پاسخ به شبهات و سوالات پیرامون مسئله زن
 


   شبهه ( یا سوال ) : در مورد حجاب در قرآن راجع به موي سر اشاره‏اي نشده چه توجيهي وجود دارد؟
 

پاسخ  :

 

مجتهد» كارشناس دين است و نه چيزى را از نزد خود حلال مى‏كند و نه حرام. البته اين اختيار را خداوند به پيامبر (ص) و ائمه (ع) نيز نداده است:/ وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحى،(1). اين آيه درباره رسول مكرم اسلام (ص) است كه آن حضرت هرگز بر اساس خواسته‏هاى نفسانى خود، سخن نمى‏گويد بلكه اين سخنان، وحى الهى است كه به آن حضرت القا مى‏شود. نكته ديگر آن كه براى دريافت احكام الهى، رجوع به قرآن كفايت نمى‏كند. اين منطق غير قابل پذيرش و محكوم است زيرا اولًا در قرآن جزئيات و تفصيل بديهى‏ترين احكام دينى (مانند نماز و روزه) نيامده است. اين كه نماز چند ركعت است، چگونه بايد خواند و ساير شرايط آن در كجاى قرآن بيان شده است؟ ثانياً خداوند خواسته كه علاوه بر قرآن، به مفسران آن يعنى اهل بيت پيامبر (ص) براى دريافت و فهم اين مسائل نيز، رجوع شود. ثالثاً به اتفاق شيعه و سنى، پيامبر اكرم (ص)، در حديث متواتر «ثقلين» شرط نجات از انحرافات را تمسّك به قرآن و عترت دانسته است. از اين رو بايد علاوه بر قرآن، به روايات نقل شده در اين موضوع نيز رجوع گردد. علاوه بر آن كه آيات در مورد حجاب، منحصر به آنچه كه شما ذكر كرديد نيست، بلكه در آيات ديگر، به ابعاد مختلف آن نيز اشاره شده است. 1. خداوند متعال در سوره «نور»، آيه 31، مى‏فرمايد: «اى پيامبر به زنان با ايمان بگو روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند [تا گردن و سينه با آن پوشانده شود] (/ وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَ/). «خمر» جمع خمار است و خمار به معناى وسيله و پوششى است كه با آن سر خود را مى‏پوشانند،(2). يعنى، همان روسرى و مقنعه. آيا با روسرى، بينى و يا گردن و سينه خود را مى‏پوشانند و يا موى خود را؟ بلكه همان طور كه مفسران سنى و شيعه بيان كرده‏اند و شأن نزول آيات، آن را تاييد مى‏كند، زنان عرب قبل از نزول آيه، اطراف روسرى خود را به شانه‏ها يا پشت سر مى‏افكندند، به طورى كه گردن و كمى از سينه آنان نمايان مى‏شد. از اين رو قرآن دستور مى‏دهد كه به گونه‏اى روسرى را بر سر خود بيندازيد كه كاملًا بدن شما پوشيده باشد (تعبير «ضرب» با «على» به معناى القا و افكندن با شدّت است و اين تعبير تأكيد بر پوشش كامل است). يكى از محققان گويد: در اين آيه سخن از پوشش سر نكرده است، اما اين امرى طبيعى است چرا كه اين مسأله مسلّم و مفروغ عنه بود و كسى در آن ترديدى نداشت. زنان عرب قبل از اين آيات نيز سر خود را مى‏پوشاندند و اصلًا معناى روسرى و خمار اين است و لذا نيازى به بيان و توضيح نداشت،(3). 2. در روايتى كه از امامان معصوم (ع) در تفسير اين آيه وارد شده است و نيز طبق بيان مفسران صدر اسلام (مانند ابن عباس و) مقصود اين است كه زنان بايد موهاى خود را بپوشانند. علاوه بر آن كه روسرى‏ها را به گونه‏اى بپوشانند كه به پشت سر خود نيز نيفكنند تا گردن و سينه‏هايشان پيدا باشد و تنها مواضعى از بدن زن- كه ديدن غير گناه آلود آن براى بيگانگان (نامحرم) جايز است- پوشيده نباشد. براى مرد نگاه به صورت و دست‏هاى زنان تا مچ اشكال ندارد، البته به شرط اين كه به قصد تلذّذ نگاه نكند و ريبه (خوف از اين كه به خاطر نگاه شهوانى و تحريك‏آميز باشد و او را به فتنه اندازد) نباشد، و گرنه هم بر مرد حرام است به اين مواضع نگاه كند و هم بر زن واجب است آنها را بپوشاند،(4). 3. در آيه 60 سوره نور فقط به زنان سالمند- كه از جهت مسائل نكاح و مسائل شهوانى از كار افتاده‏اند- اجازه داده شده كه لباس‏هاى رويين خود را بر زمين گذارند. البته به شرط اين كه در برابر مردم خودآرايى نكنند، در عين حال هم از نظر مفسران و هم بر اساس روايات وارده از ائمه معصومين (ع)، مقصود جواز كشف حجاب فقط در خصوص روسرى و چادر است. پس مورد استثنا نيز بيانگر اين است كه در حكم اصلى، پوشش سر و گردن و سينه مورد نظر بوده است. 4. در مورد جلباب نيز، يك پوشش شبيه چادر (بلندتر، بزرگ‏تر و كامل‏تر از روسرى و خمار)، مورد نظر است. چنانكه با مراجعه به كتاب‏هاى تفسير و لغت آشكار مى‏شود.

براى اطلاع بيشتر: ر. ك: 1. كتاب‏هاى تفسير قرآن مانند: مجمع البيان اثر طبرسى الميزان، اثر علامه طباطبائى نمونه اثر مكارم شيرازى و همكاران كشاف اثر زمخشرى التفسير الكبير، اثر فخر رازى الصافى اثر مولى محسن فيض كاشانى. 2. كتاب‏هاى لغت به ويژه لغات قرآنى مانند المفردات فى غرائب القرآن، اثر راغب اصفهانى قاموس قرآن اثر سيد على اكبر قرشى. 3. مسأله حجاب، شهيد مطهرى. 4. مجله پرسمان، شماره دى ماه 1380 (بحث چرايى پوشش).

پى‏نوشت‏

 (1)) نجم، آيه 3)

 (2)) مفردات راغب (

 (3)) المصطفوى حسن، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 3، قم: نشر الكتاب، 1397 ه، ص 130 و ص 358)

 (4)) ر. ك: العروس، الحويزى عبدعلى، تفسير نور الثقلين، ج 3، قم: اسماعيليان، صص 589- 590