پاسخ :
درباره تقويت اراده و افزايش انگيزه، از مطالعهى روايتهايى كه دربارهى
خوبىهاى حجاب و عاقبت افراد با حجاب و بدحجاب بيان شده است، غفلت
نكنيد. اين روايتها را مىتوانيد در كتب روايى بيابيد مانند: 1-
گناهان كبيره، شهيد دستغيب 2- مكارمالاخلاق 3- اصول كافى، ترجمه
جنتى اگر بخواهيم به اراده و خواست ديگران زندگى كنيم، از مقام و
ارزش انسانى خود فرو مىافتيم. ارزش و كرامت آدمى در آن است كه خود
با اراده و شناخت، تصميم بگيرد و عمل بكند. در هر كارى افراد
مخالفى وجود دارند رفتار شما را نمىپسندند و عملكرد شما را
زيرسؤال مىبرند تازه اين اول كار است، اگر بخواهيد با اندك نيروى
مخالفى صحنه را ترك كنيد و رفتار خود را تغيير دهيد، ديگر شخصيت و
استقلالى براى شما باقى نمىماند. وقتى خوبى رفتارى براى شما اثبات
شد، نبايد به حرف ديگران توجه كنيد. لازم نيست در برابر مخالفان
جبههگيرى كنيد. اگر آنها از حرف شما متأثر مىشوند، شما نيز به
آنها پند و اندرز دهيد ولى اگر حرف شما بىاثر است، يا حتى اگر
احتمال مىدهيد رفتار آنها بر عملكرد شما تأثير بگذارد، هرگز به
سخنان آنها گوش ندهيد و حتى اجازه ندهيد نگاه تمسخرآميز آنها در
نگاه شما بيفتد. البته به آنها بىاحترامى نكنيد و حرف زشت و سخن
ناروا بر زبان نياوريد. خواهر عزيز، بىترديد بدانيد كه حجاب شما
براى آنها سنگينتر است تا براى شما و آنها دچار خودسرزنشى شده
بودند و لذا براى فرار از عذاب وجدان ديگران را همرنگ خود
ساختهاند ازاينرو گمان مبريد كه به شما سخت گذشته است و شخصيت
شما خورد شده است نه بلكه كاملًا برعكس است. بعد از مطالعهى كتب
معرفى شده، مجدداً به صورت حساب شده و به دور از افراط و تفريط،
حجاب را رعايت كنيد و در صورتى كه مناسب ببينيد، با خواندن كتاب و
يا در اختيار قرار دادن آن كتابها، آنها را نيز به حجاب دعوت
كنيد. مجدداً تكرار مىكنيم كه نبايد حجاب، باعث جبههگيرى، تعارض
و بگومگو شود. در حالى كه حجاب خود را رعايت مىكنيد، با آنها
معاشرت نيكو داشته باشيد و به آنها احترام بگذاريد، حتى با آنها
صميمىتر از گذشته رفتار كنيد و در كارهاى شخصى نيز به آنها كمك
برسانيد. سعى كنيد خوبىهاى حجاب و اخلاق اسلامى را براى خود تكرار
كنيد تا تأثير القائات ديگران خنثى شود
زن بايد چگونه در جامعه باشد تا بتواند به كمال مطلوب انسانيت خود برسدحجاب
او چگونه و تا چه حد بايد باشد؟
براى روشن شدن مطلب مقدمهاى لازم است و آن اين كه، دين اسلام براى ترقى و
پيشرفت و آزادى زن گامهاى بلندى برداشته است و به منظور تأمين
حقوق او قوانين و احكام دستورى تشريع نموده است. ليكن اين مطلب
قابل بحث است كه آيا صلاح و مصلحت زن در مورد معاشرت و رفت و
آمدهاى اجتماعى چيست. آيا صلاح زنان در اين است كه يعناً مانند
مردها در مجامع و محافل عملى شركت كنند و با بيگانگان خلطه و آميزش
داشته باشند، آيا به صلاح زنان است كه خودشان در معرض چشمچرانى
بيگانگان قرار دهند و براى آنان امكان تمتع و لذت بصرى فراهم
آورند. آيا حريم و مرزى براى زنان در مقابل مردان بيگانه نيست
مىتوانيد امتزاج و اختلاط كامل داشته باشند. يا اين كه صلاح جامعه
و كمال زنان در اين است كه پوشيده و ساده از خانه خارج شوند و
زينتهايشان را براى مردان اجنبى ظاهر نسازند نه خودشان به
بيگانگان نظر كنند (يعنى خيره شوند) و نه اجازه دهند بيگانگان به
