گفتمان بررسی راهکار های حضور صحیح زنان در اجتماع

  

          عنوان مقاله : مسجد ، زنان ، آداب حضور  (قسمت اول)  (خسرو تقدسی نیا)
 

 

ضرورت حضـور زنان در فعاليتهاى اجتماعى نهضت اسلامى ايران دستآوردهاى بى شمارى براى مردم و كشـورمان داشت. اگر از ديد فرامرزى بدان بنگريـم آن چه بيشتر از همه به چشـم مـىآيد, همان رونق دوباره دينى كه در جهان ناشناخته مانده بـود و تا آن هنگام كسـى از پيامهاى آن چندان آگاهى نداشت. ديگر اينكه مردم ما خـود را شناختند و باور كردند, در حقيقت خـود گـم شده شان را يافتند. در ايـن ميان زنان بيش از آن چه تصور مى رفت هويت از دست رفته خـويـش را به دست آوردند. آن هنگام كه به زنان, به ماننـد زنان بسيارى از كشـورهاى غربـى به مثابه كالايـى نگريسته مى شـد و ارزشـى فراتر از آن, حتـى براى خـود آنان نيز گمان نمـى رفت, تـولـدى نـو بـود. آنان نيز دريافتند كه بايد بكـوشند تا به جايگاه واقعى اشان برسند; از ايـن رو, همصـدا با مردان و در كنارشان به ميدان آمـدنـد و با خروش مـردان و فـرزنـدان خود زيـر يك پـرچـم و شعار به دنبال گمشـده خـويـش به راه افتادند. هـم آنان كه بيش از مردان احساس زيان مى كردند, نقـش خود را پر رنگ تر كردند و گامهاى استـوارترى بر داشتند. از آن بالاتر, آزمونى ديگر به نام جنگ به ميان آمد. آنان با نگاهى به پيشينه تاريخى مسلمانى خـود به ايـن نتيجه رسيدند كه بايد كمر همت ببندند و پا به پاى مردان نبرد دفاعى هشت ساله كشـور پشتيبان بـاشنـد. پـس همـان كـردنـد كه زنـان و جهادگـران صـدر اسلام نمـودنــد.

زنان دريافتند كه ضرر كرده انـد و بايد در تمام مجالـس و مجامع علمـى, سياسـى, فرهنگـى, و دينـى شركت نمـود. اسلام نيز بـراى حضـور اجتماعى و فعاليت بانـوان چارچوب هايى را نيز در نظر گرفته تا هـم براى به بار نشستـن اهداف اسلام بكوشند و هـم حيثيت انسانى آنان دستخـوش طمع دشمنان قـرار نگيرد و پاكـدامنـى شان حفظ شود; از ايـن رو, زنان را تا جايى كه حضورشان به فساد آلوده نشـود از شركت در اجتماع نهى نمى كند, بلكه در بعضـى مـوارد شركت آنها را واجب مـى كند; مانند حج كه بر مرد و زن به يك اندازه واجب است و حتى شوهر هـم حق ممانعت از همسر خـود نـدارد. از ديگر مـواردى كه اسلام بـر هر مسلمانـى واجب دانسته و تفاوتـى قائل نشده تحصيل است. و از آن مـى تـوان استفاده كرد كه بر زن هـم واحب است به همان اندازه كه بر مرد.

در اين زمينه پيغمبر اكرم(ص) فرمود:

((طلب العلم فريضه على كل مسلم)).

((طلب علـم و دانـش بـر هـر مسلمـانـى اعم از مـرد و زن واجب است)).

شركت زنان در نماز جمعه واجب نيست, اما بعد از حضـور, واجب است ادامه دهنـد و تـرك آن جايز نيست.(1) و نيز زنان از تشييع جنازه منع نشـده انـد. و در اخبـار آمده است كه, وقتـى زينب دختر بزرگ رسـول اكرم(ص) وفات كرد, زهراى مرضيه(س) و زنان مسلمان آمـدند و بر وى نماز خـواندند.(2) در جهاد ابتـدايـى, شركت زنان, پيـرمـردان, بيماران و خـرد سـالان در جنگ لازم نيست; ولـى در جهاد دفاعى, اگـر افراد به قدر كفايت به جبهه نروند, دفاع از هيچ كـس ساقط نمى شـود,; و دفاع بر زنان, پيرمردان, بيماران و خردسالان نيز واجب است.(3) رسـول گرامـى اسلام(ص) با قيـد قـرعه زنـان خـود را بـا خـود به سفـرهـاى جهادى مـى برد.

