گفتمان بررسی راهکار های حضور صحیح زنان در اجتماع

  

          عنوان مقاله
زن درانديشه اجتماعى امام خمينى ره   (بخش سوم)  (احمد آکوچکیان)

 
 

 

چكيده

تحقيق پيشنهادى پس از گذار از فصل اول (انديشه اجتماعى امام((ره))), در دومين فصل خود (زن در انديشه امام((ره))), به فراز اول رسيد. فراز اول پويشى فشرده از ((زن الگو در انديشه هاى امام((ره)))), است. سه وجهه نظر تحقيق در اين فراز, يكى: ((صديقه طاهره(س) و زينب كبرى, الگوى انسان تمام و زن تمام)), ديگرى: ((پايگاه و نقش اجتماعى زن)) و سوم: ((آزادى زن)), بود. جمع بند اين فراز و تتمه مباحث آن, ((نقش زنان در توسعه انسانى, در انديشه امام((ره)))), مى باشد. نگارنده, در راستاى شرح نظريه پيشنهادى خويش در زمينه الگوى دين شناختى توسعه انسانى(1), بر آن است تا به روش تحليل محتوا, نقش زن مسلمان را در توسعه انسانى (فرهنگى, سياسى, اقتصادى و اجتماعى), از آرا و انديشه هاى امام, در مرورى كوتاه دريابد و ارائه نمايد.

نگارنده, براساس نظريه مزبور چشم انداز و شيوه تازه اى را براى دست يابى به يك الگوى خود, ويژه توسعه يافتگى و نيز يك الگوى دين شناسانه توسعه, در دسترس گذارده است. ((نقش توسعه اى زن مسلمان)) از زمره مقولات درونى اين نظريه است كه به مدد انديشه ها و آرا امام در اين نوشته فشرده و كوتاه, اشارتى به آن مى رود.

جايگاه و نقش زنان در توسعه انسانى در ديدگاه اجتماعى امام((ره))

مقوله شيوه اثرگذارى زنان در طرحهاى توسعه نزديك سه دهه است كه در عرصه بين الملل, مورد توجه قرار گرفته و درباره آن ديدگاهها و انديشه ها و نگاشته هاى گوناگونى, در راستاى بينش و نگرش صاحبان آن, نسبت به دو مقوله ((زن)) و ((توسعه)), ارائه گرديده است(2). اگرچه هنوز كليت اين مقوله جديد در مرحله آغازين شكل گيرى مى باشد. اينك و در جهان امروز مشاهده مى شود كه يكى از عمده مسائل اجتماعى و مسائل توسعه انسانى - اجتماعى, موضوع زن و مقوله مشاركت فعال زنان در برنامه هاى توسعه مى باشد; گواه آشكار بر اين نكته, توجهى است كه برنامه ريزان بين المللى از سويى و برنامه ريزان جامعه اسلامى و نظام جمهورى اسلامى به گونه اى فراينده به نقش و جايگاه چند بعدى زنان در خانواده به عنوان همسر و مادر, و در اجتماع به عنوان مديران و كارگزاران فرهنگ, سياست و اقتصاد كشور, مبذول داشته اند. واقعيت انكارناپذير, آن است كه بدون درنظر گرفتن زنان كه نزديك به نيمى از جمعيت هر جامعه اى و ملت و كشورى را تشكيل مى دهند, دست يابى به توسعه واقعى, امكان پذير نمى باشد.

موضوع ((جايگاه و نقش زنان در توسعه)), از زمره مباحث هنجارى توسعه مى باشد كه در چارچوبه دو تحقيق كلان: يكى ((الگوى كلان توسعه)) و ديگرى ((الگوى مطلوب زن و زنانگى)), تعريف و استنباط مى شود.

اصول پايه چندى در اين تحقيق, در جاى ديگرى به تفصيل مبرهن مى شوند و در اين تحقيق, اصل موضوعى تلقى مى گردند.

- ((توسعه)) فراتر از مفهوم اقتصادى صرف آن و به معناى توسعه فراگير انسانى در سه حوزه فرهنگ, سياست و اقتصاد و نيز كليت ساخت اجتماعى, مى باشد و به اين قرار, توسعه, صرفا امرى كمى نبوده و بلكه كيفى هم هست. اين انديشه در بخش اقتصاد توسعه و توسعه اقتصادى نيز پذيرفتنى است.

- انديشه پيشنهادى از نقش توسعه اى زن مسلمان, به معناى تفسير و تصوير بخشى از جايگاه واقعى و نقش حقيقى و بايسته و سزاوار زنان در امر توسعه يافتگى است. حق مشاركت زنان در آگاهى, تصميم و اقدام ملى يك امر مستدل جامعه شناختى و يك اصل مستند به منابع فهم دين مى باشد.