آنان نگاه كنند و اين نمىشود مگر اين كه زن حجاب داشته باشد، در
اين صورت است كه مىتواند موقعيت و ارزش خودش را در دل مرد نگهدارد
و منافع عمومى جامعه زنان را حفظ كند و به نفع اجتماع قدم بردارد و
چون اسلام زن را يكى از اعضا مهم اجتماع مىداند و چگونگى سلوك و
رفتار او را در جامعه مؤثر مىداند، لذا اين وظيفه بزرگ (حفظ حريم)
را از او خواستار شده كه به وسيله پوشش خودش از عوامل انحراف و
فساد جلوگيرى كند و براى ترقى و پيشرفت جامعه و كمك به بهداشت
روانى فداكارى نمايد. پس بر زن لازم است براى رسيدن به كمال مطلوب
انسانى، ضمن رعايت حدود تعيين شده از طرف شرع مقدم اسلام [حجاب و
پوشش ظاهرى اندام و بدن غير از وجه و كفين] به حجاب و فاصله معنوى
هم دقت نماييد، مثلًا در حرفزدنها و خندهها، در آمد و شدهاى
اجتماعى، حتى در تن صداها هم رعايت اخلاق نمايد. حجاب دو فلسفه
اساسى دارد كه با يكديگر ارتباط تام دارند: 1 (مصونيت زن در برابر
طمعورزىهاى هوسبازان. 2 (پيشگيرى از تحريكات شهوانى خارج از
ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمين سلامت و بهداشت معنوى جامعه. حجاب
با چنين نقش و كاركرد مهم و اساسى پيامى قاطع و كوبنده با خود
دارد، و آن اين است كه در برابر همه مردان اجنبى نوعى هشدار و
اعلام «دور باش» مىدهد، اكنون بايد ديد چه عواملى در رساندن اين
پيام و اثرگذارى آن مؤثر است:
1) حدود و ميزان پوشش: بدون شك هر اندازه بدن زن پوشيدهتر باشد نقش
نيرومندترى در دورسازى ديگران نظارهگر اين مىكند. اگر نگاههاى
آلوده را همچنان كه در روايات آمده است تيرهاى زهرآلود شيطان
بدانيم، پوشش زن همانند قوسى است كه تير از آن كمانه مىكند و
منحرف مىشود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مىماند. بر عكس هر
اندازه بدن زن برهنهتر باشد تيرهاى شيطانى را بيشتر متوجه خود
ساخته و از آن آسيب خواهد ديد. و از همين روست كه چادر را حجاب
برتر شناختهاند، زيرا با وجود شرايط ديگر بيشترين پوشش و
مطمئنترين مصونيت را فراچنگ مىآورد. بنابراين حجاب منحصر به چادر
نيست و مانتوى كامل نيز مىتواند حجاب زن را تأمين كند، ليكن چادر
حجاب برتر است.
2) كيفيت پوشش: ميزان ضخامت و حتى كيفيت دوخت لباس خود بخش مهمى از حجاب
را تشكيل مىدهد بدون شك لباسهاى نازك و تنگ و بدننما فرودگاه
پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشمهاى هرزه و آلوده و به فساد
كشاننده جامعه است. در مقابل لباسهاى غيربدننما، ديدهها را از
خود دور مىسازد، و سلامت معنوى نفوس را تأمين مىكند.
3) رنگها: ترديدى نيست كه برخى از رنگها ديدهها را خيره مىسازد، و
پارهاى ديگر نگاهها را از خود مىراند و دور مىسازد. در عين حال
علماى دين نسبت به خصوص رنگها تأكيد چندانى نكرده ولى بر اين
مسأله پاى مىفشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشى
از آن باشد. ازاينرو است كه در طول تاريخ زنان مسلمان به ميل خود
لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و اين سنت حسنه مورد تقرير و
پذيرش پيامبر (صلى الله عليه و آله) و امامان (عليهم السلام) قرار
گرفت، زيرا آنان به اين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشترى
مىكردند،(1).
پىنوشت
(1)) ر. ك: حجاب در اديان الهى، محمدى آشنانى
|