پاسخ :
قبل از شروع در پاسخ به
سوالات شما مقدمه ای در باب تساوی حقوق زنان مطرح
می کنیم و سپس پرسش های شما مورد برسی
قرار می دهیم.
در مجموع و با نگرشى كلّى مىتوان گفت
كه تفاوتى بين زن و مرد در
حقوق نيست، امّا با توجه به خصوصيات و وظايفى كه تكويناً بر عهده
مرد و زن نهاده شده، تفاوت¬هايى
نيز در حقوق از جهت تشريعى بين زن و مرد احساس
مىشود.
اين تفاوتها به لحاظ خلقتى كه زن و مرد
دارند، تنظيم شده و تشريع احكام
مطابق با تكوين و آفرينش آن دو است و تفاوت غير از
تبعيض است، تفاوتها بر اساس ويژگىها و
استعدادها تنظيم مىشود و تبعيض بى عدالتى است، اما تفاوت در
ويژگىها بر اساس حكمت عميق و دقيق تنظيم
شده تا هر يك وظايف خاصى را بر عهده گرفته و مكمل
يكديگر باشند.
بنابر اين، براساس حكمت الهى بين زن و
مرد تناسب وجود دارد و
تفاوتها به خاطر ايجاد تناسب بين آن دو است، مثلاً اگر همه
انسانها مرد بودند و زنان نيز از لحاظ
جسمى و روحى و روانى مانند مردها بودند، مكمّل يكديگر نبودند،
بنابر اين تفاوتهاى زن و مرد تناسب است، نه نقص و
كمال، قانون خلقت خواسته است با اين
تفاوتها تناسب بيشترى ميان زن و مرد كه براى زندگى مشترك ساخته
شدهاند به وجود آورد.(1)
زن براى زن بودن موجودى كامل است و مرد
براى مرد بودن موجودى كامل
است، هيچ كدام در مرحله خودشان ناقص نيستند. با اين ديدگاه مرد و
زن هر دو مساوى هستند و تفاوت بين آن دو در
مقام مقايسه است، وقتى مىخواهيم زن و مرد را با هم
مقايسه كنيم، تفاوت بين آن دو وجود دارد.
اين تفاوت لازم و ضرورى است، اگر اين
تفاوتها نبود، در آفرينش، هر دو نقص وجود داشت.
اسلام ميان زن و مرد، برابرى
ارزش هاى انسانى را بنيان نهاده است، ولى از لحاظ
وظايف اختصاصي، اسلام براى زن نقش خاصى را
قايل است كه با سرشت و طبيعت او سازگار است. اين تكاليف است كه زن
و مرد به آن سبب از هم جدا شده¬اند
و اين به معناى تساوى و توازن حقوق و تكاليف زن و مرد
است، ولى مشابهت نيست. یعنی هنگامی که حقوق متناسب
با مسئولیتها و وظایف و کارکردها تقسیم
شود، تساوی است، اما اگر بدون در نظر گرفتن شرایط و مسئولیتها
تقسیم گردد، مشابهت هست، اما عادلانه و تساوی نیست.
اسلام برخی مسئولیتها
مانند نفقه زنان، مهر، دفاع از سرزمین
اسلامی، پرداخت برخی از حقوق اجتماعی و... بر
عهده مردان قرار داده و به تناسب آن در برخی موارد
حقوق خاص برای آنها تعیین نموده تا از
انجام آن مسئولیتها که نفع آن متوجه همه میشود بر آیند و این
توازن و تعادل بین مسئولیت، تکلیف و حقوق
است.
بنابراین به دليل طبيعتِ متفاوت زن و
مرد و تفاوت مسئولیتها،
احكام متناسبى جعل كرده است. چه بسا در روابط اجتماعي، برخى امور
براى مردان و برخى ديگر براى زنان ارزشمند باشد،
چنانكه تأمين مخارج اقتصادى خانواده از
وظايف ارزشمند مرد و تنظيم اقتصاد مصرفى خانواده از ارزش¬هايى
به حساب مى¬آيد
كه زنان در آن نقش محورى ايفا مى¬كنند.
