پاسخ به شبهات و سوالات پیرامون مسئله زن
 


   شبهه ( یا سوال ) : ممكن است اقليت هاي مذهبي، عقيده اي به حجاب نداشته باشند چگونه انتظار داريم در اروپا كه مسلمانان جزء اقليت‏هاي مذهبي هستند در داشتن حجاب مختار باشند؛ ولي داشتن روسري را حتي براي توريست‏ها اجباري كنيم؟
 

پاسخ  :

اقليت‏هاى دينى غير مسلمان در نظام جمهورى اسلامى از امتيازات بسيار متعدد و محدوديت‏هاى اندكى برخوردارند:

 1. امتيازات:

نظام جمهورى اسلامى ايران، با الهام از آموزه‏ها و تعاليم حيات بخش اسلام، اهميت و جايگاه ويژه اى در احترام و رعايت حقوق اقليت‏هاى مذهبى قائل بوده و اين مهم با مراجعه به اصول قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران و ساير قوانين عادى و عملكردها و اقدامات نظام اسلامى بعد از پيروزى انقلاب، در قبال اين دسته از هموطنانمان به خوبى قابل اثبات است:

11. براساس اصل سيزدهم قانون اساسى، اقليت‏هاى دينى (زرتشتى، كليمى و مسيحى) به رسميت شناخته شده اند كه در حدود قانون در انجام مراسم دينى خود آزادند ودر احوال شخصى و تعليمات دينى، بر طبق آيين خود عمل مى‏كنند: « قُولُوا آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ وَ ما أُوتِىَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ«.(1)

21. اقليت‏هاى دينى در برگزارى مراسم و مناسك مذهبى خود آزاد بوده و نظام اسلامى چنين حقى را براى آنان محترم مى‏شمارد و آنان مى‏توانند به صورت كاملًا آزاد در معابد رسمى خود (كليسا، كنيسه و) به انجام مراسم دينى خود بپردازند.

31. در احوال شخصى و تعليمات دينى، بر طبق آيين خود عمل مى‏كنند.

41. براساس اصل 26 حق تشكل دارند: «انجمن‏هاى اقليت‏هاى دينى شناخته شده آزادند، مشروط به اينكه اصول استقلال، آزادى، وحدت ملى، موازين اسلامى و اساسى جمهورى اسلامى را نقض نكند». به موجب ماده 4 قانون فعاليت احزاب مصوب 7/ 6/ 1360 »انجمن اقليت‏هاى دينى موضوع اصل 13 قانون اساسى تشكيلاتى است كه مركب از اعضاى داوطلب همان اقليت دينى كه هدف آن حل مشكلات و بررسى مسائل دينى، فرهنگى، اجتماعى و رفاهى ويژه آن اقليت باشد».

51. حق نمايندگى مجلس شوراى اسلامى بر اساس اصل 64 قانون اساسى و شركت در تمام انتخابات اعم از شوراها، رياست جمهورى، همه پرسى، خبرگان رهبرى و.

61. براساس اصل تساوى عموم در مقابل قانون (اصل 3 و 14 )و تساوى و برخوردارى همه افراد ملت از حقوق مساوى، در تمام زمينه‏ها (اصول 19 و 20 )آنان در زمره افراد ملت از اين حقوق برخوردار هستند.(2)

71. پيرو اين اصول و با الهام از ارزش‏ها و تعاليم اسلامى، بهترين حسن سلوك و حسن رفتار و همزيستى مسالمت آميز را با پيروان اقليت‏هاى دينى داشته است و اين واقعيتى است كه اكثريت اين هموطنان بدان اذعان دارند. به عنوان نمونه در زمانى كه ايالات متحده آمريكا، اتهام نقض حقوق يهوديان و نحوه غيرقانونى محاكمه آنها را بر ايران وارد مى‏كرد، خاخام‏هاى يهودى وابسته به گروه «نتورياكارتا» كه در آمريكا مستقر هستند پس از بازديد دو هفته اى خود از ايران در بازگشت به نيويورك در يك كنفرانس خبرى از مقامات ايران به جهت ميهمان نوازى از جامعه يهوديان ايران تشكر و تأكيد كردند كه در ديدار با اقشار مختلف، شاهد بوده اند كه يهوديان ايران نسبت به يهوديان ساير كشورها، از وضع بهترى برخوردار هستند و جو سازى رسانه‏هاى دربارة وضع يهوديان ايران، بى مورد و سياسى مى‏باشد.(3)

اين در حالى است كه ساير مسلمانان جهان كه در كشورهاى مسيحى نشين و زندگى مى‏كنند نه تنها از حقوق اجتماعى يكسان با ساير شهروندان آن كشورها برخوردار نيستند و حق داشتن نماينده در مجالس قانون گذارى و را ندارند بلكه معمولا مورد خشونت و آزار واقع شده و حتى از عمل به تعاليم مذهبى خويش نيز ممنوع مى‏باشند، (مانند قضيه حجاب در فرانسه و يا اعمال خشونت شديد نسبت به مسلمانان در آمريكا و).

با مقايسة آمار كليساهاى ايران نسبت به مساجد مسلمانان در فرانسه، روشن مى‏شود كه مسيحيان ايران به رغم تعداد بسيار اندكى كه دارند در مقابل جمعيت عظيم مسلمانان فرانسه، از اماكن مذهبى بسيار بيشترى برخوردارند.

