساء و لا يضربن بالرجلهين ليعلم ما يخفين من
زينتهن و توبوا الي الله جنميعا ايه المؤمنون لعلکم تفلحون)
و
به آنان که با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوسآلود) فرو
گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را جز آن مقدار که
نمايان است آشکار ننمايند و (اطراف) روسريهاي خود را برسينه خود
افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشکار
نسازند مگر براي شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پسرانشان، و يا پسران
خواهرانشان، يا زنان همکيششان، يا بردگانشان[=کنيزانشان]، يا
افراد سفيه که تمايلي به زن ندارند، يا کودکاني که از امور جنسي
مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين
نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداي خلخال که بر پا دارند
به کوش رسد). و همگي بسوي خدا بازگرديد اي مؤمنان، تا رستگار شويد!
اين آيه در مورد حجاب و پوشش زنان به نکاتي اشاره ميکند:
اول اين که زنان نبايد زينت خود را آشکار سازند مگر آن مقدار که
بطور طبيعي ظاهر است. که از اين قسمت استفاده شده است پوشش صورت و
دو کف(وجه و کفين) واجب نيست زيرا اين قسمت از بدن زن از زينتهايي
است که خود به خود ظاهر است. و دليل اين که آيه شريفه بعد از اين
قسمت، ميفرمايد (روسريها را بر روي سينه و گريبان قرار دهيد)
نميگويد بر روي چهره قرار دهيد، معلوم ميشود پوشش بر روي چهره
واجب و لازم نيست.
(البته در مورد اين آيه شريفه مخصوصاً اين قسمت از آيه در ميان
مفسران و فقيهان سخن بسيار است که ما به نظر مشهور مفسران و فقيهان
شيعه اشاره کرديم)
دومين حکمي که در آيه بيان شده است اين است که زنان خمارهاي خود را
بر سينههاي بيفکنند(خمار بر وزن(حجاب) در اصل به معني پوشش است
ولي معمولاً به چيزي گفته ميشود که زنان با آن سرخود را
ميپوشانند).
از
اين جمله استفاده ميشود که زنان قبل از نزول آيه، دامنه روسري خود
را به شانههاي يا پشتها يا سر ميافکندند بطوري که گردن و کمي از
سينه آنها نمايان ميشد (در آيه 33سوره احزاب اين فرهنگ را به
فرهنگ جاهليت اولي توصيف نموده است).
قرآن دستور ميدهد زنان مسلمان هنگام حضور در اجتماع و در ميان
نامحرمان، گردن و سينة خود را مستور سازند.
سومين حکمي که در آيه بيان شده است در مواردي است که زنان
ميتوانند در آنجا حجاب خود را برگيرند و زينت پنهان خود را آشکار
سازند.
نگاه کردن زنان و مردان به همديگر
(قل للمومنين يغيضوا من ابصرهم و يحفظوا فروجهم ذلک ازکي لهم ان
الله خبير بما يصنعون)
به
مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و عفاف
خود را حفظ کنند؛ اين براي آنان پاکيزهتر است؛ خداوند از آنچه
انجام ميدهيد آگاه است!
مسئله نظر و نگاه در معاشرت اجتماعي و حضور زنان در جامعه از مسائل
دبگري است که پيامبراکرم(ص) با تبيين آيات الهي مسلمانان را به
اهميت آن آگاه نمود.
آن
حضرت در اين رابطه حکم خدا را اينگونه بيان ميکند: مومنين ومومنان
بايد در نگاه کردن به همديگر (غضبصر) کنند.
غض
بصر يعني چه؟
عدهاي گفتهاند غض بصر يعني: روي هم نهادن پلکهاي چشم. طبق اين
معني، مؤمنين موظف هستند چشم خود را از نگاه کردن به نامحرم،
بپوشانند.
بعضي ديگر گفتهاند:
غض
در اصل به معني کم کردن و نقصان است و در بسياري از موارد در
کوتاه کردن صدا يا کم کردن نگاه گفته ميشود بنابراين معني، آيه
نميگويد مومنان بايد چشمهايشان را فرو بندند بلکه ميگويد بايد
نگاه خود را کم و کوتاه کنند و صحنهاي را که ممنوع و حرام است از
منطقه ديد خود به کلي حذف کنند.