در اين نوشته, آنچه خواهد گذشت ((انديشه امام و تفكر توسعه)) و ((معيارهاى تواناسازى زنان در نقش توسعه اى خويش)) مى باشد. ادامه اين بحث و فرجام اين تحقيق, در قسمت بعدى خواهد بود.

انديشه امام و تفكر توسعه

مفهوم توسعه و خاستگاه دين شناختى آن

((توسعه)), در ابتدايى ترين برداشت, بر واقعيتى دلالت مى كند كه در آن مجموعه نظام اجتماعى, هماهنگ با نيازهاى متنوع اساسى و خواسته هاى افرادو گروههاى اجتماعى در داخل نظام, از حالت نامطلوب زندگى گذشته خارج شده و به سوى وضع يا حالتى از زندگى كه از نظر مادى و معنوى ((بهتر)) است سوق مى يابد. به بيان ديگر در كلى ترين تعريف, توسعه به معناى ارتقا مستمر كل جامعه و نظام اجتماعى به سوى زندگى ((بهتر)) يا ((انسانى تر)) است. در تعريف و طبيعت ((بهتر)) يا ((انسانى تر)), الگوها و شيوه هاى دستيابى به آن, انديشه ها, گرايشها, نظريه ها و رهيافتهاى گوناگونى در طول تاريخ انديشه ها و نحله ها و مكتبها, شكل گرفته و به دست داده شده اند. خاستگاه رهيافتهاى ايدئولوژيك مزبور در نگاهى انتزاعى يا تجربه امروز كشورهاى توسعه يافته آمريكاى شمالى, اروپاى غربى و خاور دور يا تجربه ها دينى و مذهبى جوامع و ملتها در چارچوب يك نظام ايدئولوژيك, مى باشد.

واقع آن است كه يك نظريه توسعه همواره تركيبى از تصورات نظريه پرداز از واقعيتها, برداشتهاى او از يك مجموعه قانونى و نيز ارزشهاى اعتقادى وى مى باشد. يعنى اينكه حتى يك نظريه دين شناختى توسعه نيز تنها درآميخته از انديشه ها و ارزشهاى صرف برخاسته از منابع دينى نيست و همواره برخاسته از نوعى سازگارى و همزيستى با عناصر عقلانى و عرفى و تجربى و قانونى مى باشد.

انديشه امام((ره)) در عرصه فكر توسعه

فكر توسعه, فراگير سه عرصه تحقيقاتى ماهيتا متفاوت با يكديگر است. عرصه اول به توضيح و توصيف وضع موجود نظام اجتماعى سياسى, اقتصادى, فرهنگى كه حاوى عناصر تاريخى نيز هست مى پردازد. عرصه دوم به رهيافتها, مسائل ارزشى و هنجارى, مطلوبيتها و غايات توسعه, نظر دارد و عرصه سوم به راهبردها (استراتژيهاى) گذار از وضع موجود به وضع مطلوب مى پردازد. لذا مى توان گفت سه نوع تحقيق توصيفى(3), هنجارى(4) و تجويزى(5) در حوزه فكر توسعه يا تحقيق و توسعه(6), در پيوند با يكديگر, جايگيرند.

آرا و انديشه هاى امام((ره)) در تصوير بخشى از اصول مديريت توسعه, بيشتر ناظر به بيان وجهه ارزشى - هنجارى توسعه است و در حوزه تحقيقات هنجارى جاى مى گيرند. امام((ره)) براساس بينش دين شناختى و تجربيات و عقلانيتهاى خويش, حامل رهيافت خاصى است كه مى تواند غايات تلقى خويش از توسعه را به مدد مراجع ارزشگذارى معتقد خويش در قالب يك نظام فكرى خاص (به ويژه به مدد منابع و انديشه هاى كلامى و فقهى) به دست دهد.

قلمرو و تحقيق ما از موضوع نقش زن مسلمان در توسعه, همان قلمرو پژوهش هنجارى است. در اين زمينه, كوشش ما مصروف آن خواهد شد كه فرازهاى اصلى انديشه هاى امام((ره)) در موضوع مورد بررسى خود را, در قالب يك تئورى و نظريه توسعه اى شكل دهيم تا براى بهتر روشن ساختن نقش توسعه اى زن مسلمان, عنوان نماييم.

روش تحقيق

كاوش و تحقيق از نظريه, انديشه و ديدگاه امام((ره)) درباره موضوع مورد بررسى, در گرو شناخت دو وجهه از انديشه اجتماعى امام((ره)) مى باشد كه يكى كاوش از الگوى مطلوب اجتماعى و زيربخشهاى سياسى, فرهنگى, اقتصادى آن و برپايه اش الگوى توسعه اجتماعى, و ديگرى ديدگاه امام از پايگاه و نقش اجتماعى, سياسى, اقتصادى زن مسلمان مى باشد. دو وجهه مزبور به ضميمه موضوعات و مسائلى كه در مباحث امروزين زن و توسعه مطرح اند و پيش روى انديشه كلان از مقوله زن و توسعه قرار دارند مى تواند راهنماى ما به تبيين ديدگاههاى خاص امام((ره)) در موضوعات و مسائل ياد شده از مبحث ((زن و توسعه)), باشد. ملاحظاتى چند در اين ميان بايد مورد توجه باشند:

- يكى اينكه, ادبيات انديشه تحول در آرا و ديدگاههاى امام((ره)), بيشتر داراى عناصر و واژگان ادبى تفكر حوزوى و نيز انديشه عرفى مى باشد. و به اين قرار, نبايد و نمى توان انتظار كاربرد عناصر واژگان انديشه توسعه را در آن ادبيات داشت.