بعضـى از اصحاب نيز چنيـن مى كردند.(4) شيخ حر عاملـى, صاحب كتاب وسائل الشيعه روايات گوناگونى را در ايـن زمينه گرد آورده و شرايط و چگـونگـى شركت زنان را در مسائل اجتماعى بيان مى كند و از مجمـوع اين روايات به ايـن نتيجه مى رسد كه:

((بـراى زنان رواست كه در مجالـس عزا, اداى حقـوق مـردم, يا تشيع جنازه بيرون رونـد و در ايـن كـارها شـركت كننـد; همچنان كه حضـرت فـاطمه(س) و زنـان ائمه اطهار(ع) در آنها شركت مى كرده اند)).(5) اسلام دينى است كه دستـورهاى اجتماعى و دينـى اش ميانه و معتـدل است, و نه راه زياده روى پيـش گـرفته و نه از حقيقت آن چشـم پوشيده است; از ايـن رو, تلاش كرده تا احكام را به مردم برساند به گونه اى كه نه مـردم به سختـى طاقت فـرسا گـرفتـار شـونـد و نه از به جا نياوردن آنها بازمانند. پـس خـواسته تا ميان ترسايان و كشيشان تارك دنيا و مشركان دنيا طلب راه سومى را پيش پاى مردم بگشايد.

چنان كه قـرآن پيـروان ديـن اسلام را ((امت وسط))(6) خـوانـده است, چـرا كه از هرگـونه افراط و تفريطـى به دور است. نه مردان و زنان را خانه نشيـن كرده و نه همه قيد و بنـدها را از پاىشان گسسته است. و مسجـد با همه ويژگيهايـش يكـى از مظاهر حضـور بانـوان مسلمان است كه در مقاله حاضر به تفصيل در ايـن باره سخـن خـواهيـم گفت. شرايط حضور زنان در مساجد تمامى فقهاى اسلام اتفاق نظر دارند كه زنان مى تـوانند درمساجد حضور پيدا كنند. اينك بايد ديد آيا شرايطى هـم دارد و يـا زنـان مـى تـواننـد در هـر وقت و هـر جـا بخـواهنـد به مسجـد بـرونــد؟ نخست به نكاتى مى پردازيـم كه در رهنمـودهاى دينى به عنوان آداب حضـور زنان در مسجد مورد تإكيد قرار گرفته است.

1ـ پرهيز از رفت و آمد تنها گامهايـى كه يك مسلمان به هنگام رفتـن به مسجد بر مى دارد نزد خـداوند بسيار گرامـى است و براى اين كه ايـن ارزش را به ضـد ارزش تبـديل نشـود, مناسب است اگر شرايط اجتماعى اقتضا مـى كنـد زنان و دختـران سعى كنند با دوستان, خواهران, برادران, پدر و مادر يا با شوهران خـود به مسجد رفت و آمـد كننـد. در سخنـى از امـام صـادق(ع) آمده است:

((مـن مشى الى المسجد لم يضع رجلا على رطب و لايابس الا سبحت له الارض الى الارضيـن السابعه)).(7) ((كسـى كه بسـوى مسجد حركت كند, گام بر تر و خشك نمى گذارد, مگر اين كه زميـن تا طبقات هفتگانه اش بـراى او تسبيح مـى گـوينـد)).(8) حفظ ارزش و ثـواب ايـن گـامها در گـرو حفظ شـوون اسلامـى و ارزشهاى متعالـى است.

2ـ رعايت پوشـش اسلامى لزوم پوشيده شدن زن برابر مرد بيگانه از چيزهايى است كه اسلام تـوجه زيـادى به آن دارد, مثلا قـرآن كـريـم در ايـن بـاره فـرمــوده است:

((قل للمومنين يغضوا مـن ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذالك ازكى لهم ان الله خبير بما يصنعون و قل للمومنات يغضضـن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا مـا ظهر منها وليضـربـن بخمـرهـن علـى جيـوبهن و لايبـديـن زينتهن الا لبعولتهن....)).(9) ((اى رسول! به مردان مومـن بگو كه چشمان خويش فرو گيرند و شرم گاههاى خود را بپـوشانند. ايـن برايشان پاكيزه تر است. و البته خدا به آنچه انجام مـى دهيـد كاملا آگاه است. و به زنان مـومنه بگـو چشمها را از نگاه ناروا بپوشند و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند و زينت و آرايـش خود را جز آنچه قهرا ظاهـر مـى شـود بـر بيگـانه آشكـار نسـازنـد جز بـراى شـوهــران)).

