پاسخ به شبهات و سوالات پیرامون مسئله زن
 


   شبهه ( یا سوال ) : چرا خداوند زن را موجودی آسیب‏پذیر از لحاظ جنسیت، موقعیت اجتماعی، حقوق خانوادگی و... خلق کرده است اما در قرآن گفته شده، زن و مرد یکی هستند؟ دیگر این که چرا مرد از همه لحاظها میتواند آزاد باشد و آزادانه رفتار کند اما زن نمیتواند. پس تساوی در کجا است؟ در جامعه کنونی شاهد آن هستیم که حقوق زنان به طور کامل رعایت نمیشود.
 

پاسخ  :

ابتدا باید مسئله تساوی زن و مرد را که در قرآن مطرح شده درک کنیم، سپس به تفاوت هایی که در بعضی زمینه‏ها وجود دارد، بپردازیم.
1- تساوی زن و مرد در قرآن، از جهت ارزش انسانی آن دو و کسب فضایل انسانی و رسیدن به مقام کمال انسانیت و هر چه که در این راه نیاز دارند، مانند نیروی عقل، عاطفه، وجدان، فطرت پاک و... میباشد.
از نظر قرآن کریم مسلّم است که رسیدن به مقام قرب الهی و بهشت برین که هدف خلقت انسان است،(1) اختصاص به مرد یا زن ندارد، بلکه هر انسانی (اعم از زن و مرد) اگر زندگی خود را طبق برنامه اسلام اداره کند و در مسیری که پیامبر اسلام(ص) برای سعادت بشر ترسیم کرده است (که تعالیم مترقی و انسان ساز اسلام است) قدم بردارد، به آن هدف نایل خواهد شد. قرآن این مسئله را ضمن آیات متعدّدی بیان کرده است و چه زیبا و با صراحت فرموده، از جمله: "من عمل بینة فلا یجزی إلا مثلها و من عمل صالحاً من ذکر أو أنثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنة یرزقون فیها بغیر حساب؛(2) هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر داده نمیشود و هر که کار شایسته کند، چه مرد باشد و چه زن، در حالی که مؤمن باشد، در نتیجه آنان داخل بهشت میشوند و در آن جا روزی بی حساب به آنان داده خواهد شد".
هم چنین تمام چیزهایی که در این مسیر نیاز دارند، مانند علم و آگاهی بر هر دو جنس (مرد و زن) لازم و واجب شمرده است.
2- مراد شما از آسیب پذیری برای ما روشن نیست. آیا منظو راین است که جسم زنان در مقایسه با مردان ضعیف و لطیف است؟ اگر مقصود این باشد، پاسخ آن است که اوّلاً این کلیت ندارد چرا که در برخی جهات زنان قویترین و ثانیاً ضعیف بودن نیرو و قدرت بدنی زن در برابر مرد نقص محسوب نمیشود، چرا که لطیف بودن گُل موجب کمال است، نه باعث نقص آن. زن همانند گل است و این را با مطالعه نظریات دانشمندان و روان شناسان در مورد ویژگیهای تفاوت زن و مرد خواهید یافت.
امیرمؤمنان(ع) فرمود: "إنّما المرئة ریحانة و لیست بقهرمانة؛ حقیقتاً زن دسته گُل است، نه قهرمان".(3)
با توجه به مسئولیت هایی که زنان و مردان درون جامعه و خانواده دارند و وظایفی که اسلام برای مردان مشخص نموده است، مانند نفقه و مواظبت و نگهداری از هر جهت، لازم است که مردان نیروی جسمانی بیشتری برای ایفای نقش‏ها و مسئولیت‏های خود داشته باشند. اگر غیر از این بود، جای سؤال و تردید داشت.
اگر مراد شما این است که چرا موقعیت اجتماعی و حقوق خانوادگی و برخی از حقوق دیگر زن متفاوت با مرد است، و این تفاوت را موجب آسیب پذیری زن دانسته‏اید، پاسخ این است که: بلی از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازات‏ها زن و مرد وضع مشابهی ندارند،(3) بلکه متفاوت هستند، لیکن این تفاوت‏ها نه تنها باعث آسیب پذیری زن نیست، بلکه موجب هماهنگی کامل حقوق وی با فطرت و ساختار وجود او میباشد، چرا که تفاوت مردان و زنان در آن چه گفته شد، ناشی از اختلاف جسمانی و بدنی و عواطف و احساسات بین این دو است. تفاوت فطری و غریزی زن و مرد از شاهکارهای خلقت است. قانون خلقت این تفاوت‏ها را برای برتر کردن صنفی و ناقص‏تر کردن صنف دیگری طراحی نکرده، بلکه برای تکمیل یکدیگر و پر کردن خلأهایی که در وجود هر یک از آن دو قرار دارد و نیازهایی که هر یک به دیگری دارد، قرار داده است.
خداوند در این مورد فرموده است: "از آیات و نشانه‏های الهی آن است که از جنس خودتان برای شما، همسرانی قرار داد که در کنار آن آرامش یابید و بین شما دوستی و محبت و رحمت قرار داده است".
