پاسخ به شبهات و سوالات پیرامون مسئله زن
 


   شبهه ( یا سوال ) : جلباب قرآن به چادر نزديک است يا مانتو علت توجه اسلام به چادر چيست ؟
 

پاسخ  :

 

براي جلباب دو معنا ذکر شده است:

1- پوششي که سر و گردن و بالاتنه را ميپوشاند (مقنعه).

2- چيزي که تمام بدن را بپوشاند (چادر).

بنابراين نميتوان گفت که جلباب منحصرا بر چادر دلالت دارد. ولي اگر کسي بتواند به شکل صحيح از چادر استفاده کند، مسلما چادر حجاب برتر است زيرا حکمت‏هاي حجاب در چادر بيشتر يافت ميشود، گرچه پوشيدن چادر واجب نيست.

حجاب منحصر در چادر و حتي مانتو نيست، بلکه هر لباسي که غير از وجه و کفين (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحريک و جلب توجه نامحرم نگردد کافي است ولي بايد توجه داشت که همان طور که بقيه واجبات داراي مراتب مختلفي ميباشند حجاب نيز دارايمراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب ميگردد.

در اين جا چند نکته وجود دارد که براي روشن شدن آنها بايد ديد اساسا فلسفه حجاب چيست؟ حجاب دو فلسفه اساسي دارد که با يکديگر ارتباط تام دارند:

1) مصونيت زن در برابر طمع‏ورزيهاي هوس‏بازان.

2) پيشگيري از تحريکات شهواني خارج از ضوابط و هنجارهاي الهي و تأمين سلامت و بهداشت معنوي جامعه.

حجاب با چنين نقش و کارکرد مهم و اساسي پيامي قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن اين است که در برابر همه مردان اجنبي نوعي هشدار و اعلام «دور باش!» ميدهد، اکنون بايد ديد چه عواملي در رساندن اين پيام و اثرگذاري آن مؤثر است:

1) حدود و ميزان پوشش: بدون شک هر اندازه بدن زن پوشيده‏تر باشد نقش نيرومندتري در دورسازي ديدگان نظاره‏گر ايفا ميکند. اگر نگاه‏هاي آلوده را همچنان که در روايات آمده است «تيرهاي زهرآلود شيطان» بدانيم، پوششزن همانند قوسي است که تير از آن کمانه ميکند و منحرف ميشود و از اصابت و نفوذ در هدف باز ميماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد تيرهاي شيطاني را بيشتر متوجه خود ساخته و از آن آسيب خواهد ديد. از همين روست که چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زيرا باوجود شرايط ديگر، بيشترين پوشش و مطمئن‏ترين مصونيت را فراچنگ ميآورد.

2) کيفيت پوشش: ميزان ضخامت و حتي کيفيت دوخت لباس خود بخش مهمي از حجاب را تشکيل ميدهد بدون شک لباس‏هاي نازک و تنگ و بدن‏نما فرودگاه پيکان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشم‏هاي هرزه و آلوده و بهفساد کشاننده جامعه است. در مقابل لباس‏هاي غيربدن‏نما، ديده‏ها را از خود دور ميسازد، و سلامت معنوي نفوس را تأمين ميکند.

3) رنگ‏ها: ترديدي نيست که برخي از رنگ‏ها ديده‏ها را خيره ميسازد، و پاره‏اي ديگر نگاه‏ها را از خود ميراند و دور ميسازد. اکنون سؤال ميشود کداميک از اين دو براي تأمين حجاب واقعي و مصونيت معنوي جامعه و خيره نکردن چشم‏ها وبر نيفروختن آتش شهوت مفيدتر است؟ مگر ما در جامعه‏اي زندگي نميکنيم که ميليونها جوان در اوج غريزه جنسي به سر ميبرند و در سخت‏ترين شرايط جواني از امکان ازدواج محرومند و کافي است با اندک جرقه‏اي شعله‏هاي غريزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهانو ناراحتيها مبتلا گردند؟ پس چرا به هر وسيله ممکن ـ حتي با گزينش رنگ مناسب لباس در جامعه ـ به سلامت ديني و روحي و رواني آنان کمک نکنيم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن‏شان در دام مفاسد نشويم؟ در عين حال علماي دين نسبت به خصوص رنگ‏ها تأکيدچنداني نکرده، ولي بر اين مسأله پاي ميفشارند که لباس نبايد موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشي از آن باشد. ازاين‏رو است که در طول تاريخ زنان مسلمان به ميل خود لباس مشکي را براي حجاب برگزيدند و اين سنت حسنه مورد تقرير و پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) قرارگرفت، زيرا آنان به اين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشتري ميکردند، (ر.ک: حجاب در اديان الهي، محمدي آشناني).

4) شيوه‏هاي رفتاري: طرز صحبت و چگونگي راه رفتن و ... نيز بخشي از حجاب به معناي وسيع کلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشي را دارد که پوشش زن دارد و عدم رعايت آن نيز برآيندي چون برهنگي در پي دارد.ازاين‏رو قرآن مجيد يکي از صفات خوب زنان مؤمن را که در رفتار دختران شعيب بيان ميکند همان «حيا» و وقار است