گفتمان بررسی راهکار های حضور صحیح زنان در اجتماع

  

          عنوان مقاله
زن درانديشه اجتماعى امام خمينى ره   (بخش دوم)  (احمد آکوچکیان)

 
 

 

از گذشته

انديشه اجتماعى, جريان فكرى در شناخت حيات جمعى آدميان از منظرهاى گوناگون ادراكى در تحليل و توصيف وضعيت موجود اجتماعى و در توصيف امر اجتماعى و در طراحى و تدوين الگوهاى هنجارى و آرمانى در تبيين وضعيت مطلوب اجتماعى و نيز در شناخت و تدوين الگوهاى مديريت واقعيت اجتماعى روبه هنجاريها و آرمانهاى برگزيده ,مى باشد.

تحقيق فشرده اى كه در نوشته پيشين, بخشى از آن گذشت, پى جوى به دست دادن شناختى كوتاه و چشم اندازى به اجمال از موضع نظر انديشه اجتماعى امام خمينى((ره)) در مقوله شناختى زن, است. انديشه هاى اجتماعى امام((ره)) به همراهى انديشه هاى برخى دانشوران معاصر و اندكى پيشتر چونان مرحوم علامه نايينى, شهيد مدرس, شهيد مرتضى مطهرى, شهيد سيدمحمدباقرصدر, خود, فراز و سرفصلى از تاريخ فكر اجتماعى اسلامى است كه پيش روى خود پس از گذار از يك دوره انديشه نقدى ـ نقد معرفت شناختى, روش شناختى و درون معرفتى - حضور در يك عرصه بالنده انديشه مديريت اجتماعى را نويد مى دهد.

گذشت كه اين تحقيق كوتاه دو فصل دارد. فصل اول, نگاهى كوتاه به ((انديشه اجتماعى امام ((ره)))) و ((فصل دوم)), مرورى بر ((ديدگاه امام((ره)) درباره زن))است. فصل اول در نوشته پيشين گذشت و فصل دوم نيز با گزارشى كوتاه از ديدگاه امام((ره)) درباره ((الگوى مطلوب زن و زنانگى)), آغاز شد. اينك و در اين بخش, سخن را با تكمله اى بر فصل اول, پى خواهيم گرفت و آنگاه به ادامه فصل دوم مى پردازيم.

تكمله اى بر((فصل اول:انديشه اجتماعى امام((ره))))

حوزه هاى فكر اجتماعى اسلام

حوزه هاى انديشه اجتماعى اسلام را از دو منظر ادراك و موضوع ادراك, مى توان بر دوگونه تقسيم بندى كرد:

1 - از منظر ماهيت و ساخت ادراك بشرى, انديشه اجتماعى داراى حوزه هاى زير است وآرا اجتماعى امام((ره)) را مى توان در اين حوزه ها نظام بخشيد.

- يكى پاره آرا كلامى - فلسفى يا شبه فلسفى درباره حيات جمعى آدميان مانند فلسفه و كلام اجتماعى در موضوعاتى مانند منشا حيات جمعى, حقيقت جامعه, رابطه فرد و جامعه و... ونيز شاخه هاى معرفتى آنها مانند فلسفه و كلام سياسى, فلسفه و كلام اقتصادى

- ويكى شناختها و دانشهابراىفهم رفتاراجتماعى آدميان و پيش بينى آن

- ديگرى آرا و انديشه هاى حقوقى و ارزشى درباره رفتار و حيات جمعى آدميان و به طور خاص دو حوزه اخلاق و فقه اجتماعى

- و نيز شناختها و دانشها در نقد و تحليل و داورى در ادراكات و حوزه هاى شناخت اجتماعى ياد شده مانند فلسفه كلام اجتماعى, فلسفه علم اخلاق اجتماعى, فلسفه علم فقه اجتماعى و از اين قبيل. شناختهايى از اين دست نوعى شناختهاى درجه دوم اند و بيرون از قلمرو انديشه هاى درون دينى جايگيرند.

2 - از منظر موضوعات شناخت اجتماعى, انديشه اجتماعى داراى حوزه هاى پژوهشى زير است. آرا اجتماعى امام((ره)) را از اين ديدگاه نيز مى توان تفسيرى نظام واره كرد:

- يكى شناختها و پژوهشها درباره پديدارهاى اجتماعى در حال گذار و وضعيت موجود اجتماعى و به تعبيرى شناخت واقعيت موجود اجتماعى آن گونه كه هست.

- ديگرى شناختها و پژوهشها درباره وضعيت آرمانى و مسائل اصولى و هنجارى و ارزشى اين وضعيت و به تعبيرى شناخت حيات جمعى آدميان آن گونه كه بايد باشد.

- و سه ديگرى شناختها و پژوهشها درباره اصول و مسائل مديريت واقعيت موجود اجتماعى رو به سوى وضعيت مطلوب و به تعبيرى شناخت كيفيت گذار جامعه از آن گونه كه هست به سوى آنگونه كه بايد باشد.

مسووليت امروز ما در شناخت انديشه هاىاجتماعى امام((ره))

گفته اند كه همواره انديشه ها و ديدگاههاى دانشوران و مصلحان را و چرايى سلوك و سيره آنان و چگونگى آنها را, پس از گذشت زمانى چند, به ويژه در برابر انديشه هاى درآمده پس از آن و در مقايسه و سنجش با انديشه هاى پيش از وى و پس از وى, بهتر و روشن بينانه تر و واقع بينانه تر, مى توان به نقد و تحليل درآورد. با فاصله گرفتن زمانى بيشتر از عصر و برهه آن انديشه و يا دانشور, گرايشهاى عاطفى غير استدلالى و غير روشن بينانه له يا عليه آن تفكر, از تب و تاب, بسيار مى افتد و نگاه تحليلى به آن انديشه با روشن بينى افزونتر, بيشتر از آبشخور عقل و تامل و نقادى علمى و معرفت شناسانه, بهره مى جويد و عاطفه ها و گرايشها, نيز صبغه و مضمونى عقلانى تر و روشن بينانه تر و واقع بينانه تر به خود مى گيرند. و البته بسى افسوس و حسرت كه مخاطبها و نسلهاى پس از انديشه ها و مصلحان نيك و درستكار, آن انديشه ها و مصلحان را به آسانى واگذارند و دگرانديش و دگرپذير باشند و زندگى و حيات و سيره و سلوك و انديشه ها و گرايشها و موضعگيريهاى خويش را از ديگرانى الگو گيرند كه نه برخوردار از آن نيكى و درستكاريند و نه آن دغدغه هاى دين و دينداران و آدميان و مردمان را دارندونهآن صلابت واستوارىوپاكيزگى وعدالت گسترىوستم ستيزىرادارند.

واقع آن است كه ما - و حتى و به ويژه دانشوران ما - در زمان حيات امام ((ره)), او را كمتر شناختيم و تبيين كرديم و به نسل مخاطب خويش نشان داديم - و البته بگذريم كه شناخت جانان با بينش و عشق و قلب ميسور است و اين را پاكباختگان بسيج ما و خوبان در خون غلطيده حماسه هاى غرب و جنوب عاشورايى ما نشانمان دادند كه باز بايد حسرت خورد كه بسيارى دانشوران ما همين حقيقت ناب را كمتر به دل نشاندند و كمتر در انديشه هايشان پروراندند و تحليل كردند و نشان مردم خويش دادند - بسيارى, غفلت از دانش عميق او در حوزه انديشه هاى كلامى و اخلاقى و فقهى و تفسيرى داشتند و تنها او را مرجعى سياسى مى انگاشتند و ياد مى كردند و آنها كه از او, انديشه را و مرجعيت سياسى را دانستند و ياد مى كردند, احساس ناب و عرفان بلند او را و هنر و ادب و شعر و سوز او را كمتر در مخيله و باورهايشان جارى كرده بودند و... و بارى پس از او دانستيم كه امام((ره)) همه اينها بود و بيش از آنها بود; اما هنوز چگونه اين همه بودن او و روش امام((ره)) شدن او را, كمتر دريافته ايم.

