پاسخ :
از اين که با واحد ما ارتباط برقرار کرده ايد خوشحاليم. پيشنهاد شما در
خصوص استفاده از اينترنت براي بحث و گفتگو دربارة مسائل ديني و
فرهنگي، خوب و پسنديده است که اميدواريم با تلاش هاي نهاد هاي حوزه
دراين زمينه به زودي جامة عمل به خود بپوشد.
اما در مورد پيشنهاد دومتان مبني بر ارائة نظرها و تفسيرهاي مختلف دربارة
يک موضوع بايد بگوييم که اين کار تا حدودي در نرم افزارهاي علوم
اسلامي انجام شده است، مثلاً انواع تفاسير قرآن را در يک
CD
جمع آوري کرده و در اختيار عموم قرار داده اند. اما قبول کنيد که
اين کار در مورد تمامي روايات وا حاديث مشکل است و نياز به تحقيقات
و مطالعات فراواني دارد که در افق هاي نزديک نبايد طلوع آن را اميد
داشت. البته امري است که حداقل بايد در مورد موضوعات اساسي ديني
انجام بگيرد. ما نيز اميدواريم که اين کار بزرگ هر چه سريع تر
انجام پذيرد.
در مورد سؤالي که مطرح کرده ايد، اوّلاً ملاک اسلامي بودن يا نبودن يک کار
توسط متعصبين و مغرضان معيّن نگرديده و نمي گردد.
هميشه در هر کاري، عده اي هستند که با وجود ادّعاي زياد، کمتر از اصل و
ريشه با کار آشنا هستند. اطلاعات اين دسته نوعاً اطلاعاتي است
تجربي، که از استاد خود ياد گرفته يا در طول کار با آن آشنا شده
اند. اين اطلاعات سطحي اغلب نگرش هاي سطحي را به دنبال دارد.
طرفداري جاهلانه يا ادعاي متعصبانه فقط در امور ديني وجود ندارد، بلکه
تقريباً در همة صنف ها و شغل ها به چشم ميخورد. صد البته هر
عاقلي ميداند که سخنان اين گونه افراد از آن جا که مبتني بر منطق
صحيح و پشتوانه اي علمي نيست، چندان قابل اهميت نيست و اگر هم به
فرض باشد، در يک نگاه علمي، جايگاه و پايگاهي ندارد. از طرفي اين
تعصبات ربطي به اصل دين يا کار آيي حوزه هاي علميه ندارد و تا اين
نوع حرکت ها و حرف ها از جامعة ما رخت بر بندد و سطح فرهنگ ديني
کمي بالاتر برود، مدتي طول خواهد کشيد.
در مورد مطلبي که نوشته ايد!
اصولاً در مورد يک موضوع (مثل کار کردن زن در اجتماع، حقوق زن و ...) وقتي
مي خواهيم از نگرشي سخن بگوييم، بايد به سراغ چارچوب هاي ارزشي و
تعريفي خود بازگرديم، مثلاً بايد ببينيم از نگاه دين، زن چه تعريف،
وظايف و حقوقي دارد و چه جايگاهي در روابط فردي و اجتماعي دارد؟ به
همين منظور بايد تمامي منابعي را که به نوعي به موضوع زن مربوط
ميشود، جمع آوري کرد، صحيح و سقيم آن را از هم جدا نمود و با توجه
به تعاريفي که دين از انسان و زن ارائه کرده، به بررسي موضوعات
جزئي تر پرداخت. نه اين که با استناد به يک روايت، موضوعي جزئي را
اثبات يا نفي کرد. مسلّم است که اسلام نقش مادري و همسري را براي
زن، ارجمند ترين نقش ها شمرده و تا آن جا که امکان دارد، تلاش کرده
است بنيان خانواده را بر محوريت نقش زن بنا کند. شايد بتوان گفت
چنانکه صحت صدور اين روايت را بپذيريم، احتمالاً مراد حضرت آن بوده
است که زن اگر امري لازم تر از نقش و فعاليتهاي مادري ندارد، محيط
خانه را ترک نکند.
اما اين سخن هرگز بدان معنا نيست که اسلام زن را موجودي خانه نشين و محصور
خواسته است، زيرا چنان که اشاره کرده ايد، زنان در صدر اسلام در
بعضي جنگ ها به کمک رساني به مسلمانان مي پرداختند و در بيعت و
نماز جماعت و ... شرکت داشتند.
بارزترين نمونة حضور سياسي، اجتماعي، فرهنگي و ديني زن در جامعه، در کاروان
عاشورا و حماسة حضرت زينب(س) تجلي کرده است. در دوران معاصر نيز
امامخميني با قاطعيت تمام از حضور زن در تمامي عرصه هاي اجتماع
دفاع مي کردند، ولي در عين حال نقش مادري را مهم ترين نقش مي
دانستند.
متأسفانه تندروي ها در اين زمينه چه از سوي افراد متدين و چه توسط خانم
هايي که فعاليت در خارج از منزل را با آزادي زنان براي انجام هر
کاري و به هر قيمتي اشتباه گرفته اند، سبب تعارض ميان دو طيف جامعه
و دو انديشة متفاوت شده، از اين رهگذر هر دو (هم مباني اصيل
اسلامي و هم شخصيت زنان) دچار آسيب هاي جدي شده است. اميدواريم
روزي سطح فرهنگ در جامعه به قدري رشد کند که هيچ کس از حدود خويش
تخطي نکند و شاهد اين فضاي آلوده در کشور خود نباشيم.
|