آيه شريفه بيانگر ايـن است كه مسلمان, چه مرد و چه زن, بايـد از چشـم چرانـى و نظربازى اجتناب كند و شخصى پاكدامـن و منزه باشد. آيه نه فقط زنان را به نحوه رفتـارشـان آشنـا مـى كنـد, كه مـردان را نيز به وظايفـى تنبه مـى دهــد.

پـوشـش اسلامـى براى زنان در همه حال يك امر واجب است و بايد به دستـور قرآن و امامان معصوم(عليهم السلام) رفتار كنند.

كارهايى هـم كه سبب جلب توجه نامحرم مى گردد پسنديده نيست. اگر نحوه راه رفتـن و يا سخـن گفتـن تـوجه ديگران را جلب نمايد, سبب مى شـود تا فضيلت هايى كه براى رفتـن به مسجـد بيـان شـده است به گنـاه تبـديل شود.

خداوند خطاب به پيامبر(ص) مى فرمايد:

((يا ايها النبى قل لازواجك و بناتك و نسإ المومنين يدنيـن عليهن مـن جلابيبهن ذلك ادنى ان يعرفـن فلايوذيـن و كان الله غفـورا رحيما)).(10) ((اى پيغمبر! به همسران و دختران خود و به زنان مومنان بگو كه خود را بر خود فرو پـوشند. ايـن كار بـراى اينكه شناخته شـوند و مـورد اذيت قرار نگيرنـد مناسبتـر است و خـدا آمرزنده و مهربان است)).

آنچه از ايـن آيه شـريفه استفاده مـى شـود ايـن است كه زنان بايـد رفتارشان به گـونه اى باشد كه وقارشان حفظ شـود. زن مسلمان بايد آنچنان در ميان مردم رفت و آمد كند كه علايم عفاف و سنگينى و پاكى از آن هويدا باشد و با ايـن صفت شناخته شود. 3ـ عدم توقف در ميانه راه از جمله نكات مورد تـوجه در رفت و آمد زنان به مسجـد, عدم تـوقف در بيـن راه مسجـد و خانه است. تـوقفهاى بيجـا در كـوچه ها و خيابانها براى زنان و دختران شايسته نيست. چنان كه حتـى تـوقف بيهوده در مسجد نيز مذموم شمرده شده است تا چه رسد به اين كه در بيـن راه تـوقف بيهوده داشته بـاشنـد. پيـامبـر گـرامـى اسلام(ص) خطـاب به ابـوذر مـى فـرمـايد:

((يا اباذر! كل جلـوس فـى المسجد لغو الا ثلاثه: قرائه مصل او ذاكر الله تعالـى او مسائل مـن علـم)).(11) ((هر جلـوسـى در مسجد لغو و بيهوده است مگر ايـن كه براى سه كار باشد: خـواندن قرآن, ذكر خـدا و كسب دانـش.)) در صحيح بخارى آمده است: ((ان رسول الله(ص) كان يصلى الصبح بغلـس فينصرفن نسإ المومنيـن لايعرفـن مـن الغلـس او لايعرف بعضهن بعضـا)).(12) پيامبـر(ص) نمـاز صبح را در تـاريكـى مى خـواند و زنان مـومنيـن پـس از نماز در همان تاريكـى برمـى گشتنـد و به خاطر تـاريكـى كسـى آنها را نمـى شنـاخت و يـا همـديگـر را نمـى شنـاختنـد.

4ـ استفاده نكردن از بـوى خوش و آرايـش يكى از آداب مسجد, زينت كردن به هنگام مسجـد رفتـن است. قـرآن كـريـم در سـوره اعراف مـى فـرمـايــد:

((يا بنـى آدم! خذوا زينتكـم عند كل مسجد)).(13) ((اى فرزندان آدم! زينت خـود را به هنگـام رفتـن به مسجـد به همـراه داشته بـاشيد)).

در روايات وارد شده است كه به هنگام رفتـن به مسجد لباسهاى نو و زيباى خود را بپـوشيـد. چنـانكه در كتـاب عروه الـوثقـى آمده است:

((يستحب التطيب و لبـس الثياب الفاخر عند التـوجه الـى المسجد)).(14) ((مستحب است به هنگام رفتـن به مسجـد از بـوى خـوش و لبـاسهاى تـازه استفـاده شـود)).