نسل امروز ما محتاج الگو براى زندگانى درونى و حيات جمعى خويش است و حق است كه از خويش بپرسيم كه براى نسل امروزمان, چگونه و چه اندازه,امام ((ره)) را به عنوان روشى براى زيستن و حتى روشى براى گزينش و پذيرش به وادى بقا شتافتن, دريافته ايم و ارائه داده ايم. ما هنوز نتوانسته ايم يا رخصت تاريخى نيافته ايم كه همه ابعادامام((ره)) رادريابيم و چرايى ها و چگونگيهاى وجود و راه و زندگى و انديشه و عشق و حيات او را به گونه اى روش مند و نظام واره به درستى بشناسيم و آن بزرگ را به عنوان الگويى براى نسل امروز و نسلهاى فردا در ديد خلايق, بگذاريم و شيوه برگونه راه او زيستن را به دست دهيم و هم نشان دهيم كه تا كجا و تا كدامين منزل در رسيد تا ادامه راه را از جايى كه او تمام كرد بشناسيم و از آنجا آغاز كنيم و واديها و منزلهاى شناختى و شعورى و زيستى و اجتماعى و اخلاقى و اجتماعى و مديريتى را و فكرى و فقهى و فلسفى و تفسيرى و صلابتى را, پس از وى عزم و همت ورزيم و البته از داورى عالمانه بهره بريم تا سره تر و توانمندتر و واقع بين تر و علمى تر و جامع تر به آينده بنگريم و خود معمار فرداى خود و تمدن و فرهنگ و اجتماع آينده خويش باشيم.

انديشه امام((ره)) در عرصه تاريخ تحول فكردينى و انديشه اجتماعى اسلامى

انديشه اجتماعى اسلام, عرصه معاضدت و تلائم و هماهنگى انديشه دينى و انديشه تحول يا انديشه مديريت پديده هاى متحول, و به تعبيرى عرصه همنشينى امور ثابت يا تعاليم جاودانه دين و امور متغير يا پديده هاى ديناميك اجتماعى است.

دانشوران و انديشمندان و مصلحان دينى و ديندارها, همواره از دو موضع نظر به امر تحول نگريسته اند, يكى از منظر موضوع تحول در قلمرو فكر دينى و بازفهمى ها و بازسازيها و به تعبيرى اجتهادهاى مستمر در شناخت تعاليم دين و قلمرو خرد دينى و ديگرى از منظر موضوع تحول جامعه دينداران و اصلاحگريها و بازسازيهاى ضرورى در قلمرو جامعه دينداران در ابعاد گوناگون فرهنگى, سياسى و اقتصادى. هر كدام از انديشمندان و مصلحان ياد شده با روشها و رويكردهاى گوناگون به اين دو موضع نظر پرداخته اند. امام((ره)) نيز به همين گونه ديدگاه خاصى در موضوع تحول فكر دينى و در موضوع اصلاح جامعه مسلمانى, به دست داده اند.

با آنچه دانستيم اينك بايد گفت كه در شناخت انديشه اجتماعى امام((ره)) دست كم سه ضرورت اساسى پيش روى كاوشگر انديشه هاى امام((ره)) است.

1 - شناخت ديدگاه و نقطه نظر دين شناسانه امام((ره)) از موضوع تحول و امور متحول به ويژه در قلمرو امور اجتماعى

2 - شناخت بينش امام ((ره)) در موضوع تحول فكر دينى

3 - شناخت ديدگاه پيشنهادىامام ((ره)) در موضوع اصلاح اجتماعى

از سويى ديگر تاريخ تحول فكر دينى, جداى از عنصر تحول پذيرى درون ذاتى انديشه و تفكر انسانى و بشرى در برخوردشناختى و معرفتى باتعاليم و آموزه هاى دينى, همواره عرصه برابريها و معادله نسبتهاى گوناگونى ميان پرسشهاى نوبه نو شونده و نو درميان آمده و مقتضيات و نيازها و ضرورتهاى متكى بر اين پرسشها از يك طرف و مبانى و الگوها و روشهاى شناختى يا نظام فكرى مورد پذيرش انديشمند در برخورد با پرسشها و مقتضيات و نيازها و ضرورتهاى مزبور است.

دانشوران دينى و انديشه و فكر دينى, در طول تاريخ فكر دينى تا به امروز, همچون كاروانى پيوسته و رخدادها و قطعات پيوسته اى هستند كه تا به امروز رسيده اند و از امروز نيز خواهند گذشت و رو به آينده مى روند. و امام((ره)) - كه در باور قلبى روشن بينانه ما معلم آدميت و رشد و راهنمون زندگيمان بودو آموزگار عشق بود و روح دادگستر الله بود - از اين ديدگاه معرفت شناختى تاريخى ـ خود به مثابه فصل و فرازى از اين تاريخ پرفراز و نشيب امام ((ره)), به عنوان يك انديشمند مصلح, خود, تفسير و نگرشى خاص از دين و آموزه هاى آن داشت و در راستاى اين بينش و شناخت دينى, تفسير و رويكردى نيز نسبت به پديده هاى عينى و انسانى - اجتماعى عصر خود داشت و به اين قرار هم در حوزه فكر دينى داراى نوفهمى ها و نوآوريهايى است و هم در حوزه جامعه انسانى داراى نوانديشى ها و اصلاحگريهايى است. او هم از موضع يك انديشمند خودى در قلمرو فكر دينى احياگرى دارد و هم در حوزه جامعه انسانى. و اين هر دو وجهه احياگرى در فرآيندى به نام مديريت اجتماعى و ولايت فقيه در او گرد آمدند و نمود عينى آن, همانا نهضت اسلامى 14 خرداد 1342 و 22 بهمن 1357, است.

امام با اين احياگرى فكرى و اصلاحگرى اجتماعيش در چارچوبه پرسش شناسى خود و در حوزه بينش و نقطه نظر دينى اش و نيز در چارچوبه بينش و تحليلش از وضعيت اجتماعى موجود و مطلوب, تصويرى خاص از ديانت و الگوى دينى مديريت اجتماعى و تربيت انسانى, ارائه داد و ما كه مخاطب او هستيم و شاگردى آموزه هاى او, انتخاب و گزينه زندگى درونى و بيرونى ماست, پيش روى و در محضر تعاليم و زندگانى او حاضريم به شاگردى و آموختن. و شناخت او, ازجمله, شناختى تاريخى نيز هست يعنى كه او را در گستره كلان تاريخ فكر و تفسير دينى مى بينيم و او را با پيش و بعد از او مى شناسيم, تا بهتر بيابيم كه او انسان را, زمان را, جهان را و دين را و آدميت را چگونه شناخت و چگونه تبيين كرد و جامعه را و مقتضيات زمان - مكان عصر را و حكومت را و مديريت را و مناسبات بين الملل را چگونه مى دانست و روش اصلاحگرى و احياگرى او و اصول معتقد و كاربردى مديريت او و سلوك و سيره انسانيت و مديريتى او چگونه بودند.

و بارى امام((ره)), همچون هر دانشور و مصلح و آموزگارى با مردم خويش, از جايى آغازيد, از جايى كه پيشينيان او به فرجام رسيده بودند او آغاز كرد و ما را به اينك آورد و دست كم چهار سده را پلى بود تا نسل مخاطبش از آن عبور كنند و به امروز در رسند. انقطاع تاريخى نسل عصر خويش را از گذشته به وحدت هويت آورد و به ما هويت دوباره بخشيد. با او بازگشتى به خودى داشتيم همان خودى انسانى و دينى پيشنهادى او; و البته و بارى تا منزلى درآمد و كوله بار انديشه و اصلاح را به جايى آورد, تا ما با او از او آغاز كنيم و ادامه راه را داشته باشيم و به آينده بنگريم و باز تا منزلى و باز مخاطبهاى ما از جايى كه ما به پايان خواهيم برد, مىآغازند تا منزلى ديگر و كاروان انديشه و اصلاح, هماره در جريان خواهد بود.

ضرورت نگاهى از درون به جريان تحول انديشه دينى و تبيين جايگاه امام((ره))دراين ميان

دين و آموزه هاى آن از دو ديدگاه قابل شناسايى اند. يكى از ديدگاهى بيرونى بدون دغدغه اى براى دفاع از مضمون آن. فلسفه دين, همين دين شناسى از بيرون است و درباره موضوعاتى از قبيل گوهر و حقيقت دين, انتظار از دين و قلمرو آن به كاوش و شناخت مى پردازد. ديدگاه ديگر, ديدگاه درونى نسبت به دين با دغدغه دفاع از كيان دين است كه معارف درون دينى مانند كلام و فقه و تفسير را شكل مى بخشد.

دين شناسى از درون نيز خود, در مقايسه و نسبت با اينكه از حيث نسبت آن با موضوعات و متعلقات شناسائيش مورد لحاظ باشد يا از حيث اينكه خود متعلق معرفت ديگرى باشد, دو گونه است. به سخن ديگر گاه معرفت دينى داريم كه معرفت درجه اول است و گاه معرفت شناسى دينى داريم كه شناخت و داورى درباره معرفت دينى از بيرون است. در معرفت شناسى دينى, ما درباره ماهيت و ساختار و ديگر وجوه و ابعاد معرفت دينى مى انديشيم و داورى مى كنيم.