 2. محدوديت ها:

وجود برخى محدوديت‏هاى ظاهرى، براى اقليت‏هاى دينى ناشى از دلايل منطقى و دينى است زيرا، با توجه به رسميت دين اسلام و مذهب شيعه براساس خواست و اراده اكثريت مردم كشور طبعاً اقليت‏هاى دينى كشور، در امور سياسى و اجتماعى خود ناگزير به تبعيت از اين رسميت و انصراف از قسمتى از آيين خويش هستند.(4) و اين امرى كاملًا منطقى است و نمى‏شود انتظارى غير از اين داشت. از طرفى سكونت اقليت‏هاى دينى غير مسلمان در دارالاسلام و كشورهاى اسلامى، تابع عقد قرارداد ذمه است كه براساس آن اقليت‏هاى دينى غير مسلمان در چارچوب رعايت شرايط و مقررات خاصى كه در مقابل آن تعهدات و امتيازات بيشمارى از طرف دولت اسلامى براى آنان وجود دارد مى‏توانند در كشورهاى مسلمان زندگى مسالمت‏آميز و دوستانه‏اى داشته

و از حسن همجوارى و معاشرت با مسلمانان برخوردار باشند.(5)

بررسى تاريخى وضعيت اقليت‏هاى دينى در كشورهاى اسلامى، بيانگر كمال آسايش، امنيت و رضايت آنان از حكومت‏هاى اسلامى است تا جايى كه عدة زيادى از اين اقليت‏ها به رغم آزادى و زندگى قابل قبول به مرور زمان مسلمان شدند. از اين رو در تاريخ اسلام به كمتر موردى هست كه اقليت‏هاى دينى براى احقاق حقوق و آزادى‏هاى خود دسته به مبارزه و قيام و درگيرى‏هاى منظم زده باشند.

معابد و اماكن مقدسه اهل كتاب نيز مورد احترام مسلمين است و قرآن مجيد يكى از زمينه‏هاى جهاد عليه اشرار را حفظ همه اماكنى مى‏داند كه پيروان اديان توحيدى به عبادت مى‏پردازند و نام مبارك خداوند را بر زبان مى‏آورند: « وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللّهِ«.(6)

بر اين اساس حفظ امنيت و مصونيت همه جانبه معابد و اموال و موقوفات آنان، از مسئوليت‏ها و وظايف مسلمين است.

با توجه به مطالب گفته شده، درباره پوشش زنان اهل كتاب در مجامع عمومى مسلمانان، مشخص مى‏شود كه از يك سو در سرزمين اسلامى زندگى مى‏كنند و از كليه امكانات، حقوق مادى و معنوى، امنيت و برخوردارند از اين رو موظف‏اند مانند همگان به قوانين آن احترام بگذارند و از سوى ديگر هيچ محدوديتى در حريم خصوصى آنان وجود ندارد و آنها هرگونه مى‏خواهند، مى‏توانند براساس آيين و كيش خود عمل كنند اما انتقال اين گونه مسائل به حوزه اجتماعى جامعه اسلامى، در واقع توطئه و توهين به مقدسات و ارزش‏هاى اسلامى است كه براساس قرارداد ذمه متعهد به پرهيز از آن مى‏باشند. آخرين نكته اينكه بى‏حجابى حتى در آيين حضرت مسيح (ع)، نوعى انحراف است البته مسيحيت واقعى آن را بر نمى‏تابد در اين زمينه هيچ فرقى بين زنان مسلمان و زنان اهل كتاب نيست. بنابراين رعايت پوشش در اسلام، به هيچ وجه مذهب‏ستيزى نيست اما ممنوعيت حجاب در فرانسه، مذهب‏تيزى است.

سوم. ما معتقد نيستيم كه توسعه جهان‏گردى، صد در صد مضرّ است و چه بسا با اين رفت و آمدها اندكى از فضايل اخلاق و فرهنگ دينى خود را نيز ترويج كنيم ولى توسعه آن بايد همراه با مقررات صحيح و اسلامى باشد. فرانسه كه خود را مهد آزادى مى‏داند، از حضور دختران با پوشش اسلامى در مدارس خود جلوگيرى مى‏كند و مى‏گويد: «اين پوشش براى فرهنگ ما (سكولارى) ناسازگار و مضر است». حال ما چگونه راضى شويم دين و اعتقاد خود را زير پا گذاريم و با از دست دادن اعتماد به نفس خويش، خودباخته فريب‏هاى تبليغاتى غرب گرديم دولتمردان هر كشورى در برابر تعليم و تربيت نوجوانان و جوانان آن مملكت، مسئول‏اند و شرعاً و قانوناً مجاز نيستند كه اسباب كم‏رنگ شدن دين و اخلاق جامعه را فراهم آورند.

پى‏نوشت‏

 (1) بقره (2)، آية 631

 (2) سيد محمد هاشمى، حقوق اساسى جمهورى اسلامى ايران، ج 1، ص 186، سال 8731

 (3) حميد عبادى، چالش‏هاى ايران و آمريكا، مركز اسناد انقلاب اسلامى، 1381، ص 881

 (4) سيد محمد هاشمى، همان، ص 471

 (5) ر. ك: عميد زنجانى، فقه سياسى، حقوق تعهدات بين الملل و ديپلماسى در اسلام، نشر سمت، 1379، ص 88 به بعد

 (6) حج (22)، آية 04