و هـم چنيـن در حـالات امـام حسـن مجتبـى(ع) آمــده است:

وقتى به نماز بر مى خواست بهتريـن لباسهاى خود را مى پوشيد. علت را پرسيدند, آن حضرت فرمودند:

((ان الله جميل يحب الجمال فاتجمل لربـى و هـو يقـول: ((خذوا زينتكـم عنـد كل مسجد. )) فاحب ان البـس اجـود ثيابى)).(15) ((خدا زيباست و زيبايى را دوست دارد. مـن براى خدايم خود را آراسته مى كنم; چون او مى گويد: ((زينت خود را نزد هر سجدى برگيريد)) و مـن دوست دارم كه بهترين لباسـم را بپوشـم.)) بنابرايـن, استفاده از لبـاسهاى تـازه, استفاده از بـوى خـوش, زينت دادن سـر و صـورت, به هنگام مسجد رفتـن يكـى از مصاديق ((زينت)) در آيه شريفه است كه امرى مطلـوب و نيكـو شمرده شده است. اما همين امر مستحب كه ايـن قدر تاكيد شده است در مورد بانـوان نبايد به گـونه اى باشـد كه تحريك كننـده بـوده و با شـوون آنان مخالف بـاشـد. رسـول خـدا(ص) در ايـن بـاره مـى فـرمـايــد:

((اذا شهدت احدا كـن المسجد فلا تمـس طيبا)).(16) ((هنگامى كه يكى از شما زنان قصد مسجـد كرد نبايد از بـوى خـوش استفاده نمايد.)) در نتيجه, اينكه گفته شـد شايسته نيست زنان از بـوى خوش استفاده كنند يا خـود را بيارايند, بديـن منظور است كه شـوون آنان حفظ گردد و گرنه اگر جايـى فقط زنان باشند و يا مسجـدى فقط براى زنان باشد و راه آمـد و شدشان ويژه زنان در نظر گرفته شده باشـد, معلـوم نيست كسى آن را ناروا بداند.

5 ـ عدم اختلاط زن و مـرد در مسجد حضـور زنان در مسجـد ثـواب بسيار دارد; ولـى نبايد هيچ گونه زمينه اى براى اختلاط فراهـم آيد. در تاريخ آمده پيغمبر اكرم(ص) دستـور داد كه در آمد و شد زنان را از مردان جدا سازند. روزى اشاره به يكى از درها كرد و فرمود: ((لو تركنا هذا الباب للنسإ... )).(17) ((خوب است ايـن در را به بانوان اختصاص دهيم)).

و نيز چنان كه آمده است:

((پيغمبـر اكرم(ص) دستـور داد كه شب هنگام كه نماز تمام مـى شـود مردها بعد از زنها خارج شـونـد)).(18) چنان كه در كتاب كافـى در باره خروج مردان و زنان از مسجـد و رفت و آمـد در كـوچه هـا به نقل از پيـامبـر(ص) آمده است:

((مردان از وسط و زنان از كنار كوچه يا خيابان بروند)).(19) در سنـن ابى داود آمده است:

((روزى رسـول خـدا(ص) در بيرون مسجد بـود. ديـد مردان و زنان با هـم از مسجـد بيرون آمـدند. رو به زنها كرد و فرمـود: بهتر است صبر كنيد مردان بروند و بعد شما)). (20) بر هميـن اساس است كه فقها, اختلاط زن و مرد را ناصـواب شمرده اند.

مـرحـوم آيت الله سيـد محمـد كـاظم طبـاطبـائى يزدى مـى گـويـد:

((يكـره اختلاط الـرجال بالنسإ الا للعجائز)).(21) ((مختلط شـدن مـردان و زنان مكروه است مگر در مورد پيرزنان)).

6 ـ پـرهيز از سخنان بلنـد و بيهوده يكـى از نكاتـى كه افـراد چه زن و چه مرد بايد در مسجـد و خارج آن رعايت كنند, پرهيز از سخنان بيهوده و صداى بلند است.

خـداونـد خطـاب به زنـان رسـول خـدا(ص) مـى فـرمـايد:

((فلا تخضعن بالقـول فيطمع الذى فـى قلبه مـرض و قلـن قـولا معروفا)).(22) ((اى همسران پيامبر! به گونه اى هوس انگيز سخـن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد)).

خـداوند در ايـن آيه دستـور به وقار و عفاف در كيفيت سخـن گفتـن را براى زنان بيان مى كند. گرچه ايـن كارى است كه به ظاهر بسيار ساده به چشـم مىآيد, ولى در واقع مى تـواند سرچشمه لغزشهاى فراوانى شـود و در هر صورت زنان حتى بايد مواظب نحوه سخن گفتنشان باشند.

رسـول خـدا(ص) در بـاره پـرهيز از بلنـد كـردن صـدا در مسجـد فـرموده است:

((اذا فعلت امتى خمـس عشره خصله حل بها البلإ قيل: يا رسول الله ما هـن؟ قال:

((اذا ارتفعت الاصـوات فى المساجد)).(23) ((هنگامى كه پانزده خصلت در ميان امت مـن رايج شـود بلا بر آنان نازل خـواهد شد. از جمله آنها ايـن است كه صداها را درمسجد بلند كنند.)).

