اسما بنت عمیس
 

 

اسماء, دختر عميس كه مادرش خوله نام داشت از زنانى است كه در ابتداى پيدايش اسلام , دعوت پـيـامـبـر گـرامـى اسـلام (ص ) را پـذيرفت و در سال پنجم بعثت به همراه همسر خود, جعفربن ابـى طـالـب , و حـدود هـشـتاد نفر از مردان و زنان باايمان , براى حفظ دين خود از مكه به حبشه هجرت كرد. خـداونـد در حـبـشه به وى سه فرزند به نام هاى عبداللّه , محمد و عون عطاكرد و سرانجام پس از سيزده سال اقامت در حبشه , به مدينه مهاجرت كرد. در سـال هـشـتـم هـجرت , شوهرش , جعفر طيار در جنگ موته به شهادت رسيد, پس از شهادت جعفربن ابى طالب ـبه عنوان فرمانده دلاور سپاه اسلام ـ پيغمبر اكرم (ص ) به منزل وى آمدند و به اسماء فرمودند: اسماء! بچه هاى جعفر كجايند؟سـمـاء, آنـان را بـه حـضـور پـيـامبر(ص ) آورد, نبى گرامى اسلام (ص ) آن ها را در بغل گرفته , بوسيدند, نوازش كردند و اشك ريختند. اسماء عرض كرد:

يا رسول اللّه ر, مگر از جعفر به شما خبرى رسيده است ؟يامبر فرمودند: آرى ! امروز جعفر شهيد شده است . بـا شـنيدن اين خبر, صداى گريه در خانه جعفر طيار بلندشد, همسايه ها خبردار شدند و به خانه اسماء آمدند. پيامبر در ميان آن جمع فرمود: اسماء! گريه نكن . خداوند به من خبرداد كه به همسرت دو بال در بهشت عطا كرده است ! اسماء عرض كرد: فضايل و خوبى هاى او را هرگز فراموش نمى كنم ! اسـمـاء پس از جعفر با ابوبكر ازدواج كرد و از او هم فرزندى به نام محمد به دنيا آورد, پس از ابوبكر نيز, به افتخار همسرى با حضرت على بن ابيطالب (ع ) نايل شد. اسماء همواره در خانه حضرت زهراى بود و محرم اسرار آن حضرت شناخته مى شد.و ى در شب زفاف فاطمه (س ) ـطبق وصيت حضرت خديجه ـ براى آن حضرت مادرى كرد و بر اثر تـوفـيـق همنشينى و خدمت به آن بانوى مكرم ى لياقت قابلگى امام حسن (ع ) و امام حسين (ع ) را پيداكرد. در آخـريـن لـحـظـات زندگى حضرت زهراى پرستارى دلسوز براى حضرتش بود, آن گونه كه حضرت فاطمه (س ) سفارش مى كند: اى اسماء! آن گاه كه من از دنيا رفتم , تو بايد با على (ع ) بدن مرا غسل بدهى !

اسماء, شبانه همراه با على (ع ) بدن پاك حضرت صديقه طاهره ى را غسل مى دهند و كفن مى كنند. در زمـان حـكـومت حضرت على (ع ), محمدبن ابى بكر, فرزند اسماء, از سوى اميرالمومنين (ع ) به عنوان استاندار عازم مصر مى شود, ولى توسطدژخيمان معاويه , مظلومانه به شهادت مى رسد.

اين خبر به اسماء مى رسد, بسيار ناراحت شده و در خانه خود محلى براى عبادت اختصاص مى دهد و آن قدر گريه مى كند كه از شدت ناراحتى وفشار روحى از سينه اش خون جارى مى گردد. و بـديـن تـرتـيـب مادر شهيد بودن افتخار ديگرى است كه بر ساير افتخارات اسماء, همسر شهيد بزرگوار, جعفربن ابيطالب , اضافه مى شود. در ضـمـن , نـقـل شـصـت حديث از پيامبر گرامى اسلام (ص ) توسط آن بانوى شجاع و قهرمان , افتخارى ضميمه بر ساير ارزش هاى اوست .

 


 منبع مقاله : زنان نمونه  ، علی شیرازی