همسر استاد اشرف آهنگر از دنيا
رفت و وى را در قبرستان يزد دفن كردند. عالم صالح و فاضلى در همان
شب , همسايه اش را كه يك ماه قبل از دنيا رفته بود, در عالم رويا
ملاقات كرد. با اين كه همسايه وى مردى گناهكار بود, او را در وضع
بسيار خوب و زيبايى يافت و به وى گفت :چگونه به اين بارگاه راه
يافتى ؟ او گفت :ديروز همسر استاد اشرف آهنگر رحلت كرد. او را در
اين قبرستان دفن كردند, پس از آن امام حسين (ع ) سه بار به ديدن وى
آمدند و در سومين بار, دستور دادند كه عذاب از قبرستان برداشته
شود.
پس از آن , ما در نعمت واردشديم و
عذاب از ما جدا شد. عالم , متحيرانه از خواب برخاست . با جستجو
خانه استاد اشرف را پيدا كرد و به وى گفت : يا همسرت از دنيا رفته
است ؟بلى ! چه موقع ؟ديروز كار اين زن چه بود كه امام حسين (ع )سه
مرتبه به ديدنش آمدند ؟ موضوع چيست ؟ عالم صالح و فاضل يزدى جريان
خواب را براى استاد اشرف آهنگر شرح داد وپاسخ شنيد كه :همسرم !
زيارت عاشورايش ترك نمى شد.
|