موضوع تحول فكر دينى و برخى ديگر واژگان معادل يا وابسته آن مانند احيا و تجديد بناى فكر دينى, بازسازى فكر دينى, نهضت اصلاح و بيدارگرى فكر دينى, از زمره موضوعات و مسائل شناختى در معرفت شناسى دينى است.

((جامعه شناسى دين)) نيز رشته علمى ديگريست كه پديده اصلاح را در جامعه دينداران و در نهادهاى دينى موضوع شناخت خود دارد.

اينك و در اين برهه از تاريخ فكر دينى كه انديشه هاى نقدى و كاوشهاى معرفت شناختى درباره فكر دينى, در حال شكل گيرى و رواج است نوع انديشمندان وپژوهشگر در اين حوزه شناختى به داوريهاى بيرون معرفتى يا معرفت شناختى و روش شناختى و فلسفه دينى مى پردازند و چه بسا اين گمان را بورزند كه تامين ادامه جريان تناورى و تحول و بالندگى انديشه دينى, تنها در گرو همان نگاه بيرونى به دين و معرفت دينى است بدون اينكه نيازى به آن باشد كه انديشمند پس از آن گذار معرفت شناختى و فلسفه دينى يا گذار بيرون دينى و گذار بيرون معرفت دينى به درون انديشه و معارف دينى و حوزوى درآيد و دست در كار آن باشد كه انديشه هاى درون دينى و معارف و علوم درون دينى را براساس ديدگاه متقن و مستدل معرفت شناختى و روش شناختى و فلسفه دينى از جايگاه و وضعيت موجودشان در راستاى اهداف نهايى و مرحله اى تعريف شده در آن ديدگاه بيرونى نظام مندتر, و روش مندتر فربه تر و تناورتر و ستبرتر و خالص تر و كارآمدتر نمايد. و مانند يك عالم اصولى يك دانشور تفسيرى, يك فقيه, يك متكلم, يك عالم علم اخلاق و عرفان و بالاخره مانند يك انديشمند و فقيه در دين, ساختار ومضمون روزآمد انديشه و معرفت دينى را در گره گشايى پرسشهاى نو و نوبه نو شونده پيش روى آن علوم را, به دست دهد.

واين افسوس بزرگيست كه برخى دانشوران ما آنچنان غوطه ور نگاه بيرونى خويش به دين و معارف دينى هستند كه بسيار غفلت مى ورزند كه پس از آن نگاه نقدى بيرون دينى بايستى به اندرون فكر دينى درآمد, به مضمون انديشيد و دريافت كه انديشه هاى درون دينى و حوزه هاى گوناگون ادراكى و در مقولات و موضوعات گوناگون, چه تفسير و تبيين و محصولى و دستاوردى دارند و بر بازفهميها و بازسازيها و ستبرتر كردن و تكميل موضوعات شناختى موجودو تاسيس موضوعات نو در راستا و چارچوبه نظام فكرى مستنبطازدين وبدست دادن تفسيرهاى بايسته ترو جامع تر و پاسخهاى سره تر و توانمندتردربرابرموضوعات, وجهه همت گمارد. تنها از بيرون فكر و معرفت و علوم درون دينى به داورى و نقد نپرداخت, بى اينكه به اندرون درآمدوبه تناورىافزونترانديشه هاىدرون دينى كه درطول تاريخ فرهنگ دينى وجايگاه اصلى خويش رادرحوزه هاىعلمى شيعى داشته اند,انديشيدوپرداخت.

مراد ما آن است كه هر چه هم از منظر معرفت شناختى و فلسفه دين و روش شناسى به انديشه هاى درون دينى بپردازيم و راهبر آن براى گذار از دوره نقدى باشيم, به هر تقدير, ما ـ و هر كس كه دغدغه انديشه دينى و عزت ديانت را و سرافرازى كيان جامعه اسلامى را دارد - فرزندان و نوباوگان نسل دانشوران و حوزويان سلف هستيم و آن ميراث كه امروز به دست ما رسيده است بايد كه خالص و توانمند در گره گشايى معضلات نسل امروز به نسلهاى پس از خويش بسپاريم.

يك درس بزرگ امام((ره)) براى ما دين پژوهان و طالبان شناخت بهينه آموزه هاى دينى اين است كه بايد ميان مرجعيت دينى و مديريت اجتماعى به مفهوم عام, جمع كرد. هرگاه انسان ديندارى كه هم درد دين دارد و هم سعادت و سربلندى و حيات پاكيزه مردم را در گرو حيات دين مى داند, خواستار جريان سره و كارآمد دين در متن جانها و جوامع يا تربيت و اجتماع است بايد همراه با آن نگاه بيرون دينى و بيرون معرفتى به اندرون فكر و معارف دينى درآيد, بياموزد و بياموزاند و خود دانشورى شود توانمند, حاضر در بلندترين مرتبت علوم درون دينى و درون حوزوى, تا هم بتواند بازفهمى ها و بازسازهاى بايسته در حوزه فكر دينى را به دانشوران مخاطبش بپذيراند و هم ازموضع اصلاحى ومانندامام((ره))همچون خدمتگزارى صديق, جريان اصلاح اجتماعى را مديريت كند و خود به حسب وسع و توانايى خويش عهده دار مديريت مناسبات اجتماعى جامعه خويش درچارچوبه نظام سياسى اسلام, باشد.

ادامه فصل دوم:

زن درانديشه اجتماعى امام ((ره))

چارچوبه تحقيق

مرورى به اجمال به انديشه ها و آثار و سيره امام((ره)), نشانگر آن است كه مجموعه نظرات و ديدگاههاى امام((ره)) در مقوله زن را - همانگونه كه در تحليل چارچوبه انديشه اجتماعى امام ((ره)) دانستيم - مى توان به سه بخش اصلى تقسيم بندى كرد:

- برخى از اين آرا و انديشه ها و سيره, در زمينه تبيين الگوى مطلوب زن است.امام((ره))دراين زمينه, بر محور تبيين شخصيت الگويى بانوى بزرگ صديقه طاهره((س)) به ابعاد اسلامى وجهه الگويى زن مسلمان نظر داشته اند.

- برخى از اين آرا و انديشه ها و سيره, در زمينه ديدگاه توصيفى امام ((ره)) از وضعيت عينى اجتماعى - فرهنگى زنان از جنبه هاى مختلف اجتماعى, سياسى, فرهنگى - به ويژه پيش و پس از انقلاب اسلامى - است. كانون انديشه هاىامام ((ره)) در اين بخش بر آسيب شناسى وضعيت اجتماعى - فرهنگى زنان پيش از انقلاب اسلامى و تبيين پايگاه و نقش ارزشمند زنان مسلمان در نهضتهاى معاصر اسلامى به ويژه انقلاب اسلامى, تكيه دارد.

- برخى از آرا و انديشه ها و سيره امام ((ره)) نيز, در زمينه ارائه راهبردها و راهنمودهاى اجتماعى, سياسى و فرهنگى مربوط به مساله زنان در راستاى موضعگيريهاى خويش در برهه هاى مختلف نهضت اسلامى, مى باشند.

فرصت و مجال اندك ما در اين مقاله تحقيقى, نگارنده, را ناگزير ساخته است كه هر كدام از سه حوزه تحقيقى ياد شده را در فرازى كوتاه و فشرده بياورد ودرهرفرازبه انديشه هاى اساسى امام ((ره)) بنگرد. اين تحقيق به مدد دو پژوهش موازى و همراه, به جايگاه مطلوب و مورد نظر نگارنده, ميل مى كند:

1 - يك تحقيق, كاوش از سيره امام ((ره)) در برخوردهاى عينى تر با موضوع زن به ويژه از جنبه تربيتى در زندگانى درونى و خانوادگى خويش;

2 - يك تحقيق نيز, كاوش ميدانى از جامعه زنان و مردان مخاطب سخن و سيره امام ((ره)) مرتبط با موضوع زن درميان اقشار مختلف جامعه, براى كاوش از كيفيت جريان گيرى انديشه هاىامام ((ره)) در اين مقوله در آنان و نيز جريان گيرى حضورامام ((ره)) در ابعاد گوناگون شخصيتى بانوان جامعه پيش و پس از انقلاب اسلامى از وجهه نظرهاى گوناگون تربيتى و اجتماعى.