- زمينه اصلى پى جويى نظريه امام((ره)) در موضوع نقش زن مسلمان در توسعه انسانى, همانا آرا ايشان در جايگاه و نقش فرهنگى, اجتماعى, سياسى و اقتصادى زن مسلمان مى باشد.

- اساس نظريه برگزيده ما در مقوله توسعه انسانى, اصالت دهى به يك تئورى خود ويژه توسعه است كه از معادله نسبت ميان فكر دينى و انديشه تحول برمى خيزد و به اين قرار نه انديشه هاى رايج و تجربه امروزين توسعه و نه ديدگاههاى رايج ماقبل نقدى از فكر دينى, هيچ كدام چشم انداز پذيرفته ما به امر توسعه يافتگى نيستند بلكه خود, جوياى يك الگو و نظريه بازسازى شده توسعه يافتگى مى باشيم. از اين ديدگاه, تئورىها و تجربه هاى امروزين توسعه نيز چشم انداز ما به تحليل نقش توسعه اى زن مسلمان نيست بلكه در راستاى الگوى دين شناسانه برگزيده خويش از امر توسعه و نيز در راستاى ديدگاه دين شناختى از الگوى مطلوب زن و زنانگى به مقوله مزبور مى نگريم و تجربه امروزين زن و توسعه, گزارشگر مسائل و موضوعاتى هستند كه پيش روى الگوى برگزيده خويش از توسعه مى گذاريم تا جوابهاى خودويژه مناسب را در برابر آن مسائل و موضوعات, دريابيم.

معيارهاى تواناسازى زنان در نقش توسعه اى خويش

تواناسازى فرايندى است كه طى آن افراد براى از ميان بردن موانع پيشرفت خود فعاليتهايى انجام مى دهند كه باعث توانمندى و تسلط آنها در تعيين سرنوشت خويش مى باشد.(7)

هدف از اين بررسى, مرورى كوتاه بر مجموعه معيارهاى تواناسازى زنان در ديدگاه و انديشه امام((ره)), مى باشد كه به مدد آنها بتوان يك الگوى تحليلى براى برآورد مسائل مربوط به توسعه زنان و ايجاد زمينه بحث و بررسى در اين مقوله را, ايجاد نمود.

نقش جنسى و نقش جنسيتى

عدم تفكيك روشن بينانه ميان نقش جنسى و نقش جنسيتى زنان, ازجمله موانع فرهنگى تحقق نقش سزاوار زنان در امر توسعه يافتگى است. عدم تفكيك مزبور به ويژه در حوزه فرهنگى جامعه مسلمانان آثار و پيامدهاى اجتماعى, سياسى, اقتصادى و فرهنگى, ناشايستى داشته است. نقش جنسى, وظايفى است كه به دليل جنس زن يا مرد و اختلاف بيولوژيكى تاثير جنسى آنها وجود دارد و قابل جابجايى نيست مانند حاملگى كه فقط مربوط به جنس زن است و نقش جنسيتى عبارت از وظايفى است كه به دليل گروه بندى جنس از ديد اجتماعى برعهده زنان شمرده مى شود مانند پرورش فرزند كه در عين اينكه وظيفه مشترك مرد و زن يا پدر و مادر مى باشد, در برخى فرهنگها و انديشه هاى حاكم اجتماعى وظيفه خاص زنان و تنها وظيفه زنان شمرده مى شود. و بلكه نقش مزبور را به عنوان نقش جنسى ايشان شمرده و بر جنبه بيولوژيكى اين نقش به خطا, تاكيد مى ورزند.

معيارهاى تواناسازى زنان

انديشه دينى و ديدگاه پيش ياد شده امام در مقوله جايگاه و نقش اجتماعى زن, مبين اين مساله است كه حوزه تواناسازى زنان محصور در مفهوم اقتصادى توسعه نيست. دست يابى به يك مفهوم و تعريف سزاوار و عملى از نقش توسعه اى زنان مسلمان در گرو پيوستگى چند مفهوم, يكى مفهوم رشد انسانى, ديگرى مفهوم نقش اجتماعى, ديگرى تناسبات جنسيتى و نيز سعادت و نيكبختى اجتماعى و توسعه اجتماعى و هم مشاركت در فرايند توسعه, مى باشد. در اين ميان, در ديدگاه امروزين نسبت به توسعه امور زنان, مقوله مساوات و برابرى بين زنان و مردان, محور تعريف توسعه امور زنان تلقى شده است كه البته, اين مساله به همراه خويش لزوم تفويض اختيارات به زنان را براى فائق آمدن بر تنگناهايى كه در امر مساله برابرى زنان در جوامع مردسالارى وجود دارد, دربرمى گيرد.

