ام هـانـى (فـاخـتـه ), دخـتـر
ابـوطـالـب , خـواهر على بن ابيطالب (ع ) و همسر هبيره بن ابى وهب
مخزومى بود. وى در سال هشتم هجرت (سال فتح مكه ) به اسلام گرويد.
درهـمـان روزها, همسرش از مكه فراركرد و به نجران رفت و در همان جا
در حالى كه مشرك بود, فوت نمود.
پـس از اين حادثه , پيامبر گرامى
اسلام (ص ) از ام هانى خواستگارى كردند, اما وى پاسخ داد, من از
زمـان جـاهـليت تو را بسيار دوست مى داشتم ,حال كه روزگار اسلام
فرا رسيده است , چگونه تو را دوست نداشته باشم ؟ـو از چشم و گوش هم
نزدمن عزيزترى , ولى حق شوهر بزرگ است و من بيم دارم كه از انجام
آن ناتوان باشم . اگـر بـه فـرزنـدان بـرسـم , حـق شـوهـر را
ضـايـع كرده ام و اگر به شوهر برسم , حق فرزندانم ضايع مى شود!
رسـول خدا(ص ) هم وقتى اين
استدلال منطقى و خردمندانه را از ام هانى شنيدند, فرمودند: زنان
قريش بهترين زنان اند, نسبت به فرزندان خرد سال مهربان و نسبت به
همسران خود وظيفه شناس هستند. پـيـامـبـر بـزرگوار اسلام (ص ),طى
روايتى , ام هانى را به عنوان بانوى ممتاز و برتر, مورد ستايش
قرارداده اند و فرموده اند: آيامى خواهيد, بهترين افراد را,از نظر
عمو و عمه به شما معرفى كنم ؟قـتـى حـاضـريـن پاسخ مثبت دادند,
رسول خدا(ص ) فرمودند: آنان حسن و حسين هستند , زيرا عموى آن ها,
جعفر طيار و عمه آنان ام هانى , دخترابوطالب است كه جايگاه او در
بهشت مى باشد. از خـانه ام هانى بود كه در شب هفدهم ماه رمضان
ـهيجده ماه پيش از هجرت ـ واقعه اسراء و عروج پيامبر(ص ) به آسمان
و سير شبانه آن حضرت ازمسجدالحرام به مسجدالاقصى , اتفاق افتاد.
ام هانى در سال فتح مكه , دو نفر
از خويشان شوهرش را كه ازدست فاتحان گريخته بودند, در خانه خـود
جـاى داد و آن گـاه كـه حـضرت على (ع ) برادروى , براى دستگيرى و
كشتن آن دو به خانه ام هانى مى رفت , وى از اين كار جلوگيرى كرد!
بـنـابـه نقل ابن ابى الحديد, ام هانى روى آنها چادركشيد و
هرطوربود شمشير را از دست على (ع ) بيرون آورد. وقـتـى عـلـى (ع )
جـريان را با لبخند, از ام هانى , در حضور رسول خدا(ص ) استماع مى
كرد, پيامبر گـرامـى اسـلام (ص ) فرمودند:اگر همه مردم هم ,
فرزندابوطالب بودند, همه آن ها افراد دلاور و شجاعى بودند. ام هانى
همچنين از راويان حديث پيامبر(ص ) است و 46 حديث از رسول اكرم (ص )
نقل كرده است . وى تا بعد از شهادت حضرت على (ع ) و تا هنگام خروج
امام حسين (ع ) از مدينه , در سال 60هجرى , در قيد حيات بوده است
80,ولى از تاريخ وفات و محل دفن وى اطلاع دقيقى در دست نيست .
|