پاسخ :
با تحسين از روحيه پرسشگري شما خاطر نشان مي گردد که: هرگز مفاد حديث مويد
برداشت شما نيست چه اين که اولا: فضاي فرهنگي جامعه اي که اين حديث
مطرح شده است بايد در فهم صحيح حديث در نظر گرفته شود . در فضايي
که حتي قرآن به زناني که در خانه پيامبر هستند و ساليان سال افتخار
همسري آن حضرت را مي کرده اند ،انديشه ها و رفتارهايي دارند که
خداي متعال براي حفظ حرمت و قداست رسول اکرم به آنان نهيب زده و با
لحن توبيخ گونه مي فرمايد :
«يا نساءالنبي لستن کاحد من النساء ان تقيتن فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي
في قلبه مرض و قلن قولا معروفا و قرن في بيوتکن و لا تبرجن تبرج
الجاهليه الاولي و اقمن الصلاه و اتين الزکوه و اطعن الله و رسوله
انما يريدالله ليذهب عنکم رجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» (32 و 33
احزاب )
يعني اي زنان پيامبر نيستيد چون احدي از زنان اگر پرهيز گاري نکنيد و نرمي
نکنيد به گفتار پس طمع کند آنکه در دلش مرض است و سخن نيک بگوييد و
در خانه هايتان قرار گيريد و زيورآلات خود را ظاهر نسازيد بر مردان
بيگانه و بر پا داريد نماز را و بدهيد زکات را و اطاعت کنيد خدا و
رسولش را جز اين نيست که از شما مي برد بدي را اهل بيت و پاک
گرداند شما را پاک گردانيدني .
ثانيا : اگر منظور از حديث همان باشد که شما ذکر کرديد ،چگونه با ساير
آموزه هاي ديني سازگار خواهد بود که ناچار زنان بايد خود کفا باشند
و از مراجعه به مردان به جز موارد اضطرار منع شده اند مثلا اگر
خواهر پزشک نداشته باشيم به ناچار بايد نزد پزشک مرد رفت و آنگاه
اگر نياز به لمس کردن باشد حرام است پس اگر اسلام اين کار را جز در
موارد اضطرار حرام دانسته است بايد طبق قاعده بانوان پزشک و متخصص
داسته باشيم .
ثالثا : مقصود از حديث به قرائن مذکور و نيز آنچه که از محتواي آن استفاده
مي شود ،نکوهش از اختلاط زنان با مردان و روابط اجتماعي ،غفلت از
زنان از وظايف مهم مادري و تربيتي و آنچه که باعث انسجام و حفظ
روابط خانوادگي مي شود است .
|