انديشه رايج توسعه در تبيين معيارهاى تواناسازى زنان براى ايفاى نقش توسعه اى خويش, پنج معيار را در پنج مرحله به دست مى دهد كه به عبارتى, معيارهايى هستند براى قابل فهم كردن اختيارات زنان در پنج مرحله برابرى و مساوات با مردان:(8)

1 - رفاه: مرحله اى كه طى آن مسائل رفاه مادى زنان در مقايسه با مردان در مواردى مانند وضعيت تغذيه اى, تهيه مواد غذايى, درآمد خانوار كه مسائل نابرابرى را در پى دارد, مورد بررسى قرار مى گيرد.

2 - دسترسى: مرحله اى كه زنان داراى حقى مساوى با مردان در دسترسى به منابع در حيطه خانواده, و در مقياس بزرگتر در سيستم كشورى نيز, باشند.

3 - آگاهى: مرحله اى كه زنان خود, مفهوم فرآيند توسعه را در حد نابرابرى ساختارى درك مى كنند و درمى يابند كه مشكلات آنان از بى كفايتى ها و كمبودهاى شخصى ايشان ناشى نمى شود, بلكه آنان به وسيله يك سيستم اجتماعى كه در آن تبعيضات صورت رسمى و قابل قبول به خود مى گيرد, عقب نگاه داشته مى شوند.

4 - مشاركت: مرحله اى كه جنبه اى از برابرى كه شكل مشاركت برابر زنان در فرايند تصميم گيرى به خود مى گيرد, مورد نظر است. در يك پروژه توسعه اى, اين به معناى حضور زنان در تمام مراحل بررسى نيازها, شناسايى مشكلات, برنامه ريزى, مديريت, اجرا و ارزشيابى است.

5 - كنترل: مرحله مربوط به افزايش مشاركت زنان در حد تصميم گيرى است, به طورى كه اين مشاركت براى كسب افزايش كنترل در عوامل توليد و تضمين برابرى دسترسى به منابع و توزيع عادلانه منافع باشد. برابرى در كنترل براى استفاده از سود برابر زنان, لازم است.

به اين ترتيب اين معيار, در ديدگاه امروزين تجربه توسعه, به صورت دايره اى درمىآيد كه از كنترل به رفاه بازمى گردد. ديدگاه مزبوربر اين پندار است كه منظور از تواناسازى زنان, تعويض مردسالارى با زن سالارى نيست, بلكه بيشتر براى معرفى برابرى جنسيتى در فرايند توسعه مى باشد, كه در جاى خود بايستى به برآورد اين داعيه پرداخت.

تحقيق از انديشه امام((ره)), در مقوله نقش توسعه اى زنان را مى توان از فكر محورى امروزين توسعه امور زنان, آغاز كرد, تا نقاط نسبت و اشتراك آرا امام((ره)) با انديشه هاى امروزين رايج را دريافت و آنگاه به ويژگيهاى انديشه امام((ره)) جداى از ديگر انديشه هاى پيشنهادى, پرداخت.

مجموعه سخنان و نوشته هاى امام((ره)), گزارشگر چند اصل و نكته در مقوله تواناسازى توسعه اى زنان مى باشد:

