پاسخ :
در اين باره بررسى و تحليلى عميق و چند جانبه لازم است، ليكن در اين جا به
اختصار چند نكته را يادآور مىشويم:
الف) اين كه آمده است رضا شاه نتوانست به زور چادر را بردارد، حرف درستى
است امّا به معناى اين نيست كه هيچ كس در آن زمان بىحجاب نشد بلكه
بسيارى از افراد سست ايمان بر اثر ضعف دينى يا تحت تأثير تبليغات
غربزدگان به سمت بىحجابى كشيده شدند و زشتترين صورت آن را در سطح
جامعه اسلامى به نمايش گذاشته و به گسترش آن پرداختند به طورى كه
در زمان خروج شاه اين پديده ننگين گستردگى بسيارى يافته بود و
جامعه اسلامى ايران را تا حدى شبيه به كشور تركيه و امثال آن كرده
بود. بنابراين ناتوانى رضا شاه تنها در برابر زنان باايمان و
استوارى بود كه با تمام وجود از دين و عفت خويش پاسدارى نمودند به
صورتى كه نه تسليم زور مىشدند و نه تسليم تهاجم فرهنگى غربىها و
غربزدگان داخلى.
ب) اين كه ديده مىشود برخى از زنان به سمت بدحجابى تمايل پيدا كردهاند،
ناشى از عواملى چند است، از جمله: 1- هواى نفس كه پديدهاى خطرناك
و لغزاننده است و در همه اعصار انسانهايى بر اثر گرفتار آمدن در
دام آن، به سرپيچى از حقيقت و يا مبارزه با آن گراييدهاند. همين
مسأله بوده است كه همواره تاريخ بشريت را سياه كرده و بسيارى از
انسانها را رو در روى پيامبران و اولياى الهى قرار داده است. 2-
تهاجم سنگين فرهنگى غرب و همسويى بسيارى از غربزدگان در نوشتهها و
هنرهاى خود با آنان و ترويج خزنده ماترياليسم و سكولاريسم اخلاقى و
كاهش دادن تعهدات دينى و روح تعبد و تسليم در برابر احكام و
هنجارهاى الهى و
ج) يكى از وظايف حكومت دينى احياى ارزشها و مبارزه با منكرات است.
بنابراين جلوگيرى از گرايش جامعه به سمت بىحجابى، لازم است. در
اين راستا اقدامات قانونى لازم است ولى كافى نيست، بلكه بايد
دستگاههاى فرهنگى كشور ارزش واقعى حجاب را در جامعه احيا كرده و
آن را از طريق ابزارهاى مختلف انتقال فرهنگى بر جان و روان جامعه
حاكم سازند. به نظر ما با كمال تأسف دستگاههاى فرهنگى، اقدامات
بايسته را در اين جهت به عمل نياوردهاند. در نتيجه برخى از افراد
به جاى آن كه با شور و اشتياق به سمت حجاب اسلامى بروند، در يك خلأ
فرهنگى تحت تأثير القائات غربزدگان قرار گرفته و آن را نوعى تحميل
برخود مىپندارند
|