پيـامبـر گـرامـى اسلام(ص) ضمـن وصـايـاى خـود به ابـوذر فـرمــوده است:

((يا ابـاذر! الكلمه الطيبه صـدقه و كل خطـوه تخطـوها الـى الصلـوه صـدقه. يا اباذر! من اجاب داعى الله و احسـن عماره مساجد الله كان ثوابه من الله الجنه.

فقلت كيف يعمر مساجد الله؟ قال: لاترفع الاصـوات فيها و لايخاض فيها بالباطل و لايشترى فيها و لايباع و اتـرك اللغو مادمت فيها. فان لـم تفعل فلا تلـومـن يـوم القيامه الا نفسك)).(24) ((اى ابـوذر! سخـن نيكو نوعى, صدقه است و هر قدمى كه براى رفتـن به نماز بر مى دارى صدقه است. اى ابـوذر! كسى كه دعوت الهى را بپذيرد و مساجد خدا را نيكو و آباد نگه دارد, ثـواب و پـاداش او از جـانب خدا بهشت است.

ابـوذر عرض كرد: اى رسول خدا! چگونه مساجد آباد مى شوند؟ رسول خدا(ص) فرمودند:

آباد كردن مسجـد به ايـن است كه صـداها در آن بلند نشـود, در آن گفت و گـوهاى باطل و بيهوده نشود. از خـريـد و فروش در آن خـود دارى شـود و تا وقتـى كه در مسجـد هستـى از سخنان بيهوده بپـرهيز و اگـر ايـن امر را رعايت نكـردى در روز قيـامت كسـى جز خـودت را مـورد ملامت و سـرزنـش قـرار مــده)).

وقتـى كه شإن مسجـد تا ايـن اندازه بلند است و رسـول خـدا (صل الله عليه وآله وسلـم) مردم را از گفتـن حرف هاى بيهوده و غير عبادت باز مـى دارد بـر مسلمانان است كه حرمت مسجد را نگه دارند و حتى از پرداختـن به امـور دنيا بپرهيزند. به ويژه زنان كه رعايت ايـن امـور از جانب آنان بسـى شايسته تر و ارزنـده تـر است.

حضـرت علـى(ع) طـى حـديثـى در ايـن بـاره فـرمود:

((يإتى فى اخر الزمان قـوم يإتـون المساجد فيقعدون حلقا ذكرهـم الدنيا و حب الدنيا.

لاتجالسـوهـم فليـس لله فيهم حاجه)).(25) ((در آخـر زمان مردمى مـىآينـد كه در مساجـد حضـور پيدا مى كنند و تشكيل جلسه مـى دهند اما از دنيا و دوستـى آن سخـن مـى گـويند, شما با چنيـن افرادى همنشينـى نكنيد چرا كه خـداونـد كارى به آنها ندارد)).

ادامه دارد.


پى‏نوشت‏ها:

1ـ وسائل الشيعه, ج5, باب 34.
2ـ همان, ج2, باب 817.
3ـ تحرير الوسيله, ج1, ص485ـ487.
4ـ صحيح بخارى, ج7, ص43.
5ـ وسائل الشيعه, ج1, ص376.
6ـ ((و كذالك جعلنـاكـم امه وسطـا)) بقـره, آيه 143.
7ـ وسائل الشيعه, ج3, ص482.
8ـ در مـورد ثـواب رفتـن به مسجد, رجـوع شـود به كتاب ((مسجد در آيينه قرآن و روايات)) اثر نگارنده, ص90ـ92.
9ـ نور, آيه 30ـ31.
10ـ احزاب, آيه 59.
11ـ وسـائل الشيعه, ج3, ص86, بحـار الانــوار, ج77, ص86.
12ـ صحيح بخارى, ج2, ص408.
13ـ اعراف, ج7, آيه 31.
14ـ عروه الوثقى, ج1, ص426.
15ـ مجمع البيان, ج1, ص412.
16ـ صحيح مسلم, ج4, ص162.
17ـ سنن ابى داود, ج1, ص156.
18ـ همان.
19ـ كافى, ج5, ص518.
20ـ سنن ابى داود, ج2, ص658.
21ـ عروه الـوثقى, موسسه الاعلمى, بيروت, ص607,كتاب النكاح, فصل اول, مسإله 49.
22ـ احزاب, آيه 32.
23ـ تحف العقول, ص25.
24ـ وسائل الشيعه, ج3, ص507.
25ـ همان, ص493.
 

 


 منبع مقاله : ماهنامه پيام زن