پاسخ :
اقليتهاى دينى غير مسلمان در نظام جمهورى اسلامى از امتيازات بسيار متعدد
و محدوديتهاى اندكى برخوردارند:
1. امتيازات:
نظام جمهورى اسلامى ايران، با الهام از آموزهها و تعاليم حيات بخش اسلام،
اهميت و جايگاه ويژه اى در احترام و رعايت حقوق اقليتهاى مذهبى
قائل بوده و اين مهم با مراجعه به اصول قانون اساسى جمهورى اسلامى
ايران و ساير قوانين عادى و عملكردها و اقدامات نظام اسلامى بعد از
پيروزى انقلاب، در قبال اين دسته از هموطنانمان به خوبى قابل اثبات
است:
11. براساس اصل سيزدهم قانون اساسى، اقليتهاى دينى (زرتشتى، كليمى و
مسيحى) به رسميت شناخته شده اند كه در حدود قانون در انجام مراسم
دينى خود آزادند ودر احوال شخصى و تعليمات دينى، بر طبق آيين خود
عمل مىكنند: « قُولُوا آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا
وَ وَ ما أُوتِىَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ
بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ«.(1)
21. اقليتهاى دينى در برگزارى مراسم و مناسك مذهبى خود آزاد بوده و نظام
اسلامى چنين حقى را براى آنان محترم مىشمارد و آنان مىتوانند به
صورت كاملًا آزاد در معابد رسمى خود (كليسا، كنيسه و) به انجام
مراسم دينى خود بپردازند.
31. در احوال شخصى و تعليمات دينى، بر طبق آيين خود عمل مىكنند.
41. براساس اصل 26 حق تشكل دارند: «انجمنهاى اقليتهاى دينى شناخته شده
آزادند، مشروط به اينكه اصول استقلال، آزادى، وحدت ملى، موازين
اسلامى و اساسى جمهورى اسلامى را نقض نكند». به موجب ماده 4 قانون
فعاليت احزاب مصوب 7/ 6/ 1360 »انجمن اقليتهاى دينى موضوع اصل 13
قانون اساسى تشكيلاتى است كه مركب از اعضاى داوطلب همان اقليت دينى
كه هدف آن حل مشكلات و بررسى مسائل دينى، فرهنگى، اجتماعى و رفاهى
ويژه آن اقليت باشد».
51. حق نمايندگى مجلس شوراى اسلامى بر اساس اصل 64 قانون اساسى و شركت در
تمام انتخابات اعم از شوراها، رياست جمهورى، همه پرسى، خبرگان
رهبرى و.
61. براساس اصل تساوى عموم در مقابل قانون (اصل 3 و 14 )و تساوى و
برخوردارى همه افراد ملت از حقوق مساوى، در تمام زمينهها (اصول 19
و 20 )آنان در زمره افراد ملت از اين حقوق برخوردار هستند.(2)
71. پيرو اين اصول و با الهام از ارزشها و تعاليم اسلامى، بهترين حسن سلوك
و حسن رفتار و همزيستى مسالمت آميز را با پيروان اقليتهاى دينى
داشته است و اين واقعيتى است كه اكثريت اين هموطنان بدان اذعان
دارند. به عنوان نمونه در زمانى كه ايالات متحده آمريكا، اتهام نقض
حقوق يهوديان و نحوه غيرقانونى محاكمه آنها را بر ايران وارد
مىكرد، خاخامهاى يهودى وابسته به گروه «نتورياكارتا» كه در
آمريكا مستقر هستند پس از بازديد دو هفته اى خود از ايران در
بازگشت به نيويورك در يك كنفرانس خبرى از مقامات ايران به جهت
ميهمان نوازى از جامعه يهوديان ايران تشكر و تأكيد كردند كه در
ديدار با اقشار مختلف، شاهد بوده اند كه يهوديان ايران نسبت به
يهوديان ساير كشورها، از وضع بهترى برخوردار هستند و جو سازى
رسانههاى دربارة وضع يهوديان ايران، بى مورد و سياسى مىباشد.(3)
اين در حالى است كه ساير مسلمانان جهان كه در كشورهاى مسيحى نشين و زندگى
مىكنند نه تنها از حقوق اجتماعى يكسان با ساير شهروندان آن كشورها
برخوردار نيستند و حق داشتن نماينده در مجالس قانون گذارى و را
ندارند بلكه معمولا مورد خشونت و آزار واقع شده و حتى از عمل به
تعاليم مذهبى خويش نيز ممنوع مىباشند، (مانند قضيه حجاب در فرانسه
و يا اعمال خشونت شديد نسبت به مسلمانان در آمريكا و).
با مقايسة آمار كليساهاى ايران نسبت به مساجد مسلمانان در فرانسه، روشن
مىشود كه مسيحيان ايران به رغم تعداد بسيار اندكى كه دارند در
مقابل جمعيت عظيم مسلمانان فرانسه، از اماكن مذهبى بسيار بيشترى
برخوردارند.
