بونا
 

 

نمرود به وسيله آزر كه منجم مخصوص وى بود, اطلاع پيداكرد كه درآينده كودكى متولد مى شود و بعدها نمرود را به هلاكت مى رساند. ازاين رو تعداد زيادى از نوكران خود را مامور كشتن كودكان تازه به دنيا آمده كرد.

در چـنـيـن بـحـرانـى ,بونا, مادر فداكار حضرت ابراهيم خليل (ع ) باتلاشى بى نظير خود را دور از جاسوسان نمرود نگهداشت . هـنـگام زايمان نيز به بهانه قاعدگى ـدر آن زمان رسم بود زنان قاعده از شهر بيرون مى رفتندـاز شـهـر خـارج شد و كنار كوهى در بيابان , غارى پيدا كرد, به ميان غار رفت و در همان جا فرزندش ابراهيم متولدشد. ايـن مادر خستگى ناپذير, تا سيزده سال و دور از چشم جاسوسان , گاهى در نيمه هاى شب و گاه صبح زود, خود را به غار مى رساند و با فرزندصالحش ديدار مى كرد. امدادهاى غيبى به كمك بونا مى شتافتند و يارى خداوند كه برخاسته از معنويت بونا بود, فرزندش را حفظ مى كرد, تا اين كه ابراهيم سيزده ساله شدو با ترتيب خاصى وارد شهر شد. كم كم مبارزه فرزند صالح بونا با بت پرستان آغازشد و روزبه روز بر اوج مبارزات ابراهيم افزوده شد.

 


 منبع مقاله : زنان نمونه  ، علی شیرازی