پاسخ :
براي روشن شدن مطلب مقدمهاي لازم است و آن اين که، دين اسلام براي ترقي و
پيشرفت و ازادي زن گامهايبلندي برداشته است و به منظور تأمين حقوق
او قوانين و احکام دستوري تشريع نموده است. ليکن اين مطلب قابلبحث
است که آيا صلاح و مصلحت زن در مورد معاشرت و رفت و آمدهاي اجتماعي
چيست. آيا صلاح زنان در ايناست که يعنا مانند مردها در مجامع و
محافل عملي شرکت کنند و با بيگانگان خلطه و آميزش داشته باشند، آيا
بهصلاح زنان است که خودشان در معرض چشمچراني بيگانگان قرار دهند و
براي آنان امکان تمتع و لذت بصري فراهمآورند. آيا حريم و مرزي براي
زنان در مقابل مردان بيگانه نيست ميتوانيد امتزاج و اختلاط کامل
داشته باشند. يا اينکه صلاح جامعه و کمال زنان در اين است که
پوشيده و ساده از خانه خارج شوند و زينتهايشان را براي مردان
اجنبيظاهر نسازند نه خودشان به بيگانگان نظر کنند (يعني خيره شوند)
و نه اجازه دهند بيگانگان به آنان نگاه کنند و ايننميشود مگر اين
که زن حجاب داشته باشد، در اين صورت است که ميتواند موقعيت و ارزش
خودش را در دل مردنگهدارد و منافع عمومي جامعه زنان را حفظ کند و
به نفع اجتماع قدم بردارد و چون اسلام زن را يکي از اعضا مهماجتماع
ميداند و چگونگي سلوک و رفتار او را در جامعه مؤثر ميداند، لذا اين
وظيفه بزرگ (حفظ حريم) را از اوخواستار شده که به وسيله پوشش خودش
از عوامل انحراف و فساد جلوگيري کند و براي ترقي و پيشرفت جامعه
وکمک به بهداشت رواني فداکاري نمايد. پس بر زن لازم است براي رسيدن
به کمال مطلوب انساني، ضمن رعايتحدود تعيين شده از طرف شرع مقدم
اسلام [حجاب و پوشش ظاهري اندام و بدن غير از وجه و کفين] به حجاب
وفاصله معنوي هم دقت نماييد، مثلاً در حرفزدنها و خندهها، در
آمد و شدهاي اجتماعي، حتي در تُن صداها همرعايت اخلاق نمايد.
حجاب دو فلسفه اساسي دارد که با يکديگر ارتباط تام دارند:
1) مصونيت زن در برابر طمعورزيهاي هوسبازان.
2) پيشگيري از تحريکات شهواني خارج از ضوابط و هنجارهاي الهي و تأمين سلامت
و بهداشت معنويجامعه.
حجاب با چنين نقش و کارکرد مهم و اساسي پيامي قاطع و کوبنده با خود دارد، و
آن اين است که در برابر همه مرداناجنبي نوعي هشدار و اعلام «دور
باش!» ميدهد، اکنون بايد ديد چه عواملي در رساندن اين پيام و
اثرگذاري آن مؤثراست:
1) حدود و ميزان پوشش: بدون شک هر اندازه بدن زن پوشيدهتر باشد نقش
نيرومندتري در دورسازي ديگراننظارهگر اين ميکند. اگر نگاههاي
آلوده را همچنان که در روايات آمده است تيرهاي زهرآلود شيطان
بدانيم، پوشش زنهمانند قوسي است که تير از آن کمانه ميکند و منحرف
ميشود و از اصابت و نفوذ در هدف باز ميماند. بر عکس هراندازه بدن
زن برهنهتر باشد تيرهاي شيطاني را بيشتر متوجه خود ساخته و از آن
آسيب خواهد ديد. و از همين روستکه چادر را حجاب برتر شناختهاند،
زيرا با وجود شرايط ديگر بيشترين پوشش و مطمئنترين مصونيت را
فراچنگميآورد. بنابراين حجاب منحصر به چادر نيست و مانتوي کامل نيز
ميتواند حجاب زن را تأمين کند، ليکن چادرحجاب برتر است.
2) کيفيت پوشش: ميزان ضخامت و حتي کيفيت دوخت لباس خود بخش مهمي از حجاب را
تشکيل ميدهدبدون شک لباسهاي نازک و تنگ و بدننما فرودگاه پيکان
مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشمهاي هرزه و آلودهو به فساد
کشاننده جامعه است. در مقابل لباسهاي غيربدننما، ديدهها را از
خود دور ميسازد، و سلامت معنوينفوس را تأمين ميکند.
3) رنگها: ترديدي نيست که برخي از رنگها ديدهها را خيره ميسازد، و
پارهاي ديگر نگاهها را از خودميراند و دور ميسازد.
در عين حال علماي دين نسبت به خصوص رنگها تأکيد چنداني نکرده ولي بر اين
مسأله پاي ميفشارند که لباسنبايد موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشي
از آن باشد. ازاينرو است که در طول تاريخ زنان مسلمان به ميل
خودلباس مشکي را براي حجاب برگزيدند و اين سنت حسنه مورد تقرير و
پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) قرار گرفت، زيراآنان به اين وسيله
احساس امنيت و مصونيت بيشتري ميکردند، (ر.ک: حجاب در اديان الهي،
محمدي آشناني).
|