در
هر صورت چشم چراني و نگاه به نامحرم در اسلام تحريم شد زيرا اين
عمل زشت، زمينهساز بسياري از مفاسد جنسي است. پيامبرگرامي
اسلام(ص) در مورد چشمچراني ميفرمايد:
(براي هر عضو بهرهاي از زنا هست و زناي چشم، نگاه کردن به نامحرم
است.)
و
در بيان ديگري آن حضرت اين گونه ميفرمايد:
(هر کس ديدهاش را از حرام پر کند، خداوند در قيامت ديدهاش را از
آتش پر نمايد مگر اين که توبه کند و از عمل خود برگردد.)
رسول گرامي اسلام(ص) براي کساني که به اين واجب الهي عمل ميکنند و
از نگاه کردن به نامحرم اجتناب ميورزند، از خداوندمتعال نقل
ميکند که:
(نظر و نگاه حرام تيري مسموم از تيرهاي ابليس است. هر کس از ترس من
ديده از نامحرمان بپوشد به جاي آن ايماني به او بدهم که لدت آن
ايمان را در قلب خود بيايد.)
نتيجهاي که از اين بحث بدست ميآيد اين است که از شرايط فعاليت
اجتماعي زنان و حضور آنان در جامعه اين است که مردان و زنان نامحرم
از نگاه کردن به همديگر اجتناب نمايند تا بتوانند در يک محيط سالم
به فعاليت بپردازند. لازم به ذکر است که رعايت اين شرط، زماني
امکان دارد که محيط کار زنان با مردان بصورت مختلط نباشد به معني
ديگر زنان در جامعه بايد شغلي را انتخاب نمايند که تماس با مردان
در آن يا لازم نباشد يا در حداقل ممکن آن باشد زيرا حضور زنان در
کنار مردان، بطور طبيعي طمينه نگاه کردن به همديگر و سخن گفتن را
بوجود ميآورد و همين امر موجب مفاسد جنسي خواهد شد.
سخن گفتن زنان با مردان
(ينساء النبي لستن کاحد من النساء ان اتقين فلا تخضعت بالقول فيطمع
الذي في قلبه مرض و قلن قولا معروفا)
اي
همسران پيامبر! شما همچون يکي از آنان معمولي نيستيد اگر تقوا پيشه
کنيد؛ پس به گونهاي هوسانگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع
کنند، و سخن شايسته بگوييد!
در
توضيح اين آيه ذکر مقدمهاي ضروري است و آن اين که هر چند صدر آيه
درمورد همسران پيامبر اکرم است ولي حکمي که در آيه آمده است جزم
مختصات زنان پيامبر نيست بلکه شامل همه زنان ميشود و اگر درصدر
آيه، سخن از همسران پيامبر آمده است براي تاکيد است. براين اساس،
قرآن کريم سخن گفتن زنان با مردان را در صورتي جايز ميداند که
آنها بطور عادي سخن گويند و اگر سخنان آنان همواره با تعبيرات
تحريک کننده که افراد شهوتران را به فکر گناه ميافکند باشد.(سخن
گفتن با اين کيفيت) جايز نيست.
طبق اين آيه شريفه، زنان موظفند در جامعه خوب و جدي سخن گويند
بصورتي که نه محتواي سخنشان محرک باشد و نه کيفيت آن مهيج.
راه رفتن زنان در جامعه
(و
لايضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن)
ترجمه: زنان هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت
پنهانيشان دانسته شود.
اين قسمت از آيه شريقه 32سوره نور به مسئله راه رفتن زن در جامعه
اشاره ميکند و دستور ميدهد که:
زنان در رعايت عفت و دوري از اموري که آتش شهوت را در دل مردان
شعلهور ميسازد و ممکن است منتهي به انحراف از جاده عفت شود آن
چنان بايد دقيق و سختگير باشند که حتي از رساندن صداي پاي خود به
صورتي که توجه ديگران را جلب نمايد خودداري نمايند. در حقيقت قران
کريم به روش راه رفتن زنان به اين جهت نموده است که آرام راه رفتن
آنان در جامعه عاملي در جهت تقويت عفت عمومي و حفظ مردان از
آلودگيهاي جنسي است.