1 - مقوله ((توسعه امور زنان)), پس از نزديك به سه دهه, اينك به تدريج در حال حضور در مجامع علمى و مراجع كشورى جامعه ما, است. شيوه هاى پيشنهادى نيز هنوز با ساختار فرهنگى - اجتماعى كشور ما سازگارى و هماهنگى و همزبانى ندارند. انديشه محورى در اين مقوله هنوز متاثر از فكر محورى توسعه در دو دهه پيشين تجربه اروپايى توسعه است. على رغم بسيارى داعيه ها كه در اين مقوله ها از سوى سخنوران ((توسعه و زن)) رفته است و مى رود, متكاى بسيارى از اين آرا هنوز همان مضمون اقتصادى توسعه است كه تا دو دهه پيش مفهوم و معناى منحصر توسعه تلقى مى شد و به تعبيرى ديگر مقوله زن و توسعه اينك در كشور ما, در بيبشتر مجامع از منظر ((عقلانيت ابزارى)) برآورد مى شود. درحالى كه در مقابل اين نظريه, برداشت بر صواب تر از توسعه كه آن را فرايندى چند جانبه و فراگير مى داند, قرار دارد. اين برداشت, در مقوله مزبور تاكيد اساسى را بر گسترش توانايى هاى كلامى, فكرى, انديشه اى, ارزشى, و زبان انسان و به اصطلاح مفاهمه كه مبناى همه وجوه معنوى توسعه را تشكيل مى دهد, قرار مى دهد(9). مفهوم توسعه در ديدگاه رايج ((زن و توسعه)), افزايش رفاه, گمان برده شده است كه حاصل آن برابرى مقدورات اقتصادى است(10). ديدگاه برگزيده ما پذيراى اين بينش نيست. انديشه هاى امام((ره)) در مقوله ((زن و توسعه)) به گونه اى اصولى بر اين مبناى دوم كه مى توان آن را ((مبناى انسانى توسعه)) نام نهاد, متكى مى باشد(11). به ديگر سخن تصور مطلوب از توسعه امور زنان حاصل شدنى نيست مگر با تاكيد بر بعد فرهنگى, معنوى, سياسى و غير اقتصادى توسعه. اثرگذارى مطلوب زنان در توسعه, تنها به اين نيست كه به مساوات و برابرى اقتصادى زنان و تواناسازى آنان از وجهه نظر رفاهى تا مرحله كسب افزايش كنترل بر عوامل توليد و تضمين برابرى دسترسى به منابع و توزيع عادلانه منافع, نگريسته شود اما تواناييهاى فرهنگى و سياسى آنان در فرايند بالندگى و رشد درآمد توسعه يافتگى مورد نظر و توجه نباشد. عنصر عقلانيت و ديانت در اين فرايند بسيار مهم است. هماهنگى هر دم افزونتر و بالنده عقل و دين در فرايند رشد انسانى, محور انديشه توسعه انسانى, گرفته مى شود.

2 - مفهوم دو مقوله پايگاه و نقش اجتماعى را پيشتر دانسته ايم. اين نكته گفتنى است كه از موضع آموزه هاى دينى, پايگاه و نقش مزبور, داراى خاستگاه هستى شناختى - ارزشى, معينى مى باشد. به اين معنا كه از منظر تعاليم دين, پايگاه و نقش اجتماعى زن و نيز نقش توسعه اى او در راستاى نقش انسانى (اصل عبوديت در پيشگاه خداوند) و رسالت انسانى او (انسان سازى و جامعه سازى) تعيين مى شود و شكل مى گيرد, براساس اين نقش و رسالت انسانى و با توجه به نقش و قابليتهاى جنسيتى و شرايط محيطى مسووليت انسانى او معلوم مى شود و در قلمرو اين مسووليت و با توجه به قابليتهاى جنسى, استعدادى و جزئيات شرايط محيطى, تكاليف و وظيفه انسانى و زنانگى او مشخص مى شود. احكام كلى الهى, چارچوبه كلان و قانونمند مناسبات انسانى - اجتماعى و رفتارى زن را و مرد را و زنان درون جامعه اسلامى را معين مى كنند كه علم فقه در معناى رايج, عهده دار استنباط و تبيين اين احكام مى باشد. كوتاه اينكه از ديدگاه آموزه هاى دينى, مقوله نقش توسعه اى زن مسلمان در حوزه مفهومى فراگيراز مفاهيم و اصول نقش و رسالت انسانى, مسووليت اجتماعى و تكاليف انسانى - اجتماعى, شكل مى گيرد.

3 - ((برابرسازى زمينه هاى ايفاى نقش توسعه اى)), از زمره اصول راهبردى و تجويزى است كه از اصل ((برابرسازى جنسيتى)), رساتر, واقع بينانه تر, منطقى تر و انسانى تر است بى اينكه جنبه هاى اغواكننده داشته باشد, درحالى كه اينهمان سازى تقسيم كار اجتماعى ميان زنان و مردان مضمون اصلى شعار برابرخواهى زنان و مردان در ديدگاه وارداتى توسعه مى باشد(12). عناصر ناب انسانى توسعه, واقعيتهاى جنسى, قابليتهاى گوناگون جنسيتى, گستره چند بعدى توسعه انسانى, موضوع رشد و تربيت فردى و... در اين ديدگاه, ناديده گرفته شده اند. آنچه به طور اصولى وظيفه نظام اجتماعى است برابرسازى زمينه هاى رشد فردى و ايفاى نقش توسعه اى زنان مى باشد; اينهمان سازى تقسيم كار اجتماعى مشكله اساسى توسعه اى زنان را حل نخواهد كرد.