معلوم است که این نوع فواید (آرامش و محبّت و...) از کنار هم قرار گرفتن دو مرد یا دو زن حاصل نمیشود، بلکه به خاطر ویژگیهای خاص طبیعی و جسمانی و روحی و عاطفی که هر یک به طور جداگانه دارای آن هستند.
خدای آشنای به همه چیز و خالق زن و مرد این تفاوت‏ها را برای این به وجود آورده است که پیوند خانوادگی زن و مرد را محکم‏تر کند و شالوده وحدت آن‏ها را بهتر بریزد. قانون خلقت، تفاوت‏ها را به این منظور ایجاد کرده است که به دست خود حقوق و وظایف خانوادگی را میان زن و مرد تقسیم کنند. قانون خلقت تفاوت‏های زن و مرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات اعضای بدن ایجاد کرده است. اگر قانون خلقت هر یک از چشم و گوش و پا و دست و ستون فقرات را در وضع مخصوصی قرار داده، نه از آن جهت است که به تبعیض به آن‏ها نگاه میکرد، و به یکی جفا روا داشته،(4) بلکه برای تناسب اندام و رفع نیازهای یک بدن کامل است. پس تفاوت‏های جسمی و روحی بین زن و مرد وجود دارد و این تفاوت‏ها فطری است، و همین‏ها موجب تفاوت در حقوق شده است، ولی تفاوت‏ها برای نقص یکی و کمال دیگری نیست، بلکه برای ایجاد و همکاری و وحدت و همزیستی و بقا و دوام نسل بشر میباشد. اگر تفاوتی نبود، انسان به وجود نیم آمد و تکامل صورت نمیپذیرفت.
البته اسلام در بعضی از حقوق‏ها، مانند ارث تفاوت هایی بین زنان و مردان قرار داده است. در این گونه موارد اگر خوب دقت نماییم، متوجه میشویم با توجه به تفاوت مسئولیت هایی که زن و مرد دارند، تفاوت‏های حقوقی کاملاً منطقی و منطبق بر عقل میباشد.
هنگامی که اسلام، دادن نفقه و خرج خانواده و مسئولیت امور زن و فرزندان را به عهده مردان قرار داده، یعنی هر آنچه که را مردان به دست میآورند، بخشی را متعلق به زن و فرزندان دانسته، امّا آنچه را که زن مالک است، مرد حقی در آن‏ها ندارد، پس باید برای جبران تکالیف و مسئولیت‏ها و ایجاد تعادل بین حقوق و مسئولیت، در مسائلی مانند ارث، حقوق بیشتری برای مردان قرار دهد.
3- این که گفتید حقوق زنان در جامعه کنونی به طور کامل رعایت نمیشود و رفتار آزادنه ندارند، در پاسخش میگوییم: اوّلاً رعایت نشدن حقوق زنان به طور کامل ربطی به اسلام ندارد، بلکه بسیاری از ان‏ها به مدیران جامعه مربوط است. ثانیاً مگر حقوق مردان کاملاً رعایت میشود تا حقوق زنان رعایت شود؟ البته رعایت نشدن شاید به خاطر مشکلات فراوان جامعه باشد. ثالثاً کدام حقوق از خانم‏ها رعایت نشد و در چه موردی آزادی رفتار ندارند. پس از استقرار نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران، زنان ایرانی در بیشتر فعالیت‏های اجتماعی و سیاسی و علمی و فرهنگی حضور فعال دارند، مثلاً در انتخابات شرکت میکنند، کاندیدا میشوند و به مجلس و هیئت دولت راه پیدا میکنند. نیز در ادارات، به ویژه در آموزش و پرورش و بیمارستان‏ها مشغول انجام وظیفه‏اند. حضورشان در دانشگاه‏ها بیشتر از حضور مردان است. در نماز جمعه و جماعت شرکت میکنند. در اردوهای زیارتی و سیاحتی داخل کشور و در مسافرت‏های حج و کربلا بیشتر از آقایان حضور دارند.
انصافاً کجا خانم‏ها حضور ندارند و چه حقی از آنان رعایت نمیشود؟ کدام آزادی از آنان سلب شده است؟ اگر مرادتان از عدم رفتار آزادانه برای زنان، داشتن حجاب و محدودیت هایی از این قبیل است، این را قبول داریم، یعنی حجاب برای زنان از ضروریات اسلام است، ولی این حکم به جهت ویژگیهای خاص زنان برای رعایت مصالح اجتماع و مصالح زنان است. این مسئله در واقع حرمت و ارزش نهادن به آن‏ها است، نه ضایع کردن حق آنان.
با مطالعه کتاب حجاب شهید مطهری مطلب کاملاً برایتان روشن میگردد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت‏ها:
1. مؤمن(40) آیه 40.
2. بحارالأنوار، ج 100، ص 253.
3. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 121.
4. همان، ص 168.