فاطمه , مادر سيد رضى (مولف نهج
البلاغه ) و سيد مرتضى , كه هر دو از دانشمندان بزرگ شيعه هستند,
بانويى پاكدامن و زاهد بود كه روزهاى گرم را روزه مى گرفت و در
تاريكى شب ها, به عبادت خداوند مى پرداخت . مرحوم شيخ مفيدرحمه
اللّه عليه كه از بزرگ ترين علماى شيعه است و تمام متاخرين از او
استفاده كرده اند, شبى در عالم رويا ديد كه حضرت فاطمه (س ), دست
امام حسن (ع ) و امام حسين (ع ) را گرفته , وارد مسجد شدند و به
شيخ مفيد فرمودند: فرزندانم را بپذير و به آنها فقه بياموز ! شيخ
مفيد از خواب بيدار مى شود و شگفت زده با خود فكر مى كند كه موضوع
چيست ؟
هنگامه درس فرا مى رسد و شيخ مثل
هر روز به محل تدريس مى رود. در آغاز درس , خانمى به همراه دو
فرزندش وارد مسجد مى شوند و به نزديك شيخ مفيد مى روند. مادر به
استاد مى گويد: فرزندانم را بپذير و به آنها فقه بياموز ! شيخ مفيد
كه راز خوابش را فهميده بود, مشغول تعليم آن دو كه كسى جز سيدرضى و
سيدمرتضى نبودند , شد و سرانجام آن دو بزرگوار, از علماى بزرگ شيعه
شدند كه هر دو, آثار بزرگ علمى , فقهى و تفسيرى مفيدى از خود به
يادگار گذاشته اند. همه اين ارزش ها, مرهون ايمان , اخلاص و پاكى
مادرشان , فاطمه بود. سيد رضى , خود درباره مادرش مى گويد: اگر همه
مادران , به خوبى , پاكى و وظيفه شناسى او بودند, فرزندانشان به
پدر نيازى نداشتند .
|