4 - مشكله بزرگ و اساسى انديشه هاى رايج توسعه اى امروز در امور زنان از ناحيه الگوهاى توصيه اى و هنجارى, (وضعيت مطلوب و آرمانى براى زن) است تا اصل ((برابرسازى زمينه هاى ايفاى نقش توسعه اى)) در يك سو و سمت بايسته انسانى و آدميت بخش و صالح, به كار گرفته شود. انديشه هاى امروزين وارداتى در مقوله انسان و توسعه, از اين الگوهاى توصيه اى و هنجارى, به طور چشمگير خالى اند. گويا كه ديدگاههاى امروزين و وارداتى ((زن و توسعه)), فرياد تساوى زن و مرد را و ايجاد انگيزش و سوق دهى در زنان براى آماده سازى و تواناسازى وى را دارند اما اينكه زن و مرد را رو به چه غايتى تفسير مى كنند و تساوى ميان زن و مرد را براى چه مى خواهند و زن اگر بايد بشتابد براى چه و رو به چه و در كدامين جهت بشتابد و براى چه آرمانى خود را توانمند سازد و..., بى جواب مانده اند. بشريت امروز, هنوز از اين تب و تاب واكنشى ناخودآگاه و غريزى عكس العملى در برابر قرنها مظلوميت تبعيضآميز ميان زنان و مردان آسوده نگشته است تا از سر تامل و روشن بينى, واقع بينى و انسان خواهى, به ((چرا)) و ((براى چه)) بيانديشد و پى جوى پاسخ درست و منطقى و انسانى براى اين پرسشها نيز باشد. اينك از پس آن تفريطهاى ناروا و غير انسانى, افراطهايى نابهنجار همچون حركتهاى فمينيستى(13), پوسته غير انسانى و سخت ماشينى, بر زن امروز, تنيده است.

در اين زمانه بر زن امروز, داعيه داران توسعه اى آن روا مى دارند كه به عينه بر تكنولوژى و به ميزان جنبه سخت افزارى آن روا داشته اند. ماشينى تر, پيش بينى پذيرتر, قدرتآفرين تر, مرفه تر, پرشتاب تر, و حتى اجتماعى تر (در مقابل انسانى تر), بى اينكه پاسخى براى ((چرا اينگونه)) و ((براى چه اين گونه)) و ((به خاطر چه اينگونه)) براى زن امروز و انسان امروز داشته باشند.

اين نكته نيز آموزه ديگرى است كه از امام((ره)), مى توان برگرفت(14).

5 - ((تناسبات جنسيتى)), اصل ديگرى است كه جايگزين برابرسازى جنسيتى, در انديشه هاى امام((ره)) مى شود(15). در نقشهاى جنسيتى در مقوله اى مانند تربيت فرزندان, اين نكته پذيرفتنى است كه زن و مرد, هر كدام از آنها, مى توانند از عهده آن نقش و وظيفه برآيند اما لزوما به معناى نقش بديل يا جايگزين يكديگر نيست, به اين معنا كه زن بتواند به عينيه ايفا كننده تمامى آنچه از مرد در آن مقوله ها برمىآيد, باشد و يا برعكس مرد بتواند بى كم و كاست از عهده وظايفى كه بر عهده زن در آن مقوله ها مى باشد, برآيد. در نقشهاى جنسيتى هيچ كدام از زن و مرد نمى توانند جايگزين يكديگر باشند. نه مرد جايگزين زن و نه زن جايگزين مرد مى تواند باشد. نقشها و سلوكهاى اجتماعى نمى توانند اينهمان باشند بلكه در انواع نسبت با يكديگربسته به موضوع و مقوله انسانى - اجتماعى پيش روى زن و مرد, سلوك اجتماعى متفاوتى از زن و مرد, انتظار مى رود.

6 - از ميان معيارهاى ياد شده براى تواناسازى زنان در ايفاى نقش توسعه اى خود, امام((ره)) بر معيارهاى دسترسى, آگاهى, مشاركت و كنترل, تاكيدهاى بسيارى, دارند.

6 - 1 - در معيار دسترسى

مقدورات و منابع كاربردى به عنوان منابع بهره ورى, در انديشه امام((ره)) هم مقدورات سياسى, هم مقدورات و منابع فرهنگى و هم مقدورات و منابع اقتصادى را شامل است(16). مبانى اعتقادى و احكام كلى الهى حاكم بر مناسبات فردى و اجتماعى, زمينه هاى معرفتى - ارزشى و چارچوبه هاى كلى قانونمند ايجاد و در دسترس زنان گذاردن امكانات و مقدورات فرهنگى, سياسى, اقتصادى را به دست مى دهند. حق مالكيت زنان بردستاوردهاىخويش,حق مطالبه حقوق اقتصادىخودولزوم تامين نفقه ونيازهاى اقتصادى زن, نمونه هاى اقتصادى احكام فقهى, در معيار دسترسى مى باشند.