به اين قرار سه فراز شناختى در پيش روى ما در اين مقاله و در ديدگاه پيشنهادى ما, در پيش رو است.

ديدگاه امام((ره)) به ((زن)) در عرصه تاريخ انديشه هاى درون حوزوى

ديدگاهها و آرا امام((ره)) در موضوع زن به ويژه وجهه ارجمندى و بايستگى آن را, هنگامى درست تر و روشن بينانه تر و قدرشناسانه تر مى توان دريافت كه اين ديدگاهها و آرا در جغرافيا و تاريخ انديشه هاى درون حوزوى و در مقايسه با آرا و نظرات ديگران دانشوران و عالمان حوزه هاى علمى دينى با مقايسه و سنجش تطبيقى, شناخته شود.

فراز اول:

زن الگو در انديشه هاى امام((ره))

محورهاى نظر

زن الگو در انديشه هاى امام((ره)) را - به دليل مجال كوتاه اين مقال - از سه وجه نظر پى مى گيريم. تحقيق تفصيلى دراين وجوه نظر و نيز پژوهش در ابعاد ديگر ديدگاه هنجارى - ارزشى امام ((ره)) در اين زمينه, موكول به كاوش تفصيلى ديگرى است.

1 - صديقه طاهره(س) و زينب كبرى(س), الگوى انسان تمام, الگوى زن تمام

2 - پايگاه و نقش اجتماعى زن

3 - آزادى زن

تاكيد عمده ما در اين تحقيق بر وجهه اجتماعى اين ديدگاه ارزشى است, وجهه انسانى و فردى مساله نيز كاوش بلندى مى طلبد.

از سه محور فهرست شده پيشتر گزارش و مرورى از عنوان اول داشته ايم و اينك ادامه سخن:

پايگاه و نقش اجتماعى زن در انديشه هاى امام((ره))

با ديدى كه در فراز پيشين از مضمون درونى حيات آرمانى زن الگو داشتيم, مبناى مزبور - حيات و سنت صديقه طاهره(س) و زينب كبرى(س) - اساس نظر افكندن به وجهه اجتماعى مقوله زن را به دست مى دهد. در اين وجهه, اصلى ترين موضوع تحقيق, پايگاه و نقش اجتماعى زن مى باشد. موضوع مزبور را يك بار از جنبه و ديدگاه ارزشى و هنجارى مورد بررسى قرار مى دهيم يعنى كه ديدگاه امام((ره)) واز ديد ايشان ديدگاه اسلام درباره پايگاه و نقش مطلوب اجتماعى زن چيست؟ و يك بار نيز از جنبه توصيفى, موضوع بررسى قرار مى گيرد كه پايگاه و نقش اجتماعى زن مسلمان در برهه هاى مختلف تاريخ اسلام و به طور خاص نهضتهاى اسلامى معاصر چه بوده است. بررسى دوم در فراز دوم مىآيد.

تعريف پايگاه و نقش اجتماعى

((پايگاه)) به موقعيت اجتماعى و جايگاهى اطلاق مى شود كه فرد در گروه يا در مرتبه اجتماعى يك گروه, در مقايسه با گروههاى ديگر, احراز مى كند. پايگاه و موقعيت اجتماعى فرد, حقوق و مزاياى شخص را تعيين مى كند. ((نقش))به رفتارى اطلاق مى شود كه برطبق الگوهاى كلى و اجتماعى و فرهنگى گروه صورت مى گيرد و ديگران از فردى كه پايگاه معينى را احراز كرده است, انتظار دارند. نقشهاى مناسب به صورت بخشى از فرايند اجتماعى شدن به فرد آموخته مى شود و سپس او آنها را مى پذيرد.(1) بنابراين, براى يك فرد, نقش اجتماعى, تنسيق تعدادى از مدلهاى رفتارى است كه در تعامل با يكديگرند و بر محور يك كاركرد اجتماعى گرد مىآيند.(2)

با توجه به تعاريف ياد شده, انواع رفتارها, كارها, گرايشها و موضعگيريها و حقوق و وظايف مترتب بريك پايگاه كه همگى در ارتباط با الگوهاى ارزشى و هنجارى اجتماعى مى باشند در راستاى سه شاخصه فرهنگى, سياسى و اقتصادى مى توانند در نقشهاى مختلف تعريف شوند.

ديدگاهها و نظرات امام((ره)) درباره پايگاه و نقش مطلوب اجتماعى زن مسلمان را در سه بخش نقش اجتماعى و فرهنگى, نقش سياسى و نقش اقتصادى, مى توان فهرست نمود.(3) تعابير و واژگانى كه در بيان نقش زن مسلمان فهرست مى شود, برگرفته از سخنان امام ((ره)) است.

صديقه طاهره(س) و زينب كبرى(س) آموزگارپايگاه و نقش اجتماعى زن مسلمان

در ديدگاه امام((ره)), نقش اجتماعى زن مسلمان به عنوان نوع رفتار اجتماعى زن مسلمان است كه برطبق الگوهاى كلى اجتماعى, فرهنگى, سياسى و اقتصادى قابل استنباط از سنت و حيات و آموزه هاى صديقه طاهره(س) و زينب كبرى(س) صورت مى گيرد.(4)

نقش فرهنگى زنان مسلمان

نقش فرهنگى زن مسلمان عبارت از انديشه ها, اخلاقيات و رفتار و سلوك و هنجارىهاى فرهنگى مطلوبى است, كه جامعه اسلامى بايستى براى زن تعريف كند و از وى انتظار داشته باشد.

نقش فرهنگى زنان مسلمان را در ديدگاه ارزشى امام((ره)), مى توان در دو سطح جامعه كلان و خانواده, موردنظر گرفت و انديشه هاى ايشان را در اين مقوله تحليل كرد.

1 - نقش فرهنگى زنان مسلمان در سطح جامعه كلان

در تحليل درونى ساخت فرهنگى جامعه به دو عنصر ساخت فكرى و ساخت ارزشى و اخلاقى جامعه مى رسيم. به اين قرار تبيين نقش فرهنگى زنان در سطح جامعه كلان در دو بخش انتظارى كه از آنان در موضوع انديشه و دانش ورى و آموزش و تحليل مى رود و انتظارى كه از آنان در مقوله اخلاق و ارزشهاى انسانى مى رود, شكل مى گيرد.

1ـ1 حضور زن مسلمان در عرصه دانش و انديشه

امام((ره)) در جاى جاى سخنان خويش خطاب به بانوان, بر ضرورت اشتغال زنان به تعليم و تربيت در سطوح مختلف و نيز تحصيل و تعلم زنان در زمينه هاى مختلف چون علوم تجربى, صنعت, فرهنگ و ادب, عرفان, فلسفه, فقه, علوم قرآنى و به طور كلى تمامى حوزه هاى علوم انسانى و بشرى, تاكيد ورزيده اند و بر مسووليت زن مسلمان در زمينه كسب دانش و انديشه در همه سطوح و در همه حوزه هاى علوم, توصيفها و توصيه هاى فراوان داشته اند.(5)

1 - 2 - نقش اخلاقى و معنوى زن مسلمان

امام((ره)), با تبيين نقش علمى و انديشه اى زن مسلمان در جامعه اسلامى, همواره بر نقش اخلاقى و تهذيب نفس در حضور بايسته زن مسلمان در عرصه مناسبات اجتماعى جامعه اسلامى, تاكيد داشته اند.امام ((ره)) اخلاق و تهذيب نفس را جز جدايى ناپذير سلوك و حيات انسان (اعم از زن و مرد) در هر دو قلمرو علم و عمل در جهت تحقق آرمانها و اهداف فردى و اجتماعى اسلام, دانسته اند و بر آنند كه در راستاى اين نقش فرهنگى عظيم زن مسلمان بايستى به مرتبه اى از تناورى اخلاقى و روحى و معنوى برسد كه توان تربيت و سازندگى افراد جامعه اسلامى را داشته باشد.(6)

2 - نقش فرهنگى زن مسلمان در خانواده

زن علاوه بر وجهه انسانى خويش و نيز وجهه اجتماعى و نقش اجتماعيش در سطح جامعه كلان, در سطح خانواده نيز داراى نقش و مسووليتهاى چندى است كه تربيت صحيح فرزند و پاسدارى از كيان انسانى و دينى خانواده از كاركردهاى اساسى خانواده با محوريت وى به عنوان مادر و همسر مى باشد.

