پاسخ به شبهات و سوالات پیرامون مسئله زن
 


   شبهه ( یا سوال ) : چرا هميشه درباره رعايت حجاب به زنان توصيه مي شود و مردان از قيد و بند حجاب راحت هستند؛ در ست است كه زن موجود لطيف گران بهايي است وبه قول امام خميني حجاب مصونيت است ونه محدوديت اما چرا تاوان دلهاي مريض مردان را ما زنان بايد پس بدهيم به عبارت ساده تر چرا خداوند مردان را اينقدر ضعيف آفريده كه در برابر جنس زن نتوانند مقاومت كنند و ما زنها مجبور باشيم در گرماي شديد معذب و در سرماي زمستان عذاب بكشيم
 

پاسخ  :

درباره «حجاب» توجه به چند نكته در ابتدا بسيار حائز اهميت است:

 1. كاهش خطا و خطر

در تصويب هر قانون اجتماعى و يا تصميم گيرى براى واكسيناسيون عمومى اگر احتمال خطر حدود 4 در ده هزار باشد، اقدام مى گردد و تحمل همه هزينه ها توجيه منطقى دارد.

بديهى است با رعايت حجاب احتمال خطر و خطا در جامعه كاهش مى يابد اگر چه به حد صفر نمى رسد.

 2. حفظ احترام

اگر چه رعايت حجاب، از يك سو به مردان كمك مى كند كه به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها احساسات آنان هزينه نشود، اما بيش از آن به خانم ها كمك مى كند كه به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها وسيله لذت انگارى قرار نگيرند و احترام آنان خدشه دار نگردد.

 3. تشنگى و رغبت

بايد دانست احكام الهى بيش از آنكه به محدوديت لذتها بيانجامد به ماندگارى لذتها و پايدارى نشاط و خوشى ها مى انجامد از اين رو اگر چه حجاب از يك سو براى خانم ها محدوديت است و موجب خستگى و زحمت مى باشد اما از سوى ديگر اوج احساسات را سالم نگه مى دارد و عاطفه ها و محبت ها را در كانون گرم خانواده متمركز مى سازد و زن و مرد را از بى تفاوتى نسبت به همديگر در نظام خانواده نجات ميدهد. و اين بحرانى است كه هم اكنون دامنگير جوامع غربى شده است. به طورى كه در هنگامه برپايى كانون خانواده، كه بر اساس عشق و محبت بايد تحكيم شود و مهمترين ابزار آن ميل جنسى نسبت به يكديگر است اين ميل رو به افول گذاشته و بنيان خانواده ها را متزلزل ساخته است. بلكه عشق و عاطفه آن دو، در سالهاى قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در ميان افراد متعدد پخش شده است و تمركز خود را از دست داده است.

براى توضيح بيشتر در اين باره توجه شما را به مطالب زير جلب مى كنيم:

در فرهنگ و اخلاق اسلامى، پوشش و حجاب- براى عموم و به ويژه زنان- از جايگاه مهمى برخوردار است. اما به نظر مى‏رسد در سال‏هاى اخير، به اندازه اهميت و جايگاه پوشش در اسلام، روشنگرى نشده است و گرچه كتاب‏ها و مقالات فراوانى پيرامون آن نگاشته شده است، اما اين اصل از اصول دينى، همچنان نيازمند روشنگرى و پاسخ‏هاى تازه و متنوع است. ما طرح چنين پرسشى را به فال نيك گرفته، از آن استقبال مى‏كنيم.

فلسفه حجاب (پوشش) مى‏تواند ناشى از امور زير باشد:

 1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنيت و آرامش روانى.

يكى از غرايز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غريزه جنسى است كه نيرومندترين و ريشه‏دارترين غريزه آدمى است و در صورت كنترل آن، مى‏تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنيت روانى انسان‏ها را فراهم كند.

در قوانين اسلام، براى استفاده درست از اين غريزه حياتى، مكانيسم‏هاى گوناگونى مطرح شده است كه «حجاب» و وجود حريم بين زن و مرد، يكى از راهكارهاى مهم آن است.

بدون شك، نبودن حريم بين زن و مرد و آزادى معاشرت‏هاى تعريف نشده و بى‏بندوبار (با آرايش‏هاى گوناگون)، هيجان‏ها و التهاب‏هاى جنسى را فزونى مى‏بخشد و تقاضاى برهنگى و سكس را به صورت يك عطش روحى و يك خواست سيرى‏ناپذير درمى‏آورد.

اسلام به قدرت شگرف اين غريزه آتشين توجه كامل داشته و تدابير زيادى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و در اين زمينه هم براى زنان و هم براى مردان، تكاليف خاصى معين كرده است. وظيفه مشترك زن و مرد اين است كه چشم خويش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت‏آميز بپرهيزند اما زنان- به خاطر جاذبه‏هاى بيش‏تر- وظيفه خاصى دارند و آن اين كه بدن خود را از مردان بيگانه بپوشانند و در اجتماع با آرايش‏هاى تحريك‏آميز، ظاهر نشوند و به جلوه‏گرى و دلربايى نپردازند تا زمينه انحراف مردان و به ويژه جوانان فراهم نشود.

لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمى‏تواند به هر شكل و اندازه‏اى باشد و بايد حد و ضابطه‏اى داشته باشد. بى‏بندبارى در پوشش و لباس، موجب بى‏بندبارى در تحريك غريزه جنسى است. تحقيقات علمى در فيزيولوژى و روانشناسى در باب تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد ثابت كرده است كه مردان نسبت به محرك‏هاى چشمى شهوت‏انگيز، حساس‏تر از زنانند و برعكس زنان در مقابل محرك هاى لمسى حساسيت بيش‏ترى دارند.

آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پايين‏تر

از مردان است در عوض مردان بينايى بهترى دارند. اين مزيت‏هاى جنسى در استعداد حسى، آموخته يا اكتسابى نيست بلكه از زمان كودكى آشكار است. مردان بالغ به محرك‏هاى بينايى شهوانى حساسيت بيش‏تر مى‏داند. اصطلاح «چشم چرانى» كه براى اين ويژگى مردان به كار مى‏رود، زاييده حساسيت مردان نسبت به محرك‏هاى بينايى شهوانى است چون دامنه و برد حس بينايى زياد است يعنى چشم مى‏تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثير محركها قرار گيرد و از اين گذشته وسعت زيادى از محيط در آن واحد ديده مى‏شود. از سوى ديگر، چون حس لامسه دامنه و برد زياد ندارد و فعاليتش محدود به تماس از نزديك است و هورمون‏هاى جنسى زن به صورتى دوره‏اى ترشح مى‏شوند و به طور متناوب عمل مى‏كند، تأثير محرك‏هاى شهوانى بر زن، صورتى بسيار محدود دارد و از اين نظر فعاليت زنان بسيار كم است به خلاف مردان كه ترشح اندروژن‏ها در آن‏ها صورتى يكنواخت دارد و هيچ عامل طبيعى آن را قطع نمى‏كند. مردان به صورتى گسترده‏تر تحت تأثير محركهاى شهوانى قرار مى‏گيرند و از اين نظر فعال‏ترند. 1

 2. حفظ و تحكيم بنيان خانواده

بى‏ترديد نهاد خانواده، يكى از مقدس‏ترين نهادهاى اجتماعى است كه بشر تا به حال خود ديده است. نقش خانواده در پروسه ايجاد جامعه سالم، يك نقش بى‏بديل است و در اين ميان نقش حجاب و پوشش اسلامى در سلامت و استمرار پيوند خانوادگى، غير قابل انكار است. در مقابل، برهنگى، سمّ كشنده نظم و پيوند موجود در نهاد خانواده است.

آمارهاى مستند نشان مى‏دهد كه با افزايش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا همواره بالا رفته است زيرا «هر چه ديده بيند، دل كند ياد» و هر چه دل در مقوله هوس‏هاى سركش بخواهد، به هر قيمتى باشد، به دنبال آن مى‏رود و به اين ترتيب، هر روز دل به دلبرى جديد مى‏بندد و با قبلى وداع مى‏كند اما در محيطى كه «حجاب» حاكم است و شرايط ديگر اسلامى رعايت مى‏شود، دو همسر تعلق به يكديگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان، مخصوص يكديگر است. در بازار آزاد برهنگى، قداست پيمان زناشويى مفهومى ندارد. خانواده‏ها به سادگى متلاشى مى‏شوند و كودكان بى‏سرپرست مى‏مانند.

3. پيش‏گيرى از فحشا و فروپاشى نظم جامعه.

گسترش دامنه فحشا و افزايش فرزندان نامشروع، از دردناك‏ترين پيامدهاى بى‏حجابى و آزادى‏هاى بى‏حد و حصر جنسى است كه در جوامع غربى و ساير جوامع مشابه، كاملا مشهود است. عامل اصلى فحشا و ازدياد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگى و بى‏حجابى نيست بلكه يكى از عوامل اصلى و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جريان روبه‏رشد تولد فرزندان نامشروع، مسأله برهنگى و بى‏حجابى است. امروزه يكى از مشكلات جوامع غربى، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است. فرزندانى كه داراى پدر و مادر نامشخصى هستند و از نظر حقوقى، مشكلات فراوانى را به همراه آورده، نظم اجتماعى جوامع غربى را تهديد مى‏كنند.

 4. جلوگيرى از نگاه ابزارى به زن و ابتذال وى

يكى از مسائل مطرح پيرامون حقوق زنان و بى‏توجهى به آنان، نگاه ابزارى به زنان است. هنگامى كه جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعى است روزبه‏روز تقاضاى آرايش بيشتر و خودنمايى افزونتر از او دارد و هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسى‏اش وسيله تبليغ كالاها و عاملى براى جلب جهان‏گردان و مانند اين‏ها قرار دهد، در چنين جامعه‏اى شخصيت زن تا حد يك عروسك يا يك كالاى بى‏ارزش سقوط مى‏كند و ارزش‏هاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى‏شود و به اين ترتيب، زن، وسيله‏اى براى اشباع هوس‏هاى سركش برخى مردان آلوده و فريبكار مى‏شود.

عنصر حجاب و پوشش اسلامى، نه تنها زن را از صحنه اجتماع وفعاليت‏هاى اجتماعى دور نمى‏كند، بلكه زمينه‏هاى حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع- به همراه حقوق اجتماعى برابر- تضمين مى‏كند و شخصيت خدادادى زن را از دستبرد نگاه ابزارى ديگران، مصونيت مى‏بخشد