6 - 2 - در معيار آگاهى

حوزه آگاهى به عنوان معيار تواناسازى زنان در ايفاى نقش توسعه اى خويش, بسى فراتر از آگاهى به چرايى و چگونگى تبعيضات متداول از سوى سيستم اجتماعى ميان زنان و مردان است. از سوى ديگر, همين آگاهى به چرايى ها و چگونگيهاى مزبور, تنها به اين معنا نيست كه در اين سطح, برابرى يعنى اينكه تقسيم كار بر حسب جنسيت مطلوب هر دوطرف باشد و نبايد به معناى سلطه يك جنس بر جنس ديگر چه از نظر اقتصادى و چه از نظر سياسى باشد. در انديشه پيشنهادى ما از آگاهى كارآمد بخش زنان براى ايفاى نقش توسعه اى خود, حوزه آگاهى مزبور, فراگير خودآگاهى به نقش و رسالت انسانى, آگاهى و باور داشتن به الگوى مطلوب زن و زنانگى, آگاهى به پايگاه و نقش فرهنگى, سياسى, اقتصادى و اجتماعى زن, خودباورى, بينش و شناخت آسيب شناسانه اجتماعى به سيستم و وضعيت موجود اجتماعى - كه شناخت تبعيضات جنسيتى (نه تفاوتهاى جنسى), از زمره اين بينش و شناخت آسيب شناسانه است - و دانشها و انديشه هاى درون دينى و بيرون دينى به تناسب استعدادها و گرايشها و علاقه ها, مى باشد(17).

6 - 3 - در معيار مشاركت

در معيار مشاركت, امام((ره)), همواره بر نياز به افزايش بسيج زنان و ضرورت آن براى افزون بخشى حضور آنان در جامعه, تاكيد دارند(18), چنين افزايش حضورى مى تواند به منزله تواناسازى و يك عامل بالقوه مشاركت به سوى افزايش سطح تواناسازى باشد. انديشه هاى امام((ره)) در اين مقوله, از سويى مستند به بينش اجتماعى - فقهى ايشان و از سويى ديگر متكى بر يك خردورزى واقع بينانه است. واقع آن است كه مشاركت زنان در فرايند تصميم گيرى و حضور آنان در تمامى مراحل پروژه هاى توسعه اى (بررسى وضعيت و نيازها, شناسايى مشكلات, برنامه ريزى, مديريت, اجرا و ارزشيابى) داراى يك سطح همگن, اينهمان و برابركمى تام و تمام در همه زمينه ها با مردان نيست. امام((ره)) در بسيارى از فرازها از انديشه ها و سخنان خويش بر نقش كيفى تر و حتى كمى تر زنان در موضوع حضور و مديريت اجتماعى آنان اشاره و تاكيد دارند(19). برخى زمينه ها و موارد نيز حضور كمى تر يا كيفى تر مردان و به سخن ديگر حضور متفاوت مردان, موردنظر و تاكيد است. كوتاه اينكه: نبايد از مفهوم مشاركت برابر در تصميم گيرى اجتماعى, گمان همگنى و اينهمانى برد. تفاوتها و نه تبعيضها را نبايد ناديده انگاشت. عدم توانايى در درك نقشها و مسووليتهاى مختلف جنسيتى و درنتيجه عدم توانايى درك آثار مختلف سياستها و برنامه هاو پروژه ها براى زنان و مردان, مشكله بزرگى در راه اين واقع بينى است. حضور افزونتر زنان در مجالس قانونگذارى, در دولت و در سيستم ادارى - سياسى كشور, نمونه هاى واضح و مشهود افزون بخشى به مشاركت زنان, مى باشد.

6 - 4 - در معيار كنترل

نظارت بر فرايند تحول اجتماعى و تربيت انسانى, شكل انسجام يافته فرايند مشاركت در تصميم گيرى است كه زنان را به سوى توسعه فزاينده سوق داده و آنان را تواناتر مى نمايد. ديدگاه برگزيده ما درباره اين معيار نيز چند وجه دارد. يك وجه نگاه فراگير به ميدان مفهومى توسعه و مباحث مربوط به آن و داخل دانستن توسعه فرهنگى - اجتماعى و توسعه سياسى در مفهوم توسعه, وجه ديگر, ابعاد گوناگون مقوله نظارت اجتماعى مى باشد. امام((ره)) در فرازهاى گوناگون سخنها و پيامها و نگاشته هاى خويش بر اين وجوه نظارت فراگير تاكيد دارند(20). همان گونه كه ارزشها و اصول نظرات و كنترل در مديريت اجتماعى از منظر آموزه هاى دينى, ساخت و جنبه هاى ديگرگونه از نظريه هاى وارداتى توسعه دارند.ادامه دارد.