امام((ره)) در اين زمينه نيز انديشه هاى ارجمندى را براى نسل مخاطب خويش گذارده اند. و به ويژه درباره نقش اساسى مادر در تعيين ساختار شخصيت كودك و تربيت صحيح فرزندان در جهت تامين سعادت و رشد جامعه, سخنها و خطابهاى بلندى دارند. امام((ره)) جابه جا در سخنان و نظراتشان بر اين نكته اشارت دارند كه نقش مادرى و همسرى زن مسلمان با نقش اجتماعى يا سياسى و اقتصادى و فرهنگى در سطح جامعه تزاحمى ندارد و اساسا نبايد تزاحمى داشته باشد; از اين رواست كه از ديدگاه كيان خانواده, شغل اول و اصيل زنان تربيت فرزند است و اين از آن رواست كه تربيت صحيح فرزند يا انسان سازى از كاركردهاى اساسى خانواده است كه اين مهم از مادر ساخته است و نه حتى از پدر. اين نقش براى زنان نقشى غريزى است وبى اهميت شمردن و سركوب كردن آن, پيامدهاى ناهنجار روانى و رفتارى براى كودك, مادر و جامعه, به همراه دارد.در راستاى اين تحليلهاوخطابهاامام((ره)) برآنند كه ايفاى اين نقش عظيم انسانى و الهى از سوى زنان از سويى در گرو همراه ساختن تعليم و تربيت ابعاد علمى و ايمانى فرزندان با تهذيب نفس و اصلاح سازى اخلاق خانواده است و هم از سويى ديگر در گرو مسووليتهاى اساسى زن مسلمان در برابر مسائل و متقضيات اجتماعى جامعه اسلامى مى باشد.

محورهاى عمده انديشه امام((ره)) در تبيين نقش فرهنگى زن مسلمان در خانواده از جنبه مسووليت مادرى و همسرى عبارتند از: ((دامن مادر, اولين و بهترين زمينه تربيت كودك)), ((انسان سازى, شغل مادر همانند شغل انبيا در تاريخ)), ((تربيت فرزند, مسووليتى اصيل و شريف براى زنان)), ((وظيفه زنان, تربيت و تهذيب فرزندان (انسان))), ((سعادت و انحطاط جوامع در گرو نحوه تربيت فرزندان به دست مادران)), ((شرايط تربيت انسان و نقش زن از پيش از ازدواج تا آخرين مراحل زندگى)), ((نقش اساسى زن مسلمان در پاسدارى از كيان خانواده)), ((مسووليتهاى مشترك زن و شوهر در خانواده))(7)

نقش سياسى زنان مسلمان

نقش سياسى زن مسلمان شامل رفتار سياسى (مانند مشاركت يا عدم مشاركت در سياست, رفتار راىدهندگان, تكوين سلوك سياسى, شكل گرفتن افكار عمومى) است كه زن مسلمان در جامعه اسلامى به عهده مى گيرد.

نقش سياسى زنان مسلمان در انديشه اجتماعى - سياسى امام((ره)), موضوع نظر و تحليلهاى بسيارى بوده است. مى توان انديشه امام((ره)) در اين موضوع را در فرايند حركت سياسى يعنى مراحل پيدايش و پيروزى حركت اسلامى, استمرار و تداوم انقلاب اسلامى و فرايند توسعه انسانى - اجتماعى جامعه اسلامى, شناخت و تبيين كرد.

1 - نقش سياسى زنان در شكل گيرىنهضت اسلامى

امام((ره)) با به دست دادن مثالهاى عينى از جنبشهاى سده اخير به ويژه جنبش تنباكو, جنبش مشروطه و انقلاب اسلامى, به ارائه ديدگاه خويش درباره نقش زنان مسلمان در جنبش و انقلاب اسلامى پرداخته اند.(8) مى توان در جاى جاى آرا و انديشه هاى ايشان, ابعاد گوناگون نقش سياسى زن مسلمان در شكل گيرى در نهضت و حركت اسلامى جامعه را دريافت. برخى از مضامين انديشه هاى ايشان عبارتند از:

- خاستگاه درونى نقش سياسى زنان مسلمان در شكل گيرى نهضت اسلامى وام دار اصولى مانند: اصل آزادى فعاليت سياسى, مجاهدات انسانى, ايثار و فداكارى, شجاعت و صلابت و حماسه و همت والا و مقاومت و جانبازى, قدرت و تعهد, عفت و عصمت و تحول روحانى آنان و وحدت كلمه و هميارى ايشان با مردان در جريان نهضت و شهادت طلبى آنان.(9)

- نقش محورى زنان مسلمان در پيشقدمى و راهبرى نهضت اسلامى به ويژه در هماهنگى و دوشادوشى با مردان در جريان شكل گيرى نهضت و به ويژه در تحولات فرهنگى - اجتماعى فراگير جامعه در حال نهضت و جهت دهى به حركت فكرى, روحى جامعه به سوى آرمانهاى اسلامى و الهى نهضت.(10)

2 - نقش سياسى زنان مسلمان در تداوم و استمرار انقلاب اسلامى و توسعه انسانى - اجتماعى

زن مسلمان در انديشه اسلام و امام((ره)), همان گونه كه در مراحل شكل گيرى (پيدايش و پيروزى نهضت اسلامى جامعه اسلامى) نقش سياسى محورى دارد, در مراحل نهادى شدن نهضت و فرايند تداوم و استمرار انقلاب اسلامى در چارچوبه حكومت اسلامى نيز, سهم به سزائى دارد. نكته اى بسيار ساده و مفروض در انديشه امام((ره)) جاى دارد كه بسيارى از دغدغه هاى برخى دانشوران دلسوز و نيز زنان انديشمند متعهد كشور از نبود اين نكته مفروض در اذهان و عملكردهاى برخى و بسيارى است; و اين نكته بسيار روشن و معلوم در نزد مصلحان و واقع انديشان و روشن بينان آن است كه زن يك شهروند ويك عضواز مجموعه عناصر و اعضا انسانى جامعه است مانند مرد. زن و مرد هر كدام يك عنصر از سيستم كلان جامعه و زنان و مردان مجموعه هاى بزرگترـ زير مجموعه آن سيستم كلان هستند. عناصر و اعضايى با چهار ويژگى شعوردارى, عاطفه دارى و اراده دارى و عملكرددارى و به اين قرار نقش اجتماعى و فرهنگى و سياسى و اقتصادى آنان همانا نقش عناصر واعضايى باويژگيهاى ياد شده به ضميمه برخى مختصات خاص است. انديشه اجتماعى امام ((ره)), ما را برحذر مى دارد كه در ورطه گمانها و باورهاى نادرستى درافتيم و انديشه ها و برداشتى ناصواب براى زن در بينش و باور و گرايشمان داشته باشيم و آنگاه براى جلوه بخشى ظاهرين و نمودين آن منويات و انديشه هاى درونى, تنها برخى خطابه ها و عبارت پردازيها و شعارها را ورد كلام و سخن و داعيه هاى خود داشته باشيم. زن و مرد, عناصر انسانى جامعه انسانى اند و هيچ گاه دو عنصر يك سيستم, مختصاتى اينهمان با يكديگر ندارند. متفاوتند و داراى پايگاهها و نقشهاى مشترك و متفاوتند.

ديدگاه پيشنهادىامام ((ره)) از حضور زن در عرصه تداوم وتوسعه نظام اسلامى با تكيه بر بينش از نقش زن مسلمان در شكل گيرى حركت جامعه اسلامى و نيز بر پايه پذيرش اصل آزادى زن در همه حوزه هاى حركت اجتماعى به ضميمه اصول و شاخصه هاى خاصى - كه پس از اين خواهد آمد - توضيح دهنده ابعاد حضور و منش سياسى زن مسلمان است. فهرستى از برخى فرازها و مضامين انديشه امام ((ره)) در مقولات متنوع نقش سياسى زنان در فرايند توسعه نظام اسلامى را مرور مى كنيم:

2 - 1 - برخى فرازها و مضامين انديشه امام ((ره)) در مقوله زن و فرهنگ سياسى(11)

- آزادى اعتقاد و بيان براى زنان در امور مربوط به مديريت نظام اسلامى و حق تقاضاى مسائل اساسى از دولت در نظام اسلامى

- همدوشى زنان و مردان در فعاليتهاى سياسى - اجتماعى براى توسعه نظام اسلامى

- لزوم پذيرش فرهنگ و انديشه آزادى زن براى سازندگى سرنوشت خويش و مقدرات اساسى مملكت اسلامى

- لزوم حفظ تحول فكرى و روحى منبعث از نهضت اسلامى در زنان و دخالت در امور سياسى - اجتماعى به تبع آن