پس اگر برخى مناصب اجتماعي، مردانه
به حساب آيد، نمايانگر نگرش فروترى نسبت به زنان
نيست، بلكه نمايانگر نوعى تقسيم وظايف براى
دسترسى بهتر زن و مرد به كمال است.(2)
در مجموع، آنچه كه اسلام براى
زن و مرد در نظر گرفته، موجب تكامل و رستگارى
آنها خواهد بود و بر اساس ويژگى¬هاى
فيزيكى و طبيعى آنها مى باشد كه در سرشت و ماهيت
انسانى تفاوتى با هم ندارند.
بي انصافي است كه سوء استفاده هاي
ناجوانمردانه(كه ازقوانين صورت گرفته
و در تمام نظامها اين امر ممكن است، چون قانون
براي همه است) را به حساب نظام اسلام و
قانون آن بگذاريم، زيرا جامعه بانوان شكايت از اين دارند كه با
ايشان طبق قوانين و مقررات اسلامي رفتار
نمي شود، نه آن كه قوانين خللي داشته باشد، بلكه آن
گونه كه شايسته جامعه اسلامي است، قوانين و مقررات
اسلامي به طور صحيح در محاكم قضايي به كار
گرفته نمي شود.
اما در نظام و برنامه تكامل معنوی و
انسانى، تفاوتى بين زن و
مرد وجود ندارد و تساوى برقرار است. براى دريافت بهتر اين موضوع،
كافى است اين آيه را به دقت بخوانيم: هر كه از زن
و مرد مؤمن كارى شايسته كند به بهشت وارد
مىشود و ذرهاى به او ستم نمىشود.(3) در آیه دیگر میفرماید:
خداوند برای كليه زنان و مردان مسلمان،
مغفرت و پاداش بزرگ مهيا ساخته است.(4)
هم چنين
آيات فراوان ديگر مانند: آل عمران، آيه 195-
النحل، آيه 97- غافر، آيه 40- حجرات، آيه13.
ضمنا قرآن در مورد حقوق زن و مرد بر
یکدیگر به صراحت بيان داشته است كه : «ولهن
مثل الذي عليهن»؛(5) هر اندازه كه مرد بر گردن زن حق دارد، به همان
اندازه نيز زن حق دارد.
مطالبي كه عنوان شده به مسئله حقوق زنان
از نگاه كلي پرداخته است،
چنانچه مسائل جزئي و خاصي از تبعيض مد نظرتان است، در مكاتبه بعدي
بيان نمائيد، تا در مورد همان پاسخ ارائه
شود.
در ضمن میتوانيد در مورد حقوق زن از
ديدگاه اسلام به كتاب استاد مطهري، نیز فصل نامه
کتاب نقد، حقوق زن شماره 12 و شماره 17 در
اين موضوع مراجعه فرمائيد.
پی نوشت ها:
1. شهيد مطهرى، نظام
حقوق زن در اسلام، مجموعه آثار، ج 19، ص 175.
2. مجموعة مقالات هم انديشى مسايل
و مشكلات زنان، ج 1، ص 202.
3. نساء(4) آیه 124.
4. احزاب(33) آیه 35.
5. بقره(2) آیه 228.
---
اگر منظورتان این است که چرا خانم ها را در بالای
خانه جای نمی دهند و مثلا آقایان در بالا می
نشینند و خانم ها در پایین ، این ربطی به
اسلام ندارد و اسلام چنین توصیه ای نکرده است که آقایان یا خانم ها
در کجای مجلس جای بگیرند، و اساسا برای
اسلام جنسیت مطرح نیست زیرا دختران نیز مانند دیگران
انسان هستند و باید با با آن ها رفتار شایسته
انسانی داشت و می توانند در هر کجای مجلس
که می خواهند بنشینند اما شاید به فرهنگ منطقه یا شهر نیز وابسته
باشد مثلا در جلسه ای که در شهرهای بزرگ
گرفته می شود ممکن است یک فرهنگ حاکم باشد و در
شهرهای کوچک یا روستا ها فرهنگ دیگری حاکم باشد و
نمی توان از نوع فرهنگ استنباط گرد که ظلمی
به خانم ها شده است، بدیهی است که خانم ها خودشان باید در صدد
تغییر وصع موجود باشند و برای احقاق حقوق
خودشان دفاع کنند ولی هیچ یک از ظلم و جفاهای
احتمالی از ناحیه دین نیست تا با عدل الهی در
تعارض باشد.
|