رميصاء, دختر ملحان بن خالد,
همسر عباده بن صامت و خواهر امسليم است . پـيـامـبـر گرامى اسلام
(ص ) هرگاه مى خواستند به مسجد قباكه در خارج از مدينه قرار داشت ,
بروند, به ديدن وى مى رفتند و در منزل او به استراحت مى پرداختند.
رمـيـصـاء كه خود از راويان حديث پيامبر(ص ) است , مى گويد:روزى
رسول خدار در خانه من به خواب رفتند و پس از مدتى بيدار شدند.
چـهـره رسـول اللّه ررا بعد از بيدارى , خوشحال و خندان ديدم , علت
را از حضرتشان سوال كردم , فـرمـودنـد:در عـالم رويا جمعيتى از
اصحابم را ديدم كه در درياى اخضر, با عزت و عظمت سوار كشتى شده
بودند. رميصاء, از خوشحالى و خنده پيغمبر, پى برد كه اين خواب
گوياى عظمت بيشتر پيامبر(ص ) است . از اين رو در خواست كرد تا آن
حضرت دعا كنند تا وى هم جزءآن گروه پيروز محسوب شود. اتفاقا رسول
گرامى اسلام (ص ) فرمودند:تو نيز جزء همان گروه خواهى بود!.
سال ها گذشت تا اين كه در زمان
عثمان , جنگ قبرس پيش آمد. رميصاء, به همراه شوهرش عباده در آن
نبرد شركت كرد و درآن كارزار, براى آب دادن سربازان و مداواى
مجروحان تلاش چشمگيرى از خودنشان داد. در هـمان مجاهدت قهرمانانه
در جزيره قبرس بود كه مركب رميصاء رم كرد و او را بر روى زمين
انـداخـت و آن بـانوى نمونه ـهمانگونه كه پيامبر(ص )فرموده بودندـ
به شرف شهادت نائل شد و به ديار باقى شتافت .
|