- نقش اساسى در پاسدارى از كيان انسانى - اجتماعى و جهت و شجاعت و صلابت زنان در راه حفظ انقلاب اسلامى و پيشبرد آن

- لزوم استمرار تعهد و مسووليت زنان نسبت به كشور و ملتهاى ستمديده مسلمان در جريان تداوم نهضت اسلامى

2 - 2 - برخى فرازها و مضامين انديشه امام ((ره)) در مقوله زن و مديريت سياسى(12)

- حق دخالت سياسى براى زن در تمامى شوون نظام اسلامى مرتبط با سعادت و نيكبختى ملت

- عهده گيرى مديريت توسط زنان كارآمد و آزاد در نظام اسلامى مناسب با مقام انسانى خود

- اشتغال زنان به جهاد فى سبيل الله در سرتاسر جامعه اسلامى

- رويارويى باتوطئه هاى گوناگون عليه نظام اسلامى در سرتاسر سرزمينهاى اسلامى

- حق راى و مشاركت زنان در انتخابات و حضور در قواى مقننه كشور (راى گرفتن و راى دادن) و لزوم آن

2 - 3 - برخى فرازها و مضامين انديشه امام ((ره)) در مقوله زن و سياست فرهنگى(13)

- نقش زنان در تربيت و سازندگى افراد جامعه و جامعه اسلامى به ويژه جوانان, موجد سهم بزرگ آنها در انقلاب و نظام اسلامى

- نيازمندى جامعه اسلامى به حضور و جهاد زنان براى پيشبرد مسير نهضت اسلامى

2 - 4 - برخى فرازها و مضامين انديشه امام((ره)) در مقوله زن و سياست اقتصادى(14)

- نقش و وظيفه عظيم زنان در بناى جامعه اسلامى و هدايت فعاليتهاى اقتصادى نظام از طريق مشاركت سازندگى و ريشه كن نمودن فقر و استضعاف

- آزادى زنان در حوزه هاى گوناگون فعاليتهاى اقتصادى

- لزوم تلاش بانوان در تربيت نيروهاى توانا براىانجام كارها و فعاليتهاى مفيد و عمرانى براى كشور

2 - 5 - برخى فرازها و مضامين انديشه امام((ره)) در مقوله زن و اقتصاد سياسى(15)

- نقش عظيم زنان در سازندگى جامعه اسلامى براى قطع وابستگى به نظامهاى خودكامه

- پيشگامى زنان مسلمان در مجاهدات مالى و فقرزدايى و استضعاف زدايى از جامعه اسلامى و ديگر فعاليتها و امدادهاى اقتصادى در جهت توسعه و اعتلاى نظام اسلامى

- ضرورت وقف امكانات (مال و جان و ديگر تواناييها و مقدورات) خود از سوى بانوان براى اسلام در نظام اسلامى

نقش اقتصادى زنان مسلمان در جامعه اسلامى از ديدگاه امام((ره))

نقش اقتصادىزنان,رفتاروسلوك اقتصادى مورد انتظار جامعه اسلامى از زنان مسلمان است و به عبارتى ديگر نقش اقتصادى زنان مسلمان را مى توان همچون يك مدل فرهنگى بر آمده از انديشه دينى و فرهنگ جامعه دينداران و مرتبطباپايگاه معينى دانست كه جامعه اسلامى براى زن مسلمان مى پذيرد و در نتيجه دربرگيرنده طرزتلقى ها,ارزشهاورفتارهايى است كه جامعه اسلامى براى يك زن يا زنان مسلمانى كه آن پايگاه معين را احراز كرده اند, تعريف مى كند.

برطبق انديشه امام((ره)) در اين مقوله, زنان مسلمان در حوزه هاى گوناگون توليد, توزيع, مصرف و تجارت, داراى حق انتخاب كار و شغل, مى باشند و در فعاليتهاى اقتصادى خويش آزادند. اصول و شاخصه هاى توضيحگر ماهيت و حوزه هاى آزادى زنان, در فعاليتهاى اقتصادى نيز جارى هستند كه پس از اين خواهند آمد.

امام((ره)) بر آن هستند كه(16):

-زنان داراىحق كار,حق انتخاب شغل وآزادىفعاليتهاىاقتصادىمى باشند;

- زنان داراى حق مالكيت, حق مديريت اقتصادى و حضور در زمينه هاى مختلف كشاورزى, صنعتى, تكنولوژيك و اطلاعاتى مى باشند;

- هدف از فعاليتهاى اقتصادى زنان, اگرچه به عنوان يك هدف جزئى و مرحله اى مى تواند بالابردن سطح بهره ورى مادى و اقتصادى باشد, ليكن همين انگيزه و هدف اقتصادى بايستى در راستاى اهداف سياسى - فرهنگى جامعه و نظام اسلامى در مقولاتى مانند بسط عدالت اجتماعى, رشد و بالندگى, تامين رفاه عمومى, گسترش فرهنگ و دانش انسانى, توسعه اخلاق و معنويت انسانى و... باشد;

- نقش اقتصادى زنان, تابعى از نقش اجتماعى و فرهنگى - سياسى آنان, در جامعه و نظام اسلامى است. به اين قرار نقش فرهنگى و اجتماعى و سياسى زنان در جامعه اسلامى معرف اصلى پايگاه زنان در جامعه اسلامى مى باشد و نه نقش و فعاليتهاى اقتصادى آنان;

- زن داراى استقلال اقتصادى است و اين بدان معنى است كه در انتخاب فعاليتهاى اقتصادى و بهره بردارى از دستاوردهاى مادى اين فعاليتها و ملكيت آن دستاوردها, مستقل و آزاد و مختار است;

- زن الزامى در تامين مالى و اقتصادى خانواده ندارد و درآمدهاى حاصل از فعاليتهاى اقتصاديش تنها در ملك وى مى باشد.مسوول و عهده دار تامين بودجه و توان اقتصادى خانواده, مرد مى باشد.

- اساس استقلال اقتصادى زن, جنبه هاى انسانى در پاسدارى از عدالت اجتماعى و نقش فرهنگى - سياسى زن مى باشد.

- همدوشى زنان با مردان در صحنه هاى اقتصادى در راستاى پياده سازى آرمانهاى اسلامى, افتخار رهبرى و جامعه و نظام اسلامى است.

شناخت درست و برصواب پايگاه و نقش اجتماعى زنان, ازجمله در گروتصويروبينش برصوابى ازموضوع آزادى زن به ويژه اصول نظرى انديشه آزادى زن و حوزه هاى آزادى اوست. اين نكته اكنون توضيح داده مى شود.

آزادى زن در انديشه امام((ره))

امام((ره)) در راستاى به دست دادن نقطه نظرات خويش از موضوع آزادى, به ((مقوله آزادى زن)) نيز نظر داشته اند. دو بخش اصلى اين نقطه نظر يكى ((اصول نظرى انديشه آزادى زن)) و ديگر: ((حوزه هاى آزادى زن)), است. تحقيق پيرامون عناصر و ابعاد مقوله آزادى در ديدگاه امام((ره)) در موضوعات و فرازهايى مانند اقسام, وجوه, خاستگاه, ارزش و جايگاه آزادى و ابعاد آن در حوزه هاى آزادى تفكر و عقيده, آزادى بيان, آزادى احزاب و اجتماعات, آزاديهاى فردى و آزادى رفتار و عمل و موضوعات ديگرى از اين قبيل مجال پژوهشى ديگرى مى طلبند.

اصول نظرى انديشه آزادى زن در ديدگاه امام((ره))

آزادى زن در جنبه معنوى و ابعاد مختلف اجتماعى, فرهنگى, سياسى و اقتصادى, يك مساله جهانى است و به عنوان پرسش اساسى پيش روى انديشه هاى اجتماعى, دانشوران, مكتبها, گرايشها, اديان و نحله هاى فلسفى و روانشناختى و اجتماعى و حقوقى تلقى مى شود. جامعه امروز به شدت دغدغه رسيدن به پاسخى برصواب از اين پرسش را دارد و خواهان تبيينها و روشنگريهاى بايسته اى از سوى دانشوران و مديران نظام به ويژه از منظر دينى آن, مى باشد.

ديدگاه امام((ره)) در شناخت, تبيين و رويكرد به مقوله آزادى زن برگرفته از بينش دينى وى و ديدگاه برداشتى او از موضع دين نسبت به آزادى زن, است و بر پايه اصول چندى استوار است. اصول مزبور به مثابه معيارها و ملاكهاى تحليل و نقد مقوله آزادى زن و اركان و چارچوبه انديشه آزادى زن در نزد امام((ره)), تلقى مى شود.