پى‏نوشت‏ها:

1 - نگاه كنيد به ((فرهنگ و انديشه توسعه در ديدگاهى روش شناختى)) از نگارنده در مجله فرهنگ توسعه, شماره 12, سال 73, و نيز مقاله: ((به سوى يك نظريه دين شناختى توسعه)) ارائه شده به كنفرانس برنامه ريزى توسعه, تير 1373.
2 - درباره موضوع مورد بررسى ازجمله نگاه كنيد به ((نقش زنان در توسعه)), كار مشترك دفتر امور زنان رياست جمهورى و صندوق كودكان سازمان ملل متحد, (تهران, انتشارات روشنگران, 1372).
Descriptive research - 3
Normative research - 4
Prescriptive research - 5
Research anddevelopment - 6
7 - نقش زنان در توسعه.
8 - سارا لانگهSara Longwe) ), نقش زنان در توسعه, ص37 تا 39.
9 - حسين بشيريه, نهادهاى سياسى و توسعه, فرهنگ توسعه, شماره 3,سال 1372, ص11 - 4.
10 - نقش زنان در توسعه, ص23.
11 - براى مثال در مقوله توسعه سياسى در مثل اصل مشاركت سياسى نگاه كنيد به مورخه هاى 18 / 9 / 1357, 17 / 1 / 1358 و در اصل مبانى انسانى توسعه به مورخه هاى 2 / 3 / 1360, 21 / 12 / 1363, 3 / 11 / 1357, 15 / 12 / 1357 و در مقوله توسعه فرهنگى نگاه كنيد به مورخه هاى 16 / 2 / 1358.
12 - سارا لانگه, ص23 - 22.
13 - جنبشهاى زن گرايى, با تاكيد بر وجهه هاى اومانيستى و ماشينى.
14 - براى مثال نگاه كنيد به مورخه هاى 21 / 12 / 1363, 21 / 4 / 1359 درباره آرمان دارى زنان در حركت اجتماعى و انگيزه هاى خدايى نقش اجتماعى ايشان.
15 - و هم به دليل مجال اندك مقاله براى ذكر عين جملات امام, نگاه كنيد به مورخه هاى 3 / 8 / 1357, 10 / 7 / 1358, 15 / 1 / 1361, 5 / 3 / 1358, 21 / 3 / 1358, 26 / 2 / 1358.
16 - نمونه هاى روشن از نقشهاى فرهنگى, سياسى, اقتصادى, اجتماعى امام((ره)), بيانگر اين ديدگاه فراگير است. نقش فرهنگى مانند مورخه هاى: 11 / 8 / 1358, 25 / 12 / 1359, 14 / 7 / 1357, 10 / 8 / 1367, 21 / 12 / 1363, نقش سياسى مانند مورخه هاى: 14 / 7 / 1357, 3 / 11 / 1357, نقش اقتصادى مانند مورخه هاى: 21 / 12 / 1363, 10 / 3 / 1358, 1.
17 - درباره انديشه هاى امام((ره)) در موضوع معيار آگاهى براى مثال نگاه كنيد به مورخه هاى: 18 / 8 / 1357, 19 / 8 / 1357, 20 / 6 / 1358, در مورد ضرورت خودآگاهى زنان به نقش اجتماعى خويش و محبوس نبودن در چارچوبه هاى محصور كننده فعاليتها يا شى نگر به زنان و 11 / 12 / 1364, 25 / 12 / 1359.
18 - درباره موضوع حضور اجتماعى زنان, از آرا امام((ره)) نگاه كنيد براى مثال به مورخه هاى 28 / 3 / 1358, 4 / 2 / 1357, 17 / 2 / 1357, 8 / 7 / 1358, 18 / 7 / 1358, 22 / 8 / 1357.
19 - درباره معيار مشاركت و نقش كيفى تر و كمى تر زنان در مقوله هاى متنوع اجتماعى در آرا امام((ره)) براى مثال خوب است نگاه كنيد به مورخه هاى: 17 / 12 / 1357, 23 / 1 / 1358 (نقش اول و اساسى زنان جلوتر از مردان در هدايت نهضت و حركت هاى اسلامى), و موضوع رهبرى نهضت: 5 / 2 / 1358, و موضوع همدوشى با مردان در پيروزى و هدايت و استمرار حركت اسلامى جامعه: 4 / 1 / 1358, 22 / 2 / 1358, پيشوايى زنان نسبت به مردها در نهضت اسلامى 20 / 7 / 1357, الهام دهى و عبرتآموزى به مردان: 17 / 12 / 1357, و تشجيع آنان 17 / 11 / 1358, و تعهدپذيرى افزونتر آنان 19 / 6 / 1359 و...
20 - معيار كنترل را نيز با آرا امام((ره)) از فرازهايى مانند مورخه هاى زير مى توان دريافت: در مثل موضوع ايستادگى در پيشگامى نهضت اسلامى 25 / 1 / 1361, و يا مقوله نظارت زنان بر روند قانونگذارى, قوه مجريه و... 19 / 6 / 1359, يا موضع هدايت يا پند و نصيحت گرانه ايشان درباره كار نظام 25 / 12 / 1359, مشاركت با مردان يا پاسدارى اركان جامعه اسلامى 1 / 19 / 1363.

ماهنامه پيام زن ـ شماره 31 ـ مهر 73



 منبع مقاله : ماهنامه پيام زن