از
جميع مطالبي که بيان شد به اين نتيجه ميرسيم که:
پيامبرگرامي اسلام(ص) زمينه حضور اجتماعي زنان را فراهم نمود به
آنان اجازه حضور در مساجد و صحنههاي مختلف اجتماعي و حتي حضور در
هجرت و جهاد را داد ولي با شرايطي که اين حضور را مفيد و مؤثر
ميکرد. پوشش، نگاه نکردن به مردان نامحرم، سخن گفتن غيرمهيج، راه
رفتن آرام و مناسب از شرايطي بود که آن حضرت مانع اختلاط زنان و
مردان ميشد و ميفرمود:
(زنان و مردان با يکديگر و در حال اختلاط از يک درخارج نشوند و حتي
در کوچه و خيابان خط عبور زنان جدا باشد).
نکته آخر درمورد حضور اجتماعي زنان اين است که رسول گرامي اسلام
وظيفه اصلي و ذاتي زنان را همسرداري و تربيت فرزندان صالح معرفي
مينمود و به آنان توصيه ميکرد از اين وظيفه اصلي نبايد غفلت کرد
به يک حديث در اين مورد که داراي نکاتي ارزنده است توجه نماييد:
روزي رسولخدا(ص) در جمع ياران و اصحابش نشسته بود که اسماء بنت
يزيد انصاريه-يکي از زنان قبيله انصار- به حضور آن حضرت رسيد و عرض
کرد:
پدر و مادرم بفدايت، من به نمايندگي از طرف زنان به نزد تو ميآيم.
فدايت شوم! ميدانم که هيچ زني در مشرق و مغرب عالم نيست مگر به
همين راي که من دارم.
خداوند تو را به حقيقت بر مرد و زن مبعوث نمود ما نيز به تو و به
خدايي که تو را فرستاده ايمان آورديم. ما طايفه زنان، محدود، محصور
وخانهنشين شما هستيم. شهوات شما را رفع ميکنيم اولاد شمارا حمل
ميکنيم. شما مردها برما برتريها داريد، نمازجمعه و جماعت
ميتوانيد بخوانيد. عيادت مريض و تشييع جنازه ميتوانيد برويد و از
پس حج، حج ديگري ميتوانيد انجام دهيد و از همه مهمتر در راه خدا
به جهاد ميرويد. وقتي مردان براي حج و عمره يا جهاد از خانه بيرون
ميروند، ما اموالشان را حفظ ميکنيم و لباسهايشان را ميبافيم و
اولادشان را تربيت ميکنيم. آيا دراجر و ثواب شريک مردان نيستيم؟
حضرت رسول(ص) به تمام صورت روبه اصحاب برگشته و فرمود:
(آيا تا به حال درامر دين سخني به اين خوبي از زني شنيدهايد؟ پاسخ
دادند: يا رسولالله گمان نداريم زني چنين سخني بتواند گفت. سپس
حضرت رو به آن زن نمود و فرمود:
اي
زن به خانهات برگرد و به زنان ديگر اعلام کن که نيکو شوهرداري شما
زنان و جلب رضايت مرد و پيروي از او مساوي تمام اعمالي است که نام
بردي. پس آن زن بازگشت و از اين مژده تکبير و تهليل ميگفت و
خوشحال بود.)
نکته مهم در اين روايت اين است که: روش مورد پسند در زندگي براي زن
از نظر آن حضرت، تدبير منزل و خانهداري و تربيت اولاد است، در
همين رابطه اسلام محروميتهاي زنان را مانند محروميت از جهاد در راه
خدا بدون عوض و جبران نگذاشته، بلکه کمبود آن را بمعادل آن در
فضيلت جبران نموده است. مثلاً شوهرداري نيکو را معادل جهاد قرار
داده است لذا شهادت در ميدان نبرد برخانه نشيني زن و نيکو همسرداري
رجحاني ندارد.
تذکر: اهميت مسئله نيکوشوهرداري و تربيت اولاد بخاطر اثرات
سازندهاي است که اين مسئله در سعادت و خوشبختي جامعه دارد. در
حقيقت جامعهاي به سعادت و خوشبختي دست پيدا ميکند که خانوادهها
از يک محيط گرم و صميم و انساني برخوردار باشند و اين امر زماني
تحقق پيدا ميکند که زنان به وظيفه خود به طور کامل و دقيق عمل
نمايند.
