پاسخ :
براي اين که فلسفه پوشش و حجاب خانمها روشن شود و مترقي بودن اين حکم
اسلامي آشکار گردد، لازم است کتاب ارزشمند "مسئله حجاب" شهيد مطهري
را مطالعه فرماييد.
ايشان دراين کتاب در بخشي که آرامش رواني جامعه را يکي از آثار حجاب بر
ميشمارد ميفرمايد: "اما علت اين که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به
زنان يافته، اين است که ميل به خود نمايي و خودآرايي مخصوص زنان
است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچي،
همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچي. ميل
زن به خود آرايي از حس شکارچيگري او ناشي ميشود. در هيچ جاي دنيا
سابقه ندارد که مردان لباسهاي بدن نما و آرايشهاي تحريک کننده به
کار برند. اين زن است که به حکم طبيعت خاص خود ميخواهد دلبري کند و
مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف
تبرّج و برهنگي، از انحرافهاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم
براي آنان مقرر گرديده است".(1) به عبارت ديگر: جاذبه و کشش جنسي و
زيبايي خاص زنانه و تحريک پذيري جنس مردانه، يکي از علتهاي اين
حکم است. توصيه و دستور الهي به پوشش و حجاب براي زنان، به منظور
ايجاد محدوديت و محروميت و چيزهايي از اين قبيل که تنها فريب
شيطانياند نميباشد، بلکه در واقع براي آگاهي دادن به گوهر ارزشمند
در وجود زنان است که بايد از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج
نرود. اين کاملاً معقول است که هر چيزي ارزشمندتر باشد، مراقبت و
محافظت بيشتري رإ؛ خخ ميطلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به
شکل يک ابزار براي مطامع سودپرستان در نيايد.
اين که نوشتهايد اگر خانمها مقيد به حجاب نبودند، حساسيتها از بين
ميرفت، حرف صحيحي نيست، چرا که غريزه جنسي، نيرومند و عميق است. هر
چه بيشتر اطاعت شود، سرکشتر ميگردد، همچون آتش که هر چه به آن
بيشتر هيزم بدهند، شعله ورتر ميشود، و شهوت خواه تقاضاي خود را به
صورت يک عطش روحي و خواست اشباع نشدني در ميآورد.(2) و وضعيت جهان
معاصر و کشانده شدن عدهاي به همجنس بازي نشانه آشکاري از اين حالت
است.
بنابراين رعايت نکردن پوشش اسلامي توسط زنان نه تنها از بين رفتن حساسيت
مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغيان غريزه جنسي آنان نيز
ميگردد و پس از مدتي باعث دلزدگي و بي معنايي آن خواهد شد.
پي نوشتها:
1. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 19، ص 436، با تلخيص.
2. همان، ص 434.
|