برخى از اين اصول را با نمونه فرازهايى از سخنان امام ((ره)), مرور مى كنيم. ابتدا فرازى از سخنان امام((ره)) را مىآوريم و آنگاه اصول برداشتى از اين فراز را فهرست مى كنيم:

1 - مبانى نظرى و ايدئولوژيك آزادى زن

1- 1 - ((اسلام با آزادى زن نه تنها موافق است, بلكه خود پايه گذار آزادى زن در تمام ابعاد وجودى زن است.))(17)

اصول برداشتى از اين فراز:

اصل اول: هماهنگى انديشه دينى و اسلام با موضوع آزادى زن

اصل دوم: اسلام, خاستگاه آزادى زن در تمامى ابعاد وجودى وى

1 - 2 - ((اسلام به آزادى زن خدمتى كرده است كه در تاريخ همچون سابقه اى ندارد, اسلام, زن را از توى آن لجنزارها برداشته است و آورده شخصيت به او داده است. اسلام با زن مخالف است! اينها تبليغات است.))(18)

اصل برداشتى از اين فراز:

اصل سوم: تنها اسلام, مكتب شخصيت بخش به زن در طول تاريخ بشر

1 - 3 - ((بله,پرورش از دامن شما[ خطاب به بانوان], شروع مى شود. دامن بانوان است كه بچه هاى خوب را پرورش مى دهد, ممكن است يك بچه اى را كه شما خوب تربيت مى كنيد, يك ملت را نجات بدهد.))(19)

اصول برداشتى از اين فراز:

اصل چهارم: زن, داراى منزلت تربيتى والاتر از مرد

اصل پنجم: حضور تربيتى زن در مناسبات اجتماعى, شاخصه كلان جريان آزادى فردى وى در اين مناسبات

2 - شاخصه هاى آزادى زن

2 - 1 - ((اسلام به زنها بيشتر عنايت كرده است, تا مردها, اسلام زنها را بيشترحقوقشان راملاحظه كرده است تامردها. زنها حق راى دارند. از غرب بالاتر است, اين مسائلى كه ما براى زنها قائل هستيم, حق راى دادن دارند, حق انتخاب دارند. حق انتخاب شدن دارند, همه اينها هست معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند. اختيار شغل آزاد دارند.))(20)

اصل برداشتى از اين فراز:

اصل ششم: اسلام, قلمرو ايدئولوژيك تعيين شاخصه هاى آزادى زن

2 - 2 - ((در نظام اسلامى, زن همان حقوقى را دارد كه مرد دارد, حق تحصيل, حق كار, حق مالكيت, حق راىدادن, حق راىگرفتن; زن و مرد هر دوشان در اسلام اختيارات دارند, اگر اختلافاتى هست براى هر دو هست و آن مربوط به طبيعت آنان است.))(21)

شاخصه برداشتى از اين فراز:

شاخصه اول: اينهمانى و برابرى عمومى حقوق زن و مرد: (اصل عمومى در حقوق زن و مرد)

شاخصه دوم: تفاوت در برخى حقوق فردى و اجتماعى بين زن و مرد, برخاسته از مختصات مربوط به طبيعت آنان

2 - 3 - ((خواهرها مثل برادرها در تمام فعاليتهايى كه در رشد انسانى تاثير دارد آزادند. آن آزادى كه در اسلام ممنوع است آن است كه موجب فساد و فحشا مى شود و ملت را تباه مى كند.))(22)

شاخصه هاى قابل برداشت از اين فراز:

شاخصه سوم: بالندگى و رشد يابندگى ملاك تعيين قلمرو آزادى زن

شاخصه چهارم: پاسدارى از كيان اخلاقى زن و جامعه اسلامى ملاك تعيين قلمرو آزادى زن

2 - [)) - 4غرب] به اسم اينكه براى زن مى خواهد مقام درست كند زن را از مقام خودش پايين تر آورد, زن را مثل يك عروسك درست كرد درصورتى كه انسان است, آن هم يك انسان بزرگ. زن, مربى جامعه است, از دامن زن انسانها پيدا مى شوند.))(23)

شاخصه هاى برداشتى از اين فراز عبارتند از:

شاخصه پنجم:پاسدارىازمنزلت انسانى زن.ملاك تعيين قلمروآزادىوى

شاخصه ششم: نقش تربيتى زن در جامعه و پاسدارى از اين پايگاه. نقش فرهنگى, ملاك تعيين قلمرو آزادى زن

مجموعه شاخصه هاىيادشده,برخى ملاكهاىپيشنهادىامام((ره))درتعيين حدود آزادى و شاخصه هاى آزادى زن مى باشند. زن درانواع فعاليتها و حقوق فرهنگى,سياسى واقتصادىبارعايت معيارهاوشاخصه هاىمزبور,آزادمى باشد.

با اين ديدگاه پيشنهادى از شاخصه هاى آزادى زن, موضع سياسى امام ((ره)) در برخورد با لوايح مربوط به آزادى زنان در انتخابات انجمن هاى ايالتى و ولايتى در دهه 40, مى تواند به درستى توجيه و تبيين شود:

((ورود زنها به مجلسين و انجمنهاى ايالتى و ولايتى و شهردارى مخالف قوانين محكم اسلام كه تشخيص آن به نص قانون اساسى محول به علماى اسلام و مراجع فتوا است و براى ديگران حق دخالت نيست و فقهاى اسلام و مراجع مسلمين به حرمت آن فتوا داده و مى دهند. در اين صورت حق راىدادن به زنها و انتخاب آنها در همه مراحل, مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسى است.))(24)

از شاخصه هاى پيشنهادى امام((ره)) برمىآيد كه از ديدگاه امام((ره)), حضور زنان در مجلس شاهنشاهى و به اين قرار راى دادن به آنها, داراى پيامدهايى مانندفساداجتماعى-سياسى است كه شاخصه هاىمزبوربرممنوعيت و حرمت آن, متفق اند. براين نكته حضرت امام((ره)),خوددرجاىجاى تحليلها و آرا خويش, نظر دارند. امام((ره)) در همان دوران تصويب حق دخالت زنان در انتخابات, در پيامى به عالمان و مومنان چنين نگاشته اند كه: ((از تساوى حقوق اظهار تنفر كنند و از دخالت زنها در اجتماعى كه مستلزم مفاسد بى شمار است, ابراز انزجار كنيد و دين خدا را يارى نماييد.))(25)

ملاكهاى ياد شده, خود, عاملى بودند كه امام ((ره)) نه تنها با حضور زن در ساختار سازمانى نظام شاهنشاهى, بلكه با حضور مردان نيز در انتخابات مخالفت داشتند. همين ملاكها برانگيزنده امام ((ره)) در تهييج و تشويق زنان و مردان براى حضور آزاد در فعاليتهاى اجتماعى جامعه اسلامى پس از انقلاب اسلامى, بوده است. ((در نظام اسلامى زن همان حقوقى را دارد كه مرد دارد, حق تحصيل, حق كار, حق مالكيت, حق راى دادن, حق راى گرفتن, زن و مرد هر دوشان در اسلام اختيارات دارند.))(26)

O حوزه هاى آزادى زن مسلمان درانديشه امام ((ره))

در آنچه گذشت دانستيم كه زن در چارچوبه اصول و شاخصه هايى خاص, در انديشه امام ((ره)) داراى آزادى مطلق است كه فراگير همه حوزه هاى حيات فردى و جمعى زنان است. به اين قرار اصل موضوع آزادى در انديشه امام((ره)) فراگير موضوع آزادى زن نيز مى باشد.

((در اسلام, آزادى به طور مطلق است. مگر آنچه به حال ملت ضرر داشته باشد و موجب مفسده اى باشد.))(27)

در تبيين حوزه هاى آزادى زن مسلمان و نيز زن غير مسلمان در جامعه اسلامى, از آرا امام((ره)) در موضوع آزادى, بهره مى جوييم. اين آرا بستگى خاصى به زن يا مرد ندارند. در هر حال همواره, اصول و شاخصه هاى پيشتر ياد شده را در شناخت حوزه هاى آزادى بايد مدنظر داشت:

1 - آزادى فكر و انديشه

حيات و بالندگى انسانى ازجمله در گرو بالندگى آزادى انديشه ها و دانشهاى انسانى است:

((احدىشرعانمى تواندبه كسى كوركورانه وبدون تحقيق راىدهد.))(28)

2 - آزادى عقيده

امام در چارچوبه شاخصه ها و حدود آزادى, برآنند كه گرايشهاى دينى رسمى و غير دينى, داراى آزادىاند.