راههاي مبارزه با بدحجابي
خداوند بزرگ براي هر درد ظاهري و باطني، درماني مشخص نموده است. و
دردهاي باطني و روحي به مراتب براي جامعه مهلکتر از درهاي ظاهري
است و تا به امروز آنچه جوامع مختلف را نابود کرده دردهاي روحي
مانند تنبلي،؛ ترس، شهوتراني، بياعتنايي به دستورهاي خداي بزرگ و
انبيا و ائمه معصومين(ع) و رهبران متعهد دين بوده است. بدحجابي و
بيتوجهي مردان نسبت به ناموسشان نيز شاخهاي از همين دردهاست.
اينک به صورت فهرست راه اصلاح اين درد بيان ميشود:
1-
امر به معروف و نهي از منکر در جامعه به صورت عمومي درآيد. و زماني
عمومي ميشود که همه مردم اين دو فرضيه را مثل نماز، واجب بدانند و
گناه را تحمل کنند و در انجام اين وظيفه منتظر کسي نباشند و در
هنگام تذکر به افراد خطاکار از احدي ترس نداشته باشند. مسوولين
حکومت نيز از عامرين به معروف و نهي کنندگان از منکر دفاع کنند و
آنها را مورد تشويق قرار بدهند.
2-
در رسانههاي گروهي و جرايد مخصوصاً صدا و سيما نسبت به حجاب و
چادر تبليغ شود و فوايد پوشش و آثار شوم بدحجابي با شيوههاي هنري
به صورت مستدل و منطقي تبيين شود و درتمام برنامههاي صدا و سيما
سعي شود از چادر استفاده شود و از زنان محجبه تجليل به عمل آيد لذا
رهبر معظم انقلاب فرمود:
هرحرکتي که براي دفاع از زنان انجام ميگيرد بايد رکن اصلي آن
رعايت عفاف زن باشد. نبايد عفت زن که مهمترين عنصر براي شخصيت زن
است مورد بياعتنايي قرار گيرد.
3-
بانواني که داراي حجاب برتر هستند از سوي مسوولين در کليه مراکز
دولتي مورد تشويق قرار گيرند و به آنان با ديده احترام بنگرند و
مزاياي اين گونه بانوان بيشتر از بقيه باشد و در صورت رعايت نکردن
حجاب، مسوول اداره توبيخ شود.
4-
در مدارس و دانشگاهها ضمن تشويق دختران با حجاب نمرهاي تحت عنوان
حجاب برتر(چادر) در بين نمرات درج گرديد. و در بين کتب درسي در جاي
مناسب، فلسفه حجاب و آثار آن و ضررهاي برهنگي به صورت استدلالي
آورده شود.
5-
عمل به اين مراحل استمرار داشته باشد نه اينکه به صورت مقطعي عمل
گردد.
6-
برخي از مجلات و جرايد به خاطر فروش بيشتر و درآمد بهتر و يا بخاطر
عنادي که با اسلام عزيز دارند اقدام به چاپ تصاوير رنگي زنان به
صورت غربي و تحريک آميز مينمايند که اين کار سبب نشر بدحجابي و
بيبندوباري و به فساد کشاندن جوانان و خدمت به بيگانگام خواهد شد.
لذا براي جلوگيري از اين پديده شوم لازم است از چاپ تصاوير زنان به
اين شکل جلوگيري به عمل آيد. و اين موضوع در بعضي کشورهاي غربي هم
ميباشد.
7-
بعد از طي اين مراحل بايد دانست افرادي هستند که داراي عقل سليم و
اهل منطق و دليل نميباشند و جز به ظاهرسازي و خودنمايي و شهوت و
فساد فکر نميکنند. با اين افراد اندک بايد با شدت برخورد شود.
اگر همه مردم با اقامة دليل و برهان و سخن نرم هدايت ميشدند رسول
خدا(ص) همه را اصلاح مينمود و ديگر حدود و قصاص و ديه و تعزيرات
را وضع نميکرد.
|