2. محدوديت ها:
وجود برخى محدوديتهاى ظاهرى، براى اقليتهاى دينى ناشى از دلايل منطقى و
دينى است زيرا، با توجه به رسميت دين اسلام و مذهب شيعه براساس
خواست و اراده اكثريت مردم كشور طبعاً اقليتهاى دينى كشور، در
امور سياسى و اجتماعى خود ناگزير به تبعيت از اين رسميت و انصراف
از قسمتى از آيين خويش هستند.(4) و اين امرى كاملًا منطقى است و
نمىشود انتظارى غير از اين داشت. از طرفى سكونت اقليتهاى دينى
غير مسلمان در دارالاسلام و كشورهاى اسلامى، تابع عقد قرارداد ذمه
است كه براساس آن اقليتهاى دينى غير مسلمان در چارچوب رعايت شرايط
و مقررات خاصى كه در مقابل آن تعهدات و امتيازات بيشمارى از طرف
دولت اسلامى براى آنان وجود دارد مىتوانند در كشورهاى مسلمان
زندگى مسالمتآميز و دوستانهاى داشته
و از حسن همجوارى و معاشرت با مسلمانان برخوردار باشند.(5)
بررسى تاريخى وضعيت اقليتهاى دينى در كشورهاى اسلامى، بيانگر كمال آسايش،
امنيت و رضايت آنان از حكومتهاى اسلامى است تا جايى كه عدة زيادى
از اين اقليتها به رغم آزادى و زندگى قابل قبول به مرور زمان
مسلمان شدند. از اين رو در تاريخ اسلام به كمتر موردى هست كه
اقليتهاى دينى براى احقاق حقوق و آزادىهاى خود دسته به مبارزه و
قيام و درگيرىهاى منظم زده باشند.
معابد و اماكن مقدسه اهل كتاب نيز مورد احترام مسلمين است و قرآن مجيد يكى
از زمينههاى جهاد عليه اشرار را حفظ همه اماكنى مىداند كه پيروان
اديان توحيدى به عبادت مىپردازند و نام مبارك خداوند را بر زبان
مىآورند: « وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ
لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ
فيهَا اسْمُ اللّهِ«.(6)
بر اين اساس حفظ امنيت و مصونيت همه جانبه معابد و اموال و موقوفات آنان،
از مسئوليتها و وظايف مسلمين است.
با توجه به مطالب گفته شده، درباره پوشش زنان اهل كتاب در مجامع عمومى
مسلمانان، مشخص مىشود كه از يك سو در سرزمين اسلامى زندگى مىكنند
و از كليه امكانات، حقوق مادى و معنوى، امنيت و برخوردارند از اين
رو موظفاند مانند همگان به قوانين آن احترام بگذارند و از سوى
ديگر هيچ محدوديتى در حريم خصوصى آنان وجود ندارد و آنها هرگونه
مىخواهند، مىتوانند براساس آيين و كيش خود عمل كنند اما انتقال
اين گونه مسائل به حوزه اجتماعى جامعه اسلامى، در واقع توطئه و
توهين به مقدسات و ارزشهاى اسلامى است كه براساس قرارداد ذمه
متعهد به پرهيز از آن مىباشند. آخرين نكته اينكه بىحجابى حتى در
آيين حضرت مسيح (ع)، نوعى انحراف است البته مسيحيت واقعى آن را بر
نمىتابد در اين زمينه هيچ فرقى بين زنان مسلمان و زنان اهل كتاب
نيست. بنابراين رعايت پوشش در اسلام، به هيچ وجه مذهبستيزى نيست
اما ممنوعيت حجاب در فرانسه، مذهبتيزى است.
سوم. ما معتقد نيستيم كه توسعه جهانگردى، صد در صد مضرّ است و چه بسا با
اين رفت و آمدها اندكى از فضايل اخلاق و فرهنگ دينى خود را نيز
ترويج كنيم ولى توسعه آن بايد همراه با مقررات صحيح و اسلامى باشد.
فرانسه كه خود را مهد آزادى مىداند، از حضور دختران با پوشش
اسلامى در مدارس خود جلوگيرى مىكند و مىگويد: «اين پوشش براى
فرهنگ ما (سكولارى) ناسازگار و مضر است». حال ما چگونه راضى شويم
دين و اعتقاد خود را زير پا گذاريم و با از دست دادن اعتماد به نفس
خويش، خودباخته فريبهاى تبليغاتى غرب گرديم دولتمردان هر كشورى در
برابر تعليم و تربيت نوجوانان و جوانان آن مملكت، مسئولاند و
شرعاً و قانوناً مجاز نيستند كه اسباب كمرنگ شدن دين و اخلاق
جامعه را فراهم آورند.
پىنوشت
(1) بقره (2)، آية 631
(2) سيد محمد هاشمى، حقوق اساسى جمهورى اسلامى ايران، ج 1، ص 186، سال
8731
(3) حميد عبادى، چالشهاى ايران و آمريكا، مركز اسناد انقلاب اسلامى،
1381، ص 881
(4) سيد محمد هاشمى، همان، ص 471
(5) ر. ك: عميد زنجانى، فقه سياسى، حقوق تعهدات بين الملل و ديپلماسى در
اسلام، نشر سمت، 1379، ص 88 به بعد
(6) حج (22)، آية 04
|