2 - 1 - آزادى عقايد مذهبى زنان

((اقليتهاىمذهبى درآيندهآزادهستنددرايران در رفاه زندگى خواهند كرد و ما با آنها با كمال انصاف و مطابق با قانون عمل خواهيم كرد.))(29)

سخن امام ((ره)) بر آزادى عقيده و رسمى بودن عقايد اديان اهل كتاب اشارت دارد. و نشانگر حقوق برابر اقليتهاى مذهبى رسمى است. اطلاق اين سخن فراگير آزادى انجام مراسم دينى و اظهار عقيده و عدم محروميت از حقوق اجتماعى به جهت داشتن عقايد ياد شده, نيز هست.

2 - 2 - آزادى گرايشهاى غير دينى

جامعه امروز بشرى در كنار اديان الهى, دربردارنده انواع مكتبها و گرايشهاى فلسفى, اخلاقى, گرايشى, رفتارى, سياسى و اجتماعى است كه به هر حال خاستگاهى غير دينى دارند.

((در حكومت اسلامى, همه افراد, داراى آزادى در هرگونه عقيده اى هستند و ليكن آزادى خرابكارى ندارند.))(30)

تاكيد حضرت امام ((ره)) بر آن است كه عقايد مزبور مادامى كه بر عليه نظام اسلامى, توطئه نباشد و موجب انحراف در جامعه اسلامى نباشد و به اركان نظام اسلامى خدشه اى نياورد مجال ابراز دارند.

2 - 3 - آزادى گرايشهاى سياسى

امام((ره)) در برهه هاى گوناگون به موضوع آزادى عقايد سياسى با حفظ حدود آزادى پرداخته اند:

((آزادى به هر كس تا آنجا كه به ضرر ملت ايران نباشد داده خواهد شد, و هيچ گونه اختناق براى مردم نخواهد بود.))(31)

3 - آزادى بيان

امام((ره)) در زمينه آزادى بيان انديشه ها و عقايد و گرايشهاى برگزيده افراد در جامعه اسلامى بر آن هستند كه:

((در جمهورى اسلامى هر فردى از حق آزادى عقيده و بيان برخوردار خواهد بود وليكن هيچ فرد يا گروه, وابسته به قدرتهاى خارجى را اجازه خيانت نمى دهيم.))(32)

4 - آزادى احزاب و اجتماعات

امام((ره)) در موضوع آزادى احزاب و اجتماعات نيز به شرط آنكه مصالح مردم و نظام اسلامى را بر هم نيفكند, تصريح به اصل آزادى دارند:

((هرگونه اجتماعات واحزاب ازعرف مردم درصورتى كه مردم رابه خطر نيندازدآزادندواسلام درتمام اين شئون حدومرزآن راتعيين كرده است.))(33)

5 - آزاديهاى گونه گونى فردى

حضرت امام ((ره)) در موضوعات گوناگونى مربوط به آزادى فردى (مانند امنيت, آزادى و مصونيت مسكن, تعرض ناپذيرى مكاتبات, آزادى رفت و آمد, آزادى انتخاب شغل و پيشه و تغيير آن و به هر حال مجموعه آزاديهاى مردمى) اشارتها و تصريحاى متعددى دارند و البته همواره بر لزوم حفظ حريم و حدود آزادى تاكيد اساسى دارند.(34)

تحليل گسترده اين مبحث فرصت و مجالى بلندتر مى طلبد, تا بتوان آنگونه كه بايسته منزلت انسانى و الهى امام روح الله خمينى((ره)) است بدانها پرداخت.

ادامه دارد.


پى‏نوشت‏ها:

1 - بروس كوئن, مبانى جامعه شناسى, ترجمه غلامعباس توسلى و رضا فاضل, (تهران, سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انسانى دانشگاهى, 1372), ص83.
و نيز آلن بيرو, فرهنگ علوم اجتماعى, ص378.
2 - آلن بيرو, همان.
3 - دراين باره ازجمله نگاه كنيد به: ((الگوى اجتماعى پايگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامى براساس ديدگاه حضرت امام خمينى(ره), فاطمه جعفرى, (تهران, مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى, 1370).))
4 - براى مثال نگاه كنيد به پيامها و سخنان امام(ره), صحيفه نور, ج6, ص185 و نيز پيامها و سخنان مورخه هاى 26 / 2 / 58, 18 / 2 / 60, 11 / 12 / 64 و...
5 - به دليل مجال اندك صفحات ارائه اين تحقيق خود نگاه كنيد به پيامها و سخنان ايشان در مورخه هاى 22 / 8 / 57, 16 / 9 / 57, 25 / 6 / 58, 4 / 2 / 60, 26 / 5 / 62, 19 / 1 / 63 و 5 / 6 / 64.
6 - نگاه كنيد به پيامها و سخنان حضرت امام در مورخه هاى 18 / 8 / 57, 17 / 1 / 58, 3 / 3 / 58, 12 / 11 / 58, 19 / 1 / 63, 21 / 12 / 63.
7 - نگاه كنيد به پيامها و سخنان امام(ره) در مورخه هاى 24 / 1 / 58, 5 / 3 / 58, 21 / 3 / 58, 25 / 1 / 63, 25 / 1 / 59, 23 / 2 / 58, 15 / 4 / 59.
8 - براى مثال نگاه كنيد به صحيفه نور, ج9, ص234 - 230 تاريخ 8 / 7 / 58 و نيز همان ماخذ, ج16, ص126 - 125.
9 - براىمثال نگاه كنيدبه: 15 / 12 / 57, 8 / 7 / 57, 27 / 2 / 58, 21 / 12 / 63, 5 / 2 / 58, 15 / 3 / 68.
10 - نگاه كنيد به 3 / 11 / 58, 15 / 12 / 57, 11 / 8 / 57, 19 / 1 / 63, 21 / 12 / 63.
11 - نگاه كنيد به 12 / 4 / 58, 19 / 1 / 63, 15 / 12 / 57, 12 / 11 / 58, 28 / 5 / 59, 21 / 12 / 63.
12 - ازجمله نگاه كنيد به پيامها و سخنان امام(ره) در مورخه هاى 19 / 8 / 57, 10 / 10 / 58, 26 / 5 / 62, 21 / 12 / 63, 16 / 9 / 57.
13 - نگاه كنيد به مورخه هاى 21 / 12 / 63, 17 / 1 / 58 و 18 / 1 / 58.
14 - ازجمله نگاه كنيد به مورخه هاى 17 / / 58, 18 / 7 / 57, 27 / 6 / 58, 25 / 12 / 59, 2 / 3 / 60.
15 - براى مثال نگاه كنيد به پيامها و سخنان امام(ره) در مورخه هاى 15 / 2 / 59, 27 / 2 / 58, 4 / 2 / 60.
16 - براى مثال نگاه كنيد به سخنان و پيامهاى حضرت امام(ره) در مورخه هاى 16 / 2 / 57, 16 / 9 / 57, 21 / 12 / 63 و 15 / 3 / 68 (وصيتنامه امام (ره)).
17 - صخيفه نور, ج4, ص192.
18 - صحيفه نور,ج3, ص82.
19 - صحيفه نور, ج6, ص12.
20 - صحيفه نور, ج5, ص221.
21 - صحيفه نور, ج4, ص33.
22 - صحيفه نور, ج9, ص235.
23 - صحيفه نور, ج6, ص186.
24 - صحيفه نور, ج22, ص30.
25 - صحيفه نور, ج1, ص90, و نيز در بيان تفاوت ورود زنان به مجلس در رژيم ضد اسلامى با ورود آنان به مجلس در حكومت اسلامى نگاه كنيد براى مثال به مورخه 19 / 1 / 63.
26 - صحيفه نور, ج4, ص33
27 - صحيفه نور, ج4, ص199 در اين مقوله ها ازجمله نگاه كنيد به كاظم قاضى زاده, خطوط كلى انديشه سياسى امام خمينى.
28 - صحيفه نور, ج18, ص233.
29 - صحيفه نور, ج4, ص161.
30 - صحيفه نور, ج3, ص100.
31 - صحيفه نور, ج22, ص171.
32 - صحيفه نور, ج3, ص178.
33 - صحيفه نور, ج2, ص280.
34-خودنگاه كنيدبراىمثال به صحيفه نور,ج17,ص106و147,ج3,ص95و103.

ماهنامه پيام زن ـ شماره 29 ـ مرداد 73

 


 منبع مقاله : ماهنامه پيام زن