پاسخ :
ترديدى نيست كه حجاب و پوشش زن يكى از احكام ضرورى اسلام به شمار مىرود.
قرآن مجيد درباره اين امر مهم مىفرمايد:
«يا أَيُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ
الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ
أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً
رَحِيماً»(1)
«اى پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسرىهاى
بلند) خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اينكه [از كنيزان و
آلودگان] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است و خداوند
همواره غفور و رحيم است».
پوشش سابقهاى به اندازه حيات بشريت دارد و غير از پيروان يكى از مكاتب كه
بر لزوم برهنه زيستى پاى مىفشارد همه جامعه بشريت به نوعى رعايت
مىكنند.(2)
درباره اهميت و فلسفه «حجاب»، اشاره به چند نكته بسيار حائز اهميت است:
1. كاهش خطا و خطر مصونيت زن در برابر طمع ورزى هوس بازان از ثمرات آشكار
رعايت حجاب است.
2. حفظ احترام اگر چه رعايت حجاب، از يك سو به مردان كمك مىكند كه به طور
ناخواسته، و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزينه
نكنند. اما بيش از آن به خانمها كمك مىكند كه به طور ناخواسته و
خارج از چارچوبها، وسيله لذت انگارى قرار نگيرند و شخصيت و احترام
آنان خدشه دار نگردد.
3. نشاط و رغبت احكام الهى بيش از آنكه به محدوديت لذتها بيانجامد به
ماندگارى لذتها و پايدارى نشاط و خوشىها مىانجامد از اين رو اگر
چه حجاب از يك سو براى خانمها محدوديت است و موجب خستگى و زحمت
مىباشد اما از سوى ديگر اوج احساسات را سالم نگه مىدارد و
عاطفهها و محبتها را در كانون گرم خانواده متمركز مىسازد و زن و
مرد را از بى تفاوتى نسبت به همديگر در نظام خانواده نجات مىدهد و
اين بحرانى است كه هم اكنون دامنگير جوامع غربى شده است، به طورى
كه در هنگامه برپايى كانون خانواده كه بر اساس عشق و محبت بايد
تحكيم شود و مهمترين ابزار آن ميل جنسى نسبت به يكديگر است اين
ميل رو به افول گذاشته و بنيان خانوادهها را متزلزل ساخته است،
بلكه عشق و عاطفه آن دو، در سالهاى قبل از ازدواج و بعد از ازدواج
در ميان افراد متعدد پخش شده است و تمركز خود را از دست داده است.
از اين رو «حجاب و پوشش زن»، داراى مشخصهها و ويژگىهايى است كه بعضى از
آنها اشاره مىشود:
يك. حدود و ميزان پوشش: هر اندازه بدن زن پوشيدهتر باشد، نقش نيرومندترى
در دورسازى ديدگان نظاره گر ايفا مىكند. اگر نگاههاى آلوده را
«تيرهاى زهرآلود شيطان» همچنانكه در روايات آمده است قال النبىصلى
الله عليه وآله: النَّظر سهمٌ مسمومٌ من سهام ابليس فمن تركها
خوفاً من اللَّه اعطاه اللَّه ايماناً يجد حلاوته فى قلبه.(3)
بدانيم پوشش زن همانند قوسى است كه تيرها را كمانه مىكند و از
اصابت آنها به هدف باز مىدارد. هر اندازه حجاب كمتر رعايت شود،
تيرهاى شيطانى بيشتر متوجه او مىگردد و از آن آسيب مىبيند. با
توجه به اين امر، چادر حجاب برتر است زيرا با وجود شرايط ديگر،
بيشترين پوشش و مطمئنترين مصونيت ر ا به همراه دارد.
دو. كيفيت پوشش: پوشندگى لباس و كيفيت دوخت، بخش مهمى از حجاب را تشكيل
مىدهد. لباسهاى نازك و تنگ و بدن نما، آماج پيكان مسموم شيطان و
موجب خيره شدن چشمهاى هرزه و آلوده است در مقابل لباسهاى مناسب و
كاملًا پوشيده، مانع اين نگاههاى هوسآلود است.
سه. رنگها: برخى از رنگها ديدگان را خيره مىسازد و باعث جلب توجه
مىشود. و علماى دين هر چند نسبت به اصل رنگ لباسها، تأكيد چندانى
ندارند ولى بر اين مسأله پاى مىفشارند كه لباس نبايد موجب جلب
توجه شود و عواقب سوئى داشته باشد. از اين رو در طول تاريخ، زنان
مسلمان به ميل خود، لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و بدين وسيله
احساس امنيت و مصونيت بيشترى مىكر دند. اين سنت حسنه، مورد نظر و
پذيرش پيامبر (ص) و امامان (ع) نيز قرار گرفت. گفتنى است كه عبا و
چادر مشكى جزء لباسهاى مكروه به شمار نمىرود و از آن مستثنا شده
است.
چهار. شيوه گفتوگو و حركت: حفظ وقار و متانت، همان نقشى را دارد كه پوشش
زن ايفا مىكند و عدم رعايت آن، عواقب شومى در پى دارد. قرآن مجيد
يكى از صفات خوب زنان مؤمن را- كه در رفتار دختران شعيب جلوهگر
است- حيا و وقار مىداند.(4)
بايد دانست كه پيدايش فحشا و فرزندان نامشروع، افزايش طلاق و از هم گسيختگى
زندگى زناشويى و نا آرامى درونى و هيجان جنسى مستمر برخاسته از
برهنگى و عشوه گرى زنان، همه آثار شوم بىحجابى و بىبندوبارى است
و اين حجاب است كه مىتواند به خوبى مصونيتبخش باشد.
برخى به نادرستى ادّعا مىكنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى را قبول
داريم ولى در هيج جاى قرآن از پوشش مو سخن به ميان نيامده است در
پاسخ گفتنى است كه زنان حتّى قبل از نزول آيه حجاب موهاى خود را
مىپوشاندند و مشكل تنها آشكار بودن گردن، گوش، زير گلو و گردن
آنان بود.
همان طور كه مفسران بزرگ (مانند شيخ طوسى و طبرسى) فرمودهاند، در گذشته دو
نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرىهاى كوچك كه آنها را «خمار»
يا «مقنعه» مىناميدند و معمولًا در خانه از آن استفاده مىكردند و
روسرىهاى بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار مىآمد. زنان با اين
روسرى بزرگ- كه جلباب خوانده مىشد و از «مقنعه» بزرگتر و از
«ردا» كوچكتر است و به چادر امروزين شباهت داشت- مو و تمام بدن
خود را مىپوشاندند.(5)
نزديك ساختن جلباب «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ» كنايه از
پوشيدن سر و روى خود با آن است(6) يعنى، چنان نباشد كه چادر يا رو
پوشهاى بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشريفاتى و رسمى داشته باشد و همه
پيكرشان را نپوشاند و از مصاديق «كاسيات عاريات»(7) شمرده شوند
قرآن فرمان مىدهد: بانوان با مراقبت، جامه را بر خود گيرند و آن
را رها نكنند، تا نشان دهند اهل عفاف و وقار به شمار مىآيند. از
پايان آيه بر مىآيد كه پوشش مطلوب آن است كه خود به خود دورباش
ايجاد مىكند و هوسبازان را نااميد مىسازد.
بنابراين، وظيفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى كردن و قرار
دادن آنان پشت پرده و در نتيجه عدم مشاركت اين گروه، در فعاليتهاى
اجتماعى نيست. اين وظيفه بدان معنا است كه زن در معاشرت با مردان،
بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمايى نپردازد و مشاركتش در
فعاليتها، بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.
پىنوشت
(1) احزاب (33)، آيه 59.
(2) ر. ك: مصطفوى، انسانيت از ديدگاه اسلامى، ص 129.
(3) بحار، ج 101، ص 38.
(4) قصص (28)، آيه 25.
(5) درباره جلباب گفتهاند: آن روسرى خاصى كه بانوان هنگامى كه براى كارى
به خارج از منزل مىروند، سر و روى خود را با آن مىپوشند» الجلباب
خمارالمرأة الذى يغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة «) التبيان فى
تفسير القرآن، ج 8، ص 361 مجمع البيان، ج 7- 8، ص 578).
(6) مجمع البيان، ص 580 الميزان، ج 16، ص 361.
(7) زنانى كه ظاهراً پوشيده هستند، ولى در واقع برهنهاند، از رسول خداصلى
الله عليه وآله روايت شده است:» صنفان من اهل النار لم أرهما قوم
معهم سياط كأذناب البقر يضربون بها الناس و نساء كاسيات عاريات،
مميلات مائلات، رؤسهنّ كأسنمة البخت المائلة. «: ميزان الحكمة